چرا سیاست «ترور» در قبال محور مقاومت شکست خورده است؟
تاریخ قتلهای زنجیرهای جوخههای ترور جنبش «صهیونیسم» عمری بسیار طولانیتر از اعلام موجودیت رژیم اشغالگر قدس دارد. صهیونیستها همواره برای ایجاد رعب و همچنین ضربه به ردههای رهبری سیاسی و فرماندهی نظامی دشمنان، سیاست حذف فیزیکی را دنبال میکنند. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و خیزش گروههای مقاومت در سراسر منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، سرویس خارجی رژیم صهیونیستی موسوم به موساد، دور جدیدی از ترورهای هدفمند را علیه شخصیتهای کلیدی مقاومت و حتی دانشمندان مسلمان آغاز کرد. رسانهها و اندیشکدههای عبری سعی دارند تا مزیت رژیم صهیونیستی در حوزه «ترور» را برجسته و آن را نوعی «دست بلند» برای حمله به دشمنان ارزیابی کنند اما واقعیتهای میدانی از تحول معکوس خبر میدهد. در دستگاه تحلیل مقامات رژیم ترورهای هدفمند آنها علیه سران یا فرماندهان برجسته مقاومت سبب تضعیف این حرکتهای اسلامی خواهد شد اما تجربه تاریخی نشان داده است که این اقدام مذبوحانه نه تنها سبب تضعیف یا توقف مقاومت نشده بلکه موجب رشد افزون محور مقاومت در کشورهای عربی و تنگتر شدن حلقه محاصره در محیط پیرامونی فلسطین اشغالی شده است. ترور شخصیتهای برجستهای همچون سید عباس موسوی، عماد مغنیه، شیخ احمد یاسین، عبدالعزیز رنتیسی و مروان عیسی با هدف تضعیف و ریشه کن کردن مقاومت انجام شد اما نتیجه عکس داده و سبب تنگتر شدن «حلقه آتش» در محیط پیرامونی فلسطین اشغالی گشت.
رستاخیز حزبالله در آتش ترور
در روند تبارشناسی و فهم منازعه میان محور مقاومت و رژیم صهیونیستی، ترور سید عباس موسوی دبیرکل فقید حزبالله لبنان از جایگاه ویژهای برخوردار است. شهید موسوی از یاران امام موسی صدر، نقش جدی در شکل گیری جنبش مقاومت اسلامی لبنان و زمینگیر کردن متجاوزان آمریکایی، فرانسوی و اسرائیلی در خاک این کشور عربی داشت. در بامداد شانزدهم فوریه ۱۹۹۶ هنگامی که شهید موسوی به همراه همسر و فرزند خود راهی هشتمین سالگرد شهادت راغب حرب بود، در مسیر روستای جبشیت مورد هدف قرار گرفت و به شهادت رسید. در آن زمان صهیونیستها تصور میکردند با ترور این شخصیت فرزانه، ضربه جدی به حزبالله وارد کرده و زمینه برای تداوم اشغال لبنان فراهم خواهد شد. اشتباه محاسباتی صهیونیستها زمینه انتخاب سید حسن نصرالله در سمت دبیرکلی حزبالله لبنان را فراهم کرد. «اوری ساگی» از فرماندهان سابق آمان (سرویس اطلاعات نظامی ارتش) در سیامین سالگرد ترور شهید موسوی گفت که بدترین پیامد این اقدام انتخاب رهبردی توانمند همچون سید حسن نصرالله در راس گروه حزبالله لبنان بود.
