- ب ب +

قبای هَجویّه‌سُرایی، بر قامت نیّر تبریزی

عمیدالدّین میرزا محمّدتقیّ بن محمّد بن حسین حسینی تبریزی، معروف به حجّةالإسلام و متخلّص به نیّر و عمید (درگذشتهٔ ۱۳۱۲ ه‍ ق) از ادبای مهمّ شیعه است. وی را به خاطر سرودن چند منظومهٔ بلند در عرصهٔ هزل و هجو، باید از طلایه‌داران هجوسرایی در تاریخ ادبیّات شیعی قلمداد کرد.
معروف‌ترین هجویّهٔ او، مثنویِ عربیِ بلندی به نام فَسوة الفَصیل یا الفیّهٔ عینکی است. این منظومه‌ در حدود هزار بیت بوده و محتوای آن، مطایبه، هزل و هجو جمعی از دانشمندان است. بنا به گزارش محمّدعلی تربیت، نیّر این منظومه را با همراهی و مدد میرزا محمّد طسوجی - معروف به ملّاباشی - ساخته است؛ به گونه‌ای که سهم هریک به طور مساوی، پانصد بیت می‌باشد. (دانشمندان آذربایجان، ص۳۸۹)
 
در حالات عارف شهیر، مرحوم آیةالل‍ه قاضی تبریزی آمده است که وی این منظومهٔ استادش را در حافظه داشته و گهگاه، ابیاتی از آن را زمزمه می‌کرده است. (ر.ک: صفحاتٌ من تأریخ الأعلام فی النّجف الأشرف، ج۱، ص۱۹) در مقابل، از علی‌اکبر دهخدا - صاحب لغت‌نامه - نقل شده است: «این کتاب در میان بعضی به شآمت معروف است، و خواندن و نگه داشتن آن را بد می‌شمارند، و به نحوست منسوب می‌دارند!». (دیوان نیّر تبریزی، ص۵) حتّی برخی پا را از این فراتر نهاده، گفته‌اند: کسانی که این الفیّه را می‌خوانند جوان‌مرگ می‌شوند‍!». (تذکرة القصائد، ۸۴)
 
به‌هرحال، برخی از ابیات آغازین این منظومه، بدین شرح است:
 
قال التّقیّ الهاشمیّ النّسبا
بقیّةُ الماضینَ من طباطبا
 
هذا کتابُ فَسوة الفَصیلِ
ألّفتُه فی عامِ سچقان‌ئیلِ
 
مشتملٌ علی فتاوٍ معجبهْ
تکون دستوراً لِجُلّ الطّلبهْ
 
قد غفلتْ عنها فُحولُ الفضلا
خرجتُها بالفکر أوقاتَ الخلا!
 
و هاکُمُ نوادراً فی الفنِّ
لن تخطرنْ قطّ بِبالِ الجِنِّ
 
و لا تَخالوا أنّنی شیّادٌ
کشیخِ الإسلامین بی‌سوادُ
 
و حینما سِرتُ إلی المیْدانِ
أحْسُرُ عن کُمّی و عن تنبانی!
 
و کَم لنا مِن غُرَرِ الفوائدْ
أشبعتُ فیها القولَ فی المَقاعدْ
 
و شرحنا لفَسوَة الجرابِ
للشّیخ علی‌اَصغر ذی الکلابِ!
 
و أخِیَ الرّضا إمامُ المقبرة
یکیل مَن باراهُ بکیل السّندرة
 
قد أخرَجَ المحدّثَ الزّنوزی
مِن مسجدِ السّوق بضربِ ال‍ـ...وزِ
 
بایستهٔ ذکر است که فسوة الفصیل، در هجو شیخ الإسلام میرزا سیّد تقیّ بن ابوالقاسم بن علی‌اصغر، از سادات طباطبائی تبریز، و به منظور سخره گرفتن افعال و اقوال او و تنی چند از معاصرانش است. ابیات ابتدائی منظومه (قال التّقی الهاشمیّ النّسبا ...) نیز از زبان ناظم خیالی که همان فرد مهجوّ - یعنی سیّد تقی طباطبائی باشد - نقل می‌شود، گرچه نیّر خود از جانب مادر، سیّدِ حسینی بوده است.
 
ضمناً اینکه گاهی از این منظومه به عنوان الفیّهٔ عینکی یاد می‌شود از آن روست که مرحوم طباطبایی، عینکی بوده و بدین‌صفت در تبریز شناخته می‌شده است. البته نیّر این شیوهٔ طنّازی را در منظومهٔ دیگری هم - از زبان یکی دیگر از علمای تبریز - به کار برده است.
 
از این منظومهٔ عربی، نسخ متعدّدی در کتابخانه‌های عمومی و خصوصی موجود است. نیز متن آن به طور کامل در ضمن کتاب تذکرة القصائد (تألیف محمّد کمالی‌وحدت)، و به طور گزیده در سه شمارهٔ پی‌درپی از مجلّهٔ ارمغان چاپ شده است.
 
از نیّر تبریزی منظومه‌های هجوی و هزلیِ دیگری هم گزارش شده که مهم‌ترینِ آنها، منظومه‌ای فارسی با عنوان درّ خوشاب است. این منظومه‌ٔ شیرین در حدود نهصد بیت و در پاسخ به مثنوی قار دوشاب سروده شده است. قاردوشاب اثر طبع ملّا محمود اصولی خویی (معروف به امام‌جمعه، و صاحب مشارق الأصول) بوده و در هجو نیّر تبریزی سروده شده است.
 
ابیات آغازین مثنوی درّ خوشاب نیز به این قرار است:
 
مشنو از نی در کتاب مثنوی
بشنو از تنبور قمصور خویی
 
بین چه‌سان دستان‌سرایی می‌کند
ناله از درد جدایی می‌کند
 
در پایانِ این نوشتار، شایسته نیست که نقش بارزِ دیگرْ ادیب خطّهٔ تبریز را در عرصهٔ هجویّه‌سرایی و نقیضه‌پردازی از نظر دور داریم. ادیب بارع و خوش‌ذوق، مرحوم شیخ اسماعیل تائب تبریزی (مشهور به مسأله‌گو) - که سابقاً مطالبی در ارتباط با وی تقدیم داشته‌ایم - نیز صاحب منظومه‌های مشابهی با آنچه از طبع وقّاد نیّر تراوش نموده، می‌باشد، که اشهر آن منظومه‌ها، دو مثنویِ کسروی‌نامه و ایرج‌نامه - در پاسخ به عارف‌نامهٔ ایرج میرزا جلال‌الممالک - است.
 
علی قنبری بیدگلی