خرابات
مسجد سمبل مقام و جایگاه زهد و تقوی است و خرابات در مقابل آن قرار دارد. خرابات در زبان عربی جمع خرابه است و بار عرفانی و زمینهٔ فرهنگی خاصی ندارد. اولین نمونههای کاربرد این کلمه قبل از سنایی دارای معنای زشت و مستهجنی بود و هنوز هم در تاجیکستان و افغانستان و مشرق ایران به معنای فاحشهخانه به کار میرود. در عصر منوچهری دقیقاً به معنی فاحشهخانه به کار میرفته است. سنایی اولین کسی بود که این کلمه را تطهیر کرد. در دیوان حافظ این کلمه حالت ملکوتی به خود میگیرد:
در خرابات مغان نور خدا میبینم
وین عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم
و با سنایی بود که معنای این کلمه عوض شد و از بُعد و ساحَت و معنای زشتش به در آمد.
از جمله خصوصیات ملامتیّه حرکت متضاد با عادتهای زمانه به اعتبار افکار و اقوال و احوال بود. حافظ هم که تا حدودی در این دستگاه عرفانی قرار میگیرد از این قاعده مستثنی نیست.
ملکالشعراء بهار ریشهٔ این کلمه را اینگونه مییابد:
خرابات » خرآباد » خورآباد = خورشید آباد (خور بدون واو زیاد دیده شده).
در زبانشناسی عمومی، ت و دال جزو صامتهایی است که مبدل به یکدیگر میشوند و این قانونی کلی است.
خور = خورشید در رابطه با معابد میترائیسم (مذهب ایرانیان پیش از اسلام).
شعرهای عربیی وجود دارد که مؤید این نظریه است که مسلمانان در دیرهای مسیحیان شراب مینوشیدهاند.
محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی
جلد سوم، صص ۱۶۲–۱۶۱
در خرابات مغان نور خدا میبینم
وین عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم
و با سنایی بود که معنای این کلمه عوض شد و از بُعد و ساحَت و معنای زشتش به در آمد.
از جمله خصوصیات ملامتیّه حرکت متضاد با عادتهای زمانه به اعتبار افکار و اقوال و احوال بود. حافظ هم که تا حدودی در این دستگاه عرفانی قرار میگیرد از این قاعده مستثنی نیست.
ملکالشعراء بهار ریشهٔ این کلمه را اینگونه مییابد:
خرابات » خرآباد » خورآباد = خورشید آباد (خور بدون واو زیاد دیده شده).
در زبانشناسی عمومی، ت و دال جزو صامتهایی است که مبدل به یکدیگر میشوند و این قانونی کلی است.
خور = خورشید در رابطه با معابد میترائیسم (مذهب ایرانیان پیش از اسلام).
شعرهای عربیی وجود دارد که مؤید این نظریه است که مسلمانان در دیرهای مسیحیان شراب مینوشیدهاند.
محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی
جلد سوم، صص ۱۶۲–۱۶۱