گفتگو با مرشد میرزا علی پیرامون تعزیه امروز / متاسفانه موسیقی ترکی و اسپانیایی وارد تعزیه شده
مرشد میرزاعلی استاد تعزیه و شبیهخوانی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری فارس گفت: سازمان فرهنگی هنری شهرداری هنوز خانه نقالی را ایجاد نکرده است. حوزه هنری در حال حاضر در زمینه تعزیه و حمایت از آن پیشتاز است.
به نقل از خبرگزاری فارس ـ گروه موسیقی ـ علیرضا سپهوند: شباهت بسیاری میان شیوه نمایش سنتی و مذهبی ایرانی تعزیه با مبانی و نظریات گروتفسکی در تئاتر دیده میشود. تعزیه نمایشی متکی بر حضور بازیگر است و هر چند از برخی امکانات صحنه و لباس و موسیقی و غیره بهره میبرد اما تا آنجا که ممکن است این امکانات را هم در جهت مهم تر جلوه دادن حضور بازیگر و کاستن از اهمیت عظمت و بزرگی صحنه تغییر داده است. شیوه تعزیه منطبق بر همان تعریفی است که استانسیلاوسکی همیشه آرزویش را داشت. و ذکر این مقدمه دلیلی بر اهمیت و جایگاه هنر تعزیه است و اینکه مراوده تمدن ایران با اسلام به نمود بسیاری از هنرها انجامید که تعزیه را میتوان مصداق تجلی این همزیستی جاودانه دانست.
مرشد محسن میرزاعلی، نقال، پردهخوان و تعزیهخوان اهل بیت از شش ماهگی تعزیه را به همراه پدر و پدربزرگانش آغاز کرده است. وی از کودکی با پدر به مجالس تعزیهخوانی میرفته و اینطور شده که تاکنون نیز به این عرصه فرهنگی پرداخته است و عشق به خاندان اهل بیت (ع) علی رغم همه سختیها مانع از ترک این هنر آیینی نشده است.
مرشد میرزاعلی معتقد است که همه مردم ایران زمین علاقهمند به تعزیه و سایر هنرهای آیینی و مذهبی هستند، البته به شرط اینکه شرایط و امکانات نیز برای بهتر برگزار شدن این آیینها فراهم شود. وی میگوید که درحال حاضر یکی از نیازهای عرصه نمایش آیینی داشتن یک فضای مناسب و مکان برای هنرمندان است تا با خیال راحت و به صورت مستمر به فعالیت بپردازند.
مرشد میرزاعلی درباره فعالیتهای خود در ایام محرم و آسیبهای عرصه نمایشهای آیینی ازجمله نقالی، تعزیه و پرده خوانی به سوالات خبرنگار فارس پاسخ داد:
شما نسل به نسل در کار هنر فاخر تعزیه بودهاید. اما این دلیل نمی شود تنها به پیشه پدری اکتفا کرد و حتما باید علاقه و عشقی هم در این میان باشد. چند ساله بودید که متوجه علاقهتان به تعزیه و شبیهخوانی شدید؟
بله دقیقا همینطور است. نه من، بلکه از پدر بزرگ تا پدرم و حتی بچهام، از کودکی اول از همه عشق به امام حسین (ع) داشتهایم و بعد عشق به هنر آیینی روایتگری و نقالی در ما تبلور یافت. من یادم هست که سه یا چهار ساله بودم دقیقا یادم هست که این عشق در دل ما بود. گریه میکردیم که پدر ما را همراه خودش ببرد و ببینیم و چه نظارهگر کنیم و چه اجرا کنیم. ازاینرو از همان اوان کودکی اول عشق به سیدالشهدا در قلب ما بود و به دنبال آن هم عشق به روایتگری و توصیف توامان با عشق در ما شکل گرفت.