کمتر از یک دهه بعد، حزبالله لبنان تحت هدایت «سید مقاومت» علاوه بر تحکیم روابط با جنبش «امل»، ضربات جدی در روند جنگ چریکی به نیروهای اشغالگر وارد و زمینه عقب نشینی ارتش رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۰ هزار از جنوب لبنان را فراهم نمود. پس از شکست تاریخی صهیونیستها در جنوب لبنان، «جیش لبنان الجنوبی» که متشکل از نیروها مسیجی مارونی بود نیز منحل و اعضای آن به سرزمینهای اشغالی فرار کردند. این پیروزی بزرگ سبب شد تا اعتبار حزبالله به عنوان جنبشی «آزادی بخش» و در عین بخشی از توان «بازدارندگی» لبنان در برابر همسایه جنوبی تثبیت شود. اکنون با گذشت ۲۴ سال از آن پیروزی تاریخی، مقاومت لبنان علاوه بر شکست مجدد رژیم صهیونیستی در جریان جنگ سیوسه روزه در سال ۲۰۰۶، امروز توانسته به سطحی از قدرت دست یابد که بیش از ۳۰۰ روز زمینه آواره شدن بیش از ۸۰ هزار صهیونیست را فراهم کرده و اجازه بازگشت آنها به شهرکهای اشغالی را ندهد.
ترور در دمشق؛ زمینهساز وعده صادق
عصر روز دوشنبه سیزدهم فرودین سال جاری (یکم آوریل ۲۰۲۴) جنگندههای رژیم صهیونیستی در جریان حمله تروریستی به بخش کنسولی ساختمان ایران سردار زاهدی، قدیمیترین مستشار ایرانی حاضر در سوریه را به همراه شش تن دیگر از اعضای سپاه پاسداران به شهادت رساند. در آن زمان هدف از این حمله ناجوانمردانه ضربه به فرآیند حضور نظامی ایران در سوریه و قطع خط حمایتی ایران از مقاومت اسلامی در لبنان بود. در آن زمان سران رژیم صهیونیستی دچار «خطای ادراکی» نسبت به پاسخ احتمالی ایران بودند و تصور میکردند که سیاست «صبر راهبردی» اصل غیرقابل تغییر است و تحت تاثیر تحولات میدانی قرار ندارد. این تحلیل اشتباه در حالی مطرح شد که پیش از این فرماندهان سپاه پاسداران نسبت به تشدید اقدامات تروریستی و خرابکارانه علیه نیروها و منافع ایران در سوریه هشدار داده بودند.
اراده نظام برای پاسخ به حمله تروریستی دمشق تحت هدایتهای رهبر حکیم انقلاب زمینه عملیات بیسابقه «وعده صادق» علیه اهداف نظامی در سرزمینهای اشغالی را فراهم کرد. در جریان این حمله گسترده جمهوری اسلامی ایران به وسیله ۱۷۰ پهپاد، ۱۲۰ موشک بالستیک و ۳۰ موشک کروز سامانههای پدافندی رژیم صهیونیستی و متحداناش را به چالش کشید و به اهداف از پیش تعیین شده خود دست یافت. بزرگترین حمله پهپادی جهان علیه رژیم صهیونیستی(۱) سبب شد تا نداو ارگمن رئیس سابق شینبت با انتقاد از صدور دستور حمله کنسولگری ایران توسط نتانیاهو، اقدام وی را در راستای نابودی «اسرائیل» توصیف کرد! تحلیل اشتباه آهارون حالیوا در خصوص پاسخ متقابل ایران به اقدام تروریستی رژیم سبب شد تا رئیس آمان از سمت خود استعفا دهد! پس از حمله موفقیت آمیز «وعده صادق» علاوه بر عقب نشینی رژیم صهیونیستی از سیاست تشدید تنش، حملات هوایی علیه فرودگاههای دمشق- حلب متوقف و زمینه برای از سرگیری پروازهای جمهوری اسلامی ایران به این شهر فراهم شد.
