ردادی: شهید مطهری را مخالفان اسلام هم دوست داشتند
استاد مطالعات انقلاب اسلامی گفت: شهید مطهری فقط محبوب مذهبیها نبود. جوانان روشنفکر و حتی افرادی که میانه خوبی با مذهب نداشتند به ایشان علاقه داشتند. حرفهای بیربط از ایشان صادر نمیشد و به همین دلیل مورد احترام مخالفان اسلام بود.
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، شهید مطهری را همواره به عنوان استوانه اصلی معرفتی برای انقلاب میشناسیم. کسی که از نظریات سیاسی در اسلام گرفته تا شرح منظومه ملای سبزواری حرف برای گفتن دارد و مخاطب را جذب خود میکند.
با محسن ردادی، استاد مطالعات انقلاب اسلامی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه درباره نقش برجسته شهید مطهری در گفتمان انقلاب و تاریخ آن به گفتوگو نشستیم که نتیجه این مصاحبه را در ادامه خواهید خواند.
مخالفان اسلام هم مطهری را دوست داشتند
چرا شهید مطهری در بین جوانان ایرانی بالاخص مذهبیها محبوب شد؟
حقیقتاً شهید مطهری فقط محبوب مذهبیها نبود. جوانان روشنفکر و حتی افرادی که میانه خوبی با مذهب نداشتند به ایشان احترام میگذاشتند. علت را میتوان در چند چیز جستجو کرد. ۱ـ باسواد و عمیق بودن: شهید مطهری عالم و دانشمند بود و همه اذعان داشتند که ایشان مطالعه عمیق دارد. حرفهای بیربط، احساساتی و غیرعقلانی از ایشان صادر نمیشد. به همین دلیل حتی مورد احترام مخالفان اسلام بود.
۲ـ اهتمام به مسائل روز: دغدغههای شهید مطهری جدا از جامعه نبود. مسائلی که برای جامعه پیش میآمد، دقیقاً محل حضور و پرداختن ایشان بود. بنابراین جستجوگران مطمئن بودند که اگر سوال و شبههای داشته باشند با رجوع به آیتالله مطهری میتوانند پاسخ بگیرند. این محل رجوع شدن، باعث محبوبیت شهید مطهری بود. چنین نقش و جایگاهی را کمتر فردی در جبهه انقلاب داشت.
۳ـ با احترام و همدلی برخورد کردن: شهید مطهری با طیفهای مختلف فکری معاشرت داشتند. از ملیگرا تا لیبرال و مارکسیست؛ از دانشجویان دختر بیحجاب تا مذهبیهای تند، اما با همه محترمانه برخورد میکرد. هرگز گزارشی وجود ندارد که شهید مطهری غیرمحترمانه یا با عصبانیت با فردی برخورد کرده باشد. زمانی که در قم، متحجران و مخالفان فلسفه ایشان را تحت فشار قرار دادند، به جای مقابله به مثل، به تهران مهاجرت کرد. وقتی در حسینیه ارشاد، متجددین ضدروحانیت عرصه را بر ایشان تنگ کردند، به منازعه برنخاست. کناره گرفت و جای دیگری را برای سخنرانی و کلاس درس انتخاب کرد. این برخورد محترمانه و غیرتهاجمی، حتی دشمنان را نسبت به شهید مطهری نرم میکرد.
مجاهدِ تبیین است مطهری
در آن دوران، روحانیون دیگری هم نظیر شهید مفتح، بهشتی، هاشمینژاد و... دائما سخنرانی داشته و در میدان عمل حضور یافته بودند. چرا در بین آثار شهید مطهری بیش از همه مورد توجه قرار گرفت؟
به نظر میرسد، علت توجه فوقالعاده به شهید مطهری این بود که به «جهاد تبیین» تعهد داشت. درست است که رهبر انقلاب اسلامی به تازگی موضوع جهاد تبیین را مطرح کردهاند، اما شهید مطهری مصداق اجرای این فرمان پیش از انقلاب بود. شهید مطهری منتظر بود که ببیند چه مسألهای ذهن جوانها و جامعه را درگیر کرده و بلافاصله ایشان به میدان میآمد و موضوع را به خوبی و با تفصیل برای مخاطبان تبیین میکرد.