چرا تعزیه در بین آیینهای نمایشی جایگاه متفاوتی دارد؟ دلیل چیست؟
در بین نمایشهای آیینی که قطعا مساله سنی در آنها مطرح است اما تعزیه برای همه است در هر سنی. تعزیه از نوزاد تا پیرمرد را شامل میشود. از نظر زبان هم حتی اگر کسی زبان تعزیه را متوجه نشود، باز هم بازی و نمایش را از صحنهها دیده و به آن حس و حالتی که هدف اصلی نمایش است خواهد رسید و به راحتی تفاوت روایت بین خیر و شر را متوجه خواهد شد. تعزیه در هر مکانی قابل اجراست و پیام مهمی که دارد پیام پیروزی حق بر باطل است. و یک نکته مهم دیگر اینکه تعزیه هنری است که ایرانیها میتوانند به آن ببالند چراکه نسبت به قالبهای نمایشی غربی یک سر و گردن بالاتر است و حرفهای زیادی برای گفتن دارد. و حتی نسبت به دیگر هنرهای آیینی خود ما ایرانیها هم متفاوتتر و از جایگاه ویژهای برخوردار است.
چه آسیبی تعزیه را تهدید میکند؟
بخش آسیبشناسی تعزیه آنقدر بحث و حرف و حدیث دارد که میتوان ساعتها در موردش صحبت کرد. از انواع موسیقی گرفته تا اشعار نامناسب و حتی نوع تغییر لباس در تعزیه، آسیبهاییست که بر تعزیه حادث شده اما حتی همینها نیز قابل اصلاح و کنترل هستند لیکن نکته حائز اهمیت این است که باید تعزیه را به حال خود گذاشت که این نیکوترین کار نسبت به تعزیه است و باید دست نخورده باقی بماند. مسولین و دستاندرکاران و سیاستگذاران ما باید به جد به این قضیه ورود کنند تا تعزیه از گزند تغییر در امان بماند و در آن از هر نوع رنگ و لباس و هر نوع شعر و کلامی استفاده نشود و نظارت جدی بر اجراها باشد که هر کسی با داشتن حداقلها تعزیه به صحنه نبرد چراکه باید این را بدانیم که تعزیه از قداست خاصی برخوردار است که برگرفته از سیدالشهدا و ائمه معصوم هست.
در کنار آن، یک سری اِلِمانهای اصیل ایرانی در دل تعزیه وجود دارد که ما نباید این عناصر را با بدعت و تغییرات، تعزیه را دگرگون کنند و همینها میتواند آسیب جدی بر پیکره تعزیه وارد کند. یکی از مهمترین بخشهای تعزیه موسیقی است. این را بدانیم که تعزیه میراثدار موسیقی اصیل ایرانی است و متاسفانه امروزه میبینیم که موسیقی ترک و اسپانیولی وارد تعزیه شده و آهنگها و تمهای غربی در حال ورود به تعزیه است و آن مارشها و نغمات اصیل موسیقی تعزیه دارد دستخوش تغییرات ذائقهای کسانی که در تعزیه فعال هستند، می شود و اینها از جدیترین آسیبهای این هنر ایرانی اسلامی محسوب میشوند. و اینها همه به عدم نظارت مسولین برمیگردد. باید در این زمینه دغدغه وجود داشته باشد. نباید بگذارند تعزیه از اصالت خودش دور شود. چرا تعزیه در دنیا محبوب و شناخته شده و حرف برای گفتن دارد، برای همین اصالت و ایرانی بودنش است.
بین همه مقاتل و تعزیههایی که برای امام حسین و یارانش خواندهاید کدام را بیشتر دوست دارید و مردم از کدام بیشتر استقبال میکنند؟
تمام تعزیهها خوب و دیدنی و تاثیرگذار هستند. مردم این روزها بیشتر به دنبال اکتها و حماسهها هستند. هرچند هر کدام از تعزیهها اکت خود و روند داستانی خود را داراست و در نوع خودش بینظیر است. مخاطب ثابت تعزیه نمیگوید فلان تعزیه را دوست دارم. ولی مخاطبی که تازه برای دیدن تعزیه میرود بیشتر با دیدن صحنههای حماسی و اکتها واکنش نشان میدهد و استقبال میکند لیکن مخاطبی که با تعزیه آشناست با نمایشهای رواییتر و دارای اکت و بخشهای هیجانی کمتر هم به اوج بهره و رضایت از تعزیه میرسد.
در این ایام محرم برنامه کاریتان چیست و آیا تا پایان ماه صفر مشغول کار و فعالیت در حوزه تعزیه هستید؟
من هم نقالی میکنم هم پردهخوانی. تعزیه هم گاهی کار میکنم چون عشق من بوده و هست و از پدر پدربزرگم تا پدربزرگ و پدر و من و فرزندانم همه با تعزیه بزرگ شدهایم و هر سال حداقل چند تعزیه را در مکانهای مختلف به صحنه میبرم و در این کار بجز عشق هیچ انگیزه دیگری وجود ندارد.
شما شاهنامه را به هنرهای آیینی اضافه کردید. در این خصوص توضیح بفرمایید که انگیزه و دلیلتان برای این کار هنری ادبی چه بود؟
من شاهنامه را به هنرهای آیینی اضافه نکردهام. شاهنامه خود یک بِیس و پایه و بنیاد است که در هنرهای آیینی ما و در نقالی از شاهنامه روایت میکنیم. نقالی که مرهون شاهنامه است چندین سده قدمت دارد. پدربزرگ و اجداد من در این کار نقالی و روایتگری فعال بودهاند اما من بیشتر از همه در زمینه شاهنامه فعالیت کردهام. در زمینه نقالی دوستانی دارم که با هم کار کردهایم که موضوعش از تعزیه جداست. اون یکی از شاخههای هنرهای آیینی است و این شاخه دیگر لیکن هر کدام روایتگر رویدادمحور هستند.
آیا سازمان فرهنگی هنری شهرداری بالاخره خانه نقالی را ایجاد کرد؟
خیر. سازمان فرهنگی هنری شهرداری هنوز خانه نقالی را ایجاد نکرده است! انشالله که این کار را انجام دهند.
از میان نهادها و موسسات، کدام بیشتر در حوزه نقالی و تعزیه و کلا هنرهای آیینی فعالتر است و در این امر مشارکت میکند؟
حوزه هنری در حال حاضر در زمینه تعزیه و حمایت از آن پیشتاز است. که به بخش حوزه نمایش و دفتر تعزیه این نهاد برمیگردد که بسیار فعال است. مرکز نمایش حوزه هنری برای اولین بار تعزیه را به تلویزیون برد که ده مجلس از آن اجرا شد الان هم ده مجلس از دهه سوم محرم انشالله از شبکه دو پخش خواهد شد. حوزه هنری همچنین ۵ دوره جشنواره «نقالان علوی» را برگزار کرده، جشنواره «نقالی و شاهنامه خوانی نقشا» را برگزار کرده که امسال دومین سال برگزاری است. واقعا حوزه هنری پیشتاز و تاثیرگذار و جریان ساز بوده است. دوست و برادر عزیزم جناب آقای کورش زارعی خیلی زحمت کشیده اند، آقای دادمان رئیس حوزه هنری هم خیلی زحمت کشیدند در دستور و هماهنگی های کار تعزیه که همینجا از تک تک این عزیزان تشکر و قدردانی می کنم.
به نظر شما آیا لزومی برای ایجاد رشته تعزیه در دانشگاه وجود دارد؟
قطعا رشته دانشگاهی تعزیه لزوم دارد ولی متاسفانه ما رشته تعزیه را در دانشگاه علمی کاربردی داشتیم که آن را حذف کردند. این یک هنر اسلامی ایرانی است به نظر من قبل از اینکه رشته تعزیه در دانشگاه بگذارند قبلش باید یک واحد تعزیه هراسی بگذارند که خیلی ها از تعزیه نترسند و بدانند که تعزیه هنر اصیل ایرانی است و در قالب شبیه خوانی می توانیم فرهنگسازی کنیم و حرفهای خوبی بزنیم. چرا می گویم شبیه خوانی؟ چون بخش شبیه خوانی یا در قالب و فورمت تعزیه قالب های فکاهی و تاریخی داریم، بحث مقاتل هم داریم که هر کدام از سبک ها حرفهای زیادی برای گفتن دارد ضمن اینکه از دل همین تعزیه هنرمندان بسیار برجسته ای بروز و ظهور یافته اند. ضمن اینکه یکی از کارهایی که تعزیه کرد این بود که موسیقی اصیل ایرانی را حفظ کرد.
آیا در زمینه اجرای نقالی و تعزیه در حوزه برون مرزی و در کشورهای خارجی فعالیت و تجربهای داشتهاید؟
بله در کشور آلمان و ایتالیا و فرانسه و بسیاری کشورهای دیگر برنامه تعزیه و نقالی به صحنه برده ام. هر ساله در کشور عراق به اجرای برنامه می پردازیم و گروههای متعددی را می بریم که این برنامه با عنوان «روایت راویان» است و امسال ششمین سال برگزاری این رویداد بزرگ است. در این برنامه تعزیه خوانی، مقتل خوانی، پرده خوانی، تئاتر خیابانی و تئاتر موکبی را فراخوان داده ایم که برای ششمین دوره به اجرا بگذاریم.
به نظر شما نسخهنویسی تعزیه امروزه در چه سطحی است؟
امروز دیگر کسی نسخه تعزیه نمی نویسد و هر چه هست از قدیم است. مگر اینکه آن بزرگان و ادیبانی که سواد این کار را دارند بیایند و مجالس تعزیه و رویدادها را بازنویسی کنند یا تعزیه هایی که خوانده نشده یا تعزیه هایی که سفارش داده شود و تنها به این دلایل نسخه نویسی تعزیه در امروزه می تواند وجود داشته باشد. بیشترین نسخه های تعزیه در زمان قاجار توسط استادان موسیقی و استادان مقتل شناس به رشته تحریر درآمده که اوج آن در زمان ناصرالدین شاه و در تکیه دولت بوده است. امروزه هم انجام می شود ولی آنچنان نیست که به رونق و تعدد گذشته باشد.
سخن شما با علاقمندانی که دوست دارند هنر نقالی و تعزیهخوانی را به عنوان فعالیت حرفهای خود برگزینند چیست؟
اشتباه است که کسی تعزیه یا نقالی را به عنوان حرفه خود برگزیند چون در کشور ما بستری فراهم نیست که یک نقال یا تعزیه خوان دائم از همین راه امرار معاش کند. یا بانی باید پیدا شود که تعزیه خوان را دعوت کند یا نقال هم باید برنامه یا رویدادی باشد زنگ بزنند و برود و اجرا کند که آن هم یک سری اتفاقات و مشکلات خودش را دارد که قابل گفتن نیست. این که من در این راه هستم به دلیل این است که این هنر از اجداد به من رسیده با این حال باز هم شرایط خوب نیست جاییکه ما خودمان باید دو سوم حق بیمه را بپردازیم و دولت تنها یک سومش را می دهد. یعنی اگر من یک جا نروم نقالی کنم بعد به دنبال آن پولی نخواهم داشت که سهم بیمه ام را بدهم و آن هم به سرعت قطع خواهد شد.
متاسفانه حمایتی نیست. جایی که استفاده ویترینی و موردی از نقال و تعزیه خوان می شود، دعوت صورت میگیرد و می رود پی کارش و متاسفانه حمایت مالی وجود ندارد. در صورتیکه در بسیاری کشورها برای روایت گرها و قصه گوهایشان حقوق ثابت و محل ثابت اجرا در نظر گرفته می شود و هنرمند هر روز اجرا دارد اما در کشور ما اصلا اینطور نیست. من به سازمان فرهنگی شهرداری، میراث فرهنگی، وزارت ارشاد پیشنهاد دادیم که بیایید مثل معلم ها تعزیه خوان و نقالها را استخدام کنید و حقوق بدهید که ما برای بچهها روایت بگوییم و سوژه های خوب هم کم نداریم که به شدت در تربیت کودکان می تواند نقش بسزایی داشته باشد و می تواند جلوی بسیاری از خطاها و بزهکاریها را بگیرد. اما متاسفانه آن چیزی که به جایی نمیرسد فریاد است. متاسفانه نهادها و سازمانها ورود نکردند چون به این مساله فکر میکنند که هر کاری باید برایشان سود داشته باشد. الان تنها جایی که تعزیه در آن جان گرفته حوزه هنری است چون با اینکه این کار وظیفه حوزه هنری است و مهمتر از هنر انقلاب کاری ندارد، ول این دغدغه دلی خود مسولان و مدیرانش همچون آقای دادمان است یا آقای کورش زارعی که واقعه نسبت به تعزیه دغدغه دارد و به خوبی هم تا الان پیگیری کردهاند.
میبینیم که هر ساله چه جشنواره های عظیمی با چه بودجههای آنچنانی برگزار میشود اما برای تعزیه هیچ گونه رویداد یا جشنوارهای برگزار نمیشود.
به نظر شما آینده تعزیه به کجا می رود؟ آیا تعزیه در ایران سیری صعودی دارد یا نزولی؟
ببینید، تعزیه کار سیدالشهدا است هیچ کسی نمی تواند جلویش را بگیرد هیچ کسی هم نمی تواند ادعا کند که تعزیه را رشد داده است بلکه خود سیدالشهدا پشت تعزیه است و هوایش را داشته و دارد.
پدربزرگم می گفت زمان رضاشاه من را کتک می زدند که نام حسین(ع) را نبرم. و امروزه داریم میبینیم که نام امام حسین (ع) بر زبان همگان جاریست و نه رضا خان و نه پسرش و هیچ کس دیگری نتوانستند جلوی حرکت و حیات و بالندگی تعزیه را بگیرند.
البته در کشور امروز ما که بیس اصلی هم مذهب تشیع هست اما هنوز آنچنان که باید کاری برای تعزیه انجام شده است ولی چون تعزیه متعلق به امام است دارد راه خودش را می رود ولی توقع ما این است که مسولین به این هنر و ارزش اعتقادی اهمیت بیشتری بدهند.
کشور ما آنچنان پهناور و دارای مناسک و مراسم مختلف و آیین ها است که باید تمام ۳۶۵ روز سال را از نوروز تا اسفند ماه بدون وقفه برنامه و اجرای صحنه ای داشته باشیم آن هم در صحنه ای که برای این دست اجراها و به طور دائمی ساخته و تعبیه شده باشد.
چقدر ما گروه در سراسر کشور داریم که می توانیم از اینها دعوت کنیم و همین جدای از جنبه های اعتقادی و هنری، حتی می تواند در زمینه جذب گردشگر به نفع مردم و مملکت فعالیت کند.
تا اینجای کار این تعزیه خوانها بوده اند که این بار را به دوش کشیده اند، سیدالشهدا این را حفظ کرده و مردم.
الان حدود هشتاد میلیون نفر جمعیت کشور است و ما حداقل ده هزار نقال و پرده خوان باید داشته باشیم. آیا داریم؟ قطعا خیر. متاسفانه نوع مدیریت به گونه ای بوده که حتی در مواردی هنرمندان نه تنها به همیاری و کمک هم نیامده اند بلکه زیر پای همدیگر را خالی کرده اند.
نهادها باید یک مکان بزرگ و مناسب را به صورت دائمی مهیا کنند و به دست اهلش بسپارند تا بعد ببینند این کار چقدر بازخورد دارد.
انتهای پیام/