- ب ب +

اژدر، اژدرها

 اژدرها با افزودن "ر" به کلمهٔ اژدها ساخته شده است (به مقالهٔ آقای دکتر صادقی دربارهٔ افزودن یا درج "ر" رجوع فرمایند در مجلهٔ زبانشناسی). اژدر در زبان فارسی لغتی است متأخر و شواهد کاربرد آن در متون قدیم اصالت ندارد (این را نویسندهٔ این سطور از آقای دکتر وحید عیدگاه آموخته است). اگر از اینجا نتیجه بگیریم که اژدر حاصل اشتقاق معکوس است و از روی اژدرها ساخته شده به توهم اینکه "ها" در آن نشانهٔ جمع است، نتیجهٔ معقولی گرفته‌ایم. نویسندهٔ این سطور قبلاً همین را پذیرفته و در نقد کتاب آقای حسن‌دوست هم بر همین رفته است. اما اکنون گمان او این است که این رأی دقیق نیست ( این به معنای احتمال درستی رأی آقای حسن‌دوست نیست؛ آن رأی بکلی غلط است).
 
آنچه بایست ما را به تجدید نظر (ولو جزئی) در این اشتقاق بخواند صورتهای مختلف کلمهٔ اژدها در زبانهای شرقی ایرانی است. اول باید توجه داشت که افزودن "ر" در آن زبانها رایجتر است (سغدی از این جهت نمونهٔ خوبی است). دیگر باید توجه داشت که این صورتهای مختلفِ کلمهٔ اژدها در آن زبانها تنوعی دارد که بعضی گویا حاصل قلب است. مقایسهٔ آن صورتها با هم نشان می‌دهد که اژدر در آن نواحی لزوماً حاصل اشتقاق معکوس نبوده است. برخی از این صورتها را از مقالهٔ آقای یوهان تویبنر در یادنامهٔ هرمان گونترت نقل می‌کنیم.
چدرهانِ خوارزمی در مقدمة الادب زمخشری
یغنابی: ajdahór و aždahor
شغنانی: aždaōr و aždahōr و ažduhōr
سریکلی: aždor و aždaor
روشانی: ajdar
 
این لغت در زبانهای غیر ایرانی هم وارد شده است، مخصوصاً در ترکی. به نظر نمی‌رسد همهٔ  آن زبانها این کلمه را از زبان فارسی به وام گرفته باشند. فهرستی از اینها نیز در آن مقاله (ص ۳۰۲) مذکور است.
با این توضیحات، به نظر می‌رسد که در ساخته شدن اژدر دو احتمال را باید در نظر داشت: اشتقاق معکوس و تحول آوایی صورتهایی مانند آنچه در سریکلی و شغنانی هست. این صورتهای رایج در زبانهای شرقی ایرانی ممکن نیست همه دخیل از فارسی باشند.
 
سید احمدرضا قائم‌مقامی