- ب ب +

اخلاق اجتماعی و عملی حافظ

 [حافظ] اگر چیزی را نپسندد، اگر‌چه خواستنی و پذیرفتنی بنماید، اگرچه ایمانِ خطرناکِ عوام و عوام‌فریبان باشد، پس می‌زند و چون ناسزائی باز می‌گرداند و اینک آن صدای آشنا را به ضدّ اخلاقِ آب زیر کاه و موذی اجتماع می‌شنویم که قلبِ دروغ را زهر‌آگین می‌کند.
 
چقدر این مرد از امر به معروف و نهی از منکر، از نصایحِ پدرانه و مواعظِ حکیمانه بیزار است. نه به پند کسی جز پیر می‌فروش ـ که وی را به شراب و مستی می‌خواند ـ گوش می‌دهد و نه خود کسی را پند می‌دهد، فقط گاه بر سبیل تفنّن و در مقام پیرِ دانا، جوانانِ سعادتمند
را نصیحتی دوست‌تر از جان می‌کند که
 
حدیث از مطرب و می گو و رازِ دهر کمتر جو
که کس نگشاد و نگشاید به حکمت این معمّا را
 
نصیحتی به ضدّ نصیحت‌گویان و اخلاقشان!
 
 هدف اندرز‌های او نشان دادن شاهراهِ سعادت نیست، می‌خواهد نصایحِ راه‌شناسان را، صراطِ مستقیمِ واعظانِ جلوه‌فروش را خراب کند. 
 
باری اخلاق اجتماعی و عملی حافظ در مخالفت با اخلاق اجتماع و رفتار «اخلاقی» اهل اجتماع تکوین می‌یابد و شکل می‌گیرد و از همین‌رو مانندِ آزادی او - در اصل انفعالی است. 
 
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
 
از دیدن دیگران که نه تنها ریا می‌کنند بلکه از راه قرآن ریا می‌کنند به بی‌ریائی و دام نگستردن، به شادنوشی و خوش‌باشی می‌رسد تا راستی را به کار دروغ نگیرد. او چون «اخلاقیان» اصولی پذیرفته و آسان‌پسند ندارد. از سوی دیگر مانند فیلسوفان دارای دستگاه اخلاقی نیست. ولی با چشم‌های شکافنده رفتار اهل دولت و شریعت را می‌کاود، از ننگ و ریای آنها بیزار می‌شود و راه و رسم اخلاق و رفتار خود را به خلاف آنهمه بنیان می‌‌نهد، «ادب از بی‌ادبان می‌آموزد» و نامستقیم، از لابلای بیراههٔ دیگران، راه خود را می‌یابد. 
در این میدان او کمتر می‌داند چه باید کرد و بیشتر می‌داند چها نباید کرد.
 
در کوی دوست
زنده‌یاد استاد شاهرخ مسکوب
صفحات ۲۲۴–۲۲۳