- ب ب +

آسیب‌شناسی بینشی و منشی نیروهای انقلابی

سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هر ساله این فرصت را فراهم می نماید که به آسیب شناسی انقلاب اسلامی و نیروهای انقلاب بپردازیم . برهمین اساس در نشستی تخصصی با حضور حجت‌الاسلام دکتر احمد رهدار و مهندس عباس عبدی به این موضوع پرداختیم که آیا قائل به تغییر منش و بینش در بین نیروهای انقلاب هستید