مثلاً اگر موضوع حقوق زن در اسلام مورد سوال قرار میگرفت، شهید مطهری نمیگفت که من یک فقیه و فیلسوف هستم و علیرغم اینکه جامعه به شدت در این زمینه سوالمند شده، به من ربطی ندارد. بلکه ایشان با تمام وجود به میدان میآمدند و موضوع را بهگونهای برای مخاطب عام مطرح میکردند که جامعه پاسخ قانعکنندهای دریافت میکرد.
وقف جامعه
شهید مطهری خود را در حصار دانشگاه و حوزه علمیه زندانی نکرده بود. ایشان در دل جامعه زندگی میکرد و رسالت خود را پاسخگویی به تمام شبههها و سوالات جامعه میدانست. چنین افرادی در آن زمان کم بودند و اکنون هم کم هستند. اساتید دانشگاه و حوزه علمیه اغلب خود را پاسخگوی سوالات جامعه نمیدانند و خود را وقف علم و عالمان کردهاند. شهید مطهری خود را وقف جامعه کرده بود.
چه بسا اگر شهید مطهری در قم میماند تبدیل به یکی از مراجع تقلید میشد و چه بسا اگر در دانشگاه تهران وقت خود را صرف فعالیتهای علمی خالص میکرد، استاد برجسته و ماندگاری میشد؛ اما به جای این، وقتش را صرف مطالعه و پاسخگویی به دغدغههای مردم عادی و جوانان کرده بود. حضور در حسینیه ارشاد، جمع انجمن اسلامی دانشجویان، یا حتی نوشتن در مجله زن روز، از نظر بسیاری از اساتید حوزه و دانشگاه کسر شأن تلقی میشد؛ اما شهید مطهری خود به سراغ جوانان میرفت و بیاحترامیها و شماتتها مانع این ارتباط نمیشد.
رهبری در یکی از سخنان خود خواندن آثار شهید مطهری را«واجب» دانستند. به نظر شما چرا رهبری اینقدر تاکید بر خواندن آثار شهید دارند؟
آنچه آثار شهید مطهری را ممتاز میکند، این است که همه، متأثر از یک منظومه و نظام فکری است. افراد زیادی هستند که فعالیت فکری دارند و آثار زیادی منتشر کردهاند، اما هیچکدام اثری مثل کتابهای شهید مطهری ندارند. زیرا مشخص است که شهید مطهری به یک منظومه و نظام فکری خاص رسیده بود که آن نظام فکری را در عرصههای مختلف به کار میگرفت. مثلا اگر کتاب شهید مطهری در رابطه با بیمه را بخوانیم و آن را با کتاب ایشان در مسأله حجاب مقایسه کنیم و این دو کتاب را با کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران مقایسه کنیم، میبینیم با اینکه در سه فضای متفاوت اقتصادی، فرهنگی و تاریخیاجتماعی سیر میکنیم، اما همگی با یک نظام و منظومه فکری واحد بررسی شدهاند.مطالعه آثار شهید مطهری این نظام فکری را به انسان منتقل میکند.
احتمالاً رهبر انقلاب اسلامی و البته امام خمینی(ره) به این دلیل است که از جوانان میخواهند که کتابهای شهید مطهری را مطالعه کنند. اگر این نظام فکری را در خود نهادینه کنند، تبدیل به یک مطهری کوچک میشوند که در مواجهه با مسائل جدید میتوانند موضعگیریهایی کنند که اگر شهید مطهری زنده بود احتمالاً شبیه همان موضعگیری را داشت. بنابراین نظام فکری شهید مطهری یک نظام فکری کامل و همهجانبه است و از همه مهمتر اینکه با مطالعه آثار ایشان، قابل انتقال به افراد است. هیچ فرد دیگری را در انقلاب نداریم که چنین ویژگیای داشته باشد.
انتهای پیام/