جنبش حماس؛ حرکتی توقف ناپذیر
در جریان آخرین ترور رذیلانه رژیم صهیونیستی، شهید اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس پس از شرکت در مراسم تحلیف ریاست جمهوری در تهران مورد هدف قرار گرفت. بنیامین نتانیاهو با فرض دستآورد سازی در پیشگاه افکار عمومی و ایجاد وضعیت «بن بست» در روند مذاکرات آتشبس دست به این مذبوحانه زد اما با نتایجی کامل متضاد روبه رو شد. در گام اول رهبر معظم انقلاب در پیامی اعلام کردند که جمهوری اسلامی ایران «خونخواهی» از شهید هنیه را وظیفه خود میداند. وعده انتقام حضرت آیتالله خامنهای سبب شده است تا زندگی عادی در فلسطین اشغالی متوقف شده و صهیونیستها خود را برای پاسخ احتمالی ایران و بحرانهای ناشی از این حمله آماده کنند. در گام دوم پنجاه نفر عضو شورای رهبری جنبش حماس با اجماع کامل یحیی سنوار را به عنوان رهبر سیاسی این حرکت اسلامی انتخاب کردند.
روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» در واکنش به انتخاب یحیی سنوار، حضور وی در راس هرم سیاسی حماس را نشان دهنده عدم پشیمانی رهبران این جنبش از عملیات طوفانالاقصی دانستند(۲). در واکنش به این تصمیم آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا نه تنها این انتخاب را محکوم نکرد، بلکه برقراری آتشبس در غزه را منوط به اراده و تصمیم یحیی سنوار دانست. پس از ترور شهید هنیه، اکنون «مغز متفکر» عملیات پیروزمندانه طوفانالاقصی هدایت این گروه فلسطینی را برعهده دارد و او نیز به مانند سلف خود در برابر شروط «غیرمنطقی» نتانیاهو خواهد ایستاد. در شرایط فعلی صهیونیستها نه تنها ضربهای به ساختار رهبری حماس نزدند، بلکه زمینه پاسخ یکپارچه مقاومت علیه سرزمینهای اشغالی را فراهم کردند. پاسخ احتمالی ایران و اعضای جبهه مقاومت به اقدامات تروریستی رژیم میتواند موازنه قدرت در منطقه را تغییر داده و بار دیگر اشتباه بودن ترور شهید هنیه را به اثبات برساند. هماکنون رسانههای عبری بر این اعتقادند که عملیات تروریستی تهران تنها شرایط مذاکره را پیچیده و رسیدن به نقطه آتشبس و تبادل اسرا را مشکل کرده است.
سیاست «ترور» همزاد جنبش فاشیستی «صهیونیسم» و یکی از عوامل شکلگیری موجودیت رژیم اشغالگر قدس در سرزمین فلسطین است. سران صهیونیست برای ضربه به دشمنان و رقبای خود همواره از سلاح «ترور» استفاده کردند اما هیچگاه نتوانستند با استفاده از این ابزار دستاورد قابل توجهی به دست آورند. تجربه هشت دهه اخیر نشان داده است که هرگاه رهبران یا فرماندهان نظامی هستههای مقاومت مورد هدف جوخه ترور موساد قرار گرفتند، جریان مقاومت با قدرت بیشتری به میدان بازگشته و به منافع رژیم صهیونیستی ضربه زده است. روزگاری تلآویو قصد داشت با ترور سید عباس موسوی و شیخ احمد یاسین رگ حیات و رشد حزبالله لبنان و جنبش مقاومت اسلامی فلسطین را قطع نماید اما امروز این سید حسن نصرالله است که معادلات امنیتی در شمال سرزمینهای اشغالی را مشخص میکند و یحیی سنوار با عملیات «طوفانالاقصی» تمام ساختارهای نظامی- امنیتی رژیم صهیونیستی را بیاعتبار کرده است.
۱) https://www.aljazeera.com/news/2024/4/14/true-promise-why-and-how-did-iran-launch-a-historic-attack-on-israel#:~:text=It%20was%20the%20single%20largest,half%2Dcentury%20of%20being%20archenemies.
۲) https://www.nytimes.com/2024/08/06/world/middleeast/hamas-yahya-sinwar-promoted.html