- ب ب +

کتاب «جنگ‌های صلیبی» منتشر شد

کتاب «جنگ‌های صلیبی» نوشته عبدالله ناصری طاهری توسط مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی منتشر و راهی بازار نشر شد.

 

به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «جنگ‌های صلیبی» نوشته عبدالله ناصری طاهری به‌تازگی توسط مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این کتاب سه فصل دارد که فصل اولش «علل و زمینه‌های جنگ در جهان اسلام» با زیرعنوان‌های در اروپا، نقش صلیبی در جنگ‌ها، حج و زیارت بیت‌المقدس، آموزه توبه و بخشش، آموزه جهاد و جنگ مقدس، اندیشه هزاره‌گرایی و علل مادی و اقتصادی جنگ‌ها است. فصل دوم نیز «جنگ‌های هشت‌گانه» نام دارد و شامل عناوین حرکت به شرق (نخستین جنگ صلیبی)، سپاه منظم صلیبی به سوی شرق، نیقیه: نقطه شروع، نخستین امیرنشین صلیبی در رُها، انطاکیه: دومین امیرنشین صلیبی، حرکت به سوی مرکز و تأسیس دولت مرکزی، شیعیان و جنگ‌های صلیبی، عالمان مسلمان و جنگ‌های صلیبی، حکومت صلیبی‌ها در صفحات شرقی مدیترانه، فرقه‌های نظامی در سرزمین‌های اشغالی، جنگ دوم، حطین و نبرد سرنوشت‌ساز، جنگ سوم، جنگ چهارم، جنگ پنجم، جنگ ششم، جنگ هفتم و جنگ هشتم می‌شود است. در فصل آخر با عنوان «آثار و پیامدهای جنگ» نیز عناوین آثار جنگ‌های صلیبی در جغرافیای اسلام ارائه شده‌اند.

کاظم موسوی بجنوردی رئیس مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی در بخشی از یادداشت خود بر آغاز این کتاب نوشته است:

«در قرون و سده‌های گذشته، یکی از مشهورترین مقاطع تاریخی میان شرق اسلامی و عربی با غرب مسیحی، دوره‌ای است که از آن به عنوان «جنگ‌های صلیبی» یاد شده است. کمابیش مانند هر واقعه مهم دیگری در این سطوح و دوره بسیار طولانی، هر دو سو، میدان نبرد و نزاع را تا عقاید و مذاهب و کتاب‌ها و رساله‌ها و جملگی مواد تبلیغی گستردند و آثار آن نبردها و نزاع‌ها، اینک نه فقط در آثار تاریخی دو طرف ماجرا، بلکه در بسیاری از یادگارهای برجای مانده از آن قرون و اعصار قابل ملاحظه است. حتی، در نظر اشخاص و گروه‌هایی در جهان معاصر، جنگ‌های صلیبی هنوز پایان نیافته است و شعله‌های چنین عقیده‌ای، در هر دوی سوی نزاع، هر از گاه در جامه‌های نوین سر بر می‌آورد. با آنکه در شرق و غرب، بررسی دورۀ جنگ‌های صلیبی موضوع تحقیقات بسیار بوده و به زبان‌های گوناگون آثار فراوانی نوشته و منتشر شده است، باید اذعان کرد که آثار تحقیقی به زبان فارسی در این باب هنوز چندان نیست.»

هم‌چنین مؤلّف در مقدمه خود بر این اثر نوشته است:

«جنگ‌های صلیبی برگی نیمه زرد و نیمه زرین از تاریخ اروپای مسیحی و مدیترانه اسلامی است. جنگ‌هایی که متولیان کلیسای غرب با استناد به متون مقدس خود آن را توجیه، و شوالیه‌های تحت امر برای فرار از بحران داخلی آن را نمایندگی کردند. این جنگ‌ها به پشتوانه ایده «مردن برای مسیح» به تعبیر بالدریک دویلی، تاریخ‌نگار معاصر جنگ‌ها، که برای مسیحیان صلیب بر سینه، تصوری زیبا بود شکل گرفت. نبردهایی که به گفته ادوارد گیبون، هم ثروت اروپای غربی را بلعید و هم جان انسان‌هایی را گرفت که می‌توانستند با دنیای اسلام رابطه‌ای دوستانه برقرار کنند. به نظر همین مورخ بریتانیایی، این جنگ‌های برگرفته از اندیشه مسیحیت قرون‌وسطا، خرافه‌ای معصیت‌آمیز بیش نبود و جنگاوران صلیبی جاهل مقدسان فریب‌خورده بودند؛ اما همین جنگ‌ها و فرازوفرودهای نظامی، سیاسی و اجتماعی آن، در تولید گفتمان جنگی و سلحشوری اروپا بسیار مؤثر بود و روح صلیبی‌گری را زنده نگه داشت: چه «صلیبی گری در آرامش» که به تعبیر آلفرد کرر، منتقد برلینی، در رفتار ویلهلم دوم پادشاه آلمان در ۳۱ اکتبر ۱۸۹۸ در بیت‌المقدس متجلی شد و چه «صلیبی گری در هیاهو» که آن را پس از ارائه نظریه «برخورد تمدن‌ها» ی ساموئل هانتینگتون در اروپا می‌توان یافت؛ نظریه‌ای که در امتداد دکترین «خشونت مسلمانان» برنارد لویس، منظومه هراس از دیگری (اسلام) را شکل داد و به برداشت زیبای ادوارد سعید، یک شیاربندی غیرواقعی در پهنه مناسبات ادیان توحیدی ایجاد کرد. یک نظریه‌پرداز خشونت، مثل هانتینگتون، با تکیه‌بر عنصر فرهنگ، دوباره گفتمان تاریخی اشباع‌شده از جهل را در غرب بررسی کرد تا فرهنگ اشغال و تصرف زنده شود، همان چیزی که صلیبی‌ها حدود هزار سال پیش باهدف تسلط کامل بر تجارت مدیترانه، مسیحی‌سازی کامل شرق مدیترانه و جهانی‌کردن مسیحیت تعقیب کردند. البته با این بهانه که مسیحیان مدیترانه شرقی در تنگنای آزار و اذیت‌اند. ادعای خلافی که کلود کاهن، تاریخ‌پژوه جنگ صلیبی در دوره معاصر، با قدرت رد کرده و معتقد است: «جهان اسلام (آن روز) چند اعتقادی است و پیروان سایر ادیان الهی با یک نوع همزیستی مسالمت‌آمیز، که ما بیهوده نمونه آن را در جوامع دیگر جست‌وجو می‌کنیم، حضور داشته‌اند». حادثه یازدهم سپتامبر (که هنوز بخش‌هایی از آن در ابهام است و البته به‌درستی به نام جنایتی بزرگ از بنیادگرایان اسلامی در تاریخ ثبت، و متعاقب آن هیاهوی صلیبی‌گری و اسلام‌ستیزی در اروپا زنده شد و حتی آندره بریویک، جوانی نروژی با لقب شوالیه معبد، جان ده‌ها مسلمان را گرفت) بازخوانی گفتمان صلیبی‌گری را در کل جهان رواج داد. خوانش دوباره جنگ صلیبی البته زمینۀ دیگری هم داشت و آن «اروپامحوری» و «غرب‌برتری» بود که امثال هگل به بازتولید آن مشهورند و سعی دارند القا کنند که نوآوری بشری در تاریخ همه از غرب است و چیزی به نام تمدن اسلامی وجود ندارد؛ درصورتی‌که در همین کتاب آمده است حضور مسیحیان صلیبی به مدت دویست سال در شرق مدیترانه، به دنباله وام‌داری از اندلس و سیسیل، ارمغانی بزرگ برای اروپا بود و پایه تمدن آینده آن را شکل داد.

تاریخ‌نگاری جنگ صلیبی عرصه وسیعی را در اروپا به خود اختصاص داد؛ اما به گفته کلود کاهن، کتاب‌هایی که در زمان جنگ‌ها پدید آمد، در فضایی آکنده از امیال و هواهای نفسانی بود که با پژوهش‌های علمی همخوانی نداشت. این نگاه یادگار قرون وسطا است و تا عصر ما هم هنوز ادامه دارد. این نوشته‌ها افکار و احساسات مؤلفان شأن را دربر دارند و خوانشی خاص از جنگ‌ها به دست می‌دهند. جنگ‌های طولانی به نام صلیب پدیده تاریخی است که جهل بر واقعیت علمی سایه انداخته است، ازاین‌رو باید پذیرفت به‌رغم پیشرفت چشمگیر تاریخ‌نگاری در دوره‌های اخیر، جنگ‌های صلیبی هنوز به پژوهش‌های جدید نیاز دارد. در دوره کنونی، یهودیان از مردان و تاریخ صلیبی، تلاشی برای طرح ملی و قومی خود شکل دادند؛ نمونه بارز آن ژوزه پراور، تاریخ‌پژوه صاحب‌نام یهودی در اسرائیل است. او که خانواده و مادرش را در جنگ جهانی دوم و ماجرای هولوکاست از دست داد به توصیه ریچارد کوئبر، تاریخ‌دان انگلیسی، خود را به حوزه تاریخ و به‌ویژه جنگ‌های صلیبی کشاند و آنچه امروزه می‌بینیم، یعنی علاقه تاریخ‌پژوهان یهودی به تبیین مبالغه‌آمیز نقش یهودیان در آن جنگ‌ها، مدیون او است.

«علت اصلی جنگ‌ها» نیز از چالش‌های جدید در تاریخ‌نگاری جنگ صلیبی است. این‌که پاسخ به استمداد روم شرقی توسط پاپ و کلیسای کاتولیک غرب عامل اصلی جنگ است، مثل آنچه پیتر فرانکوپن، استاد تاریخ آکسفورد، در اثر جدیدش به نام جنگ صلیبی اول، اصرار بر اثباتش دارد (البته این رویکرد طرفداران اندکی دارد) یا اینکه دلیل این حشر گسترده شوالیه و عوام در اروپا در پایان قرن یازدهم میلادی چیزی فراتر از کمک به امپراتوری روم شرقی است، همان‌طور که خطابه پاپ اوربان دوم در مجمع کلرمون این را گواهی می‌دهد و البته اغلب مورخان قدیم و جدید مسیحی تابع این نظرند؛ البته حادثه یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ م، نقطه عطفی در اندیشه و گفتمان جنگ صلیبی شد و درنگ بیشتر در فلسفه جنگ‌ها را نوید داد و پیوند گذشته و حال مناسبات اسلام و مسیحیت را پررنگ‌تر کرد. در این رهگذر، جاناتان ریلی اسمیت، مورخ پرآوازه انگلیسی، بیشترین نقش را داشت؛ کتاب جنگ‌های صلیبی، اسلام و مسیحیت او که هفت سال پس از انهدام برج‌های دوقلو نیویورک منتشر شد، بازتولید گفتمان جدیدی بود بر این اساس که اروپایی‌ها ادبیاتی ویژه را به جنگ صلیبی اختصاص داده و با لفاظی‌ها، تاریخ را منحرف کرده‌اند. او به‌صراحت یادآور شد: «ما نباید امیدوار باشیم که می‌توانیم کسانی را که تا این حد از ما متنفرند (یعنی مسلمانان) درک و با آنان مقابله کنیم؛ مگر اینکه با طرز تفکر آن‌ها آشنا شویم. این کار مستلزم چشم گشودن به واقعیت‌های گذشته خودمان است نه تخیلاتمان.»

کتاب پیش‌رو که تفصیل مدخل صلیبی، جنگ‌ها است، الزاماً به دور از تحلیل و بررسی است و نویسنده در دیگر آثار مربوط، به تحلیل آن اهتمام داشته است؛ اما توجه به این بخش از تاریخ اسلام و مسیحیت برای ایرانیان ضرورت بسیار دارد؛ به اسباب گوناگون: انقلاب اسلامی ایران که هم اسلام سیاسی را تقویت کرد وهم اسلام‌هراسی غرب را شدت بخشید، و سهم بزرگ ایرانی‌ها در این جنگ‌ها، صلاح‌الدین ایوبی، فخرالدین یوسف جوینی و احمدیل بن ابراهیم حاکم مراغه و هم‌چنین آثار و پیامدهای مهم جنگ در سرزمین اسلام که به آن پرداخته‌ام.»

این‌کتاب با ١١۴ صفحه، شمارگان ۲ هزار نسخه و قیمت ۱۸۵ هزار تومان منتشر شده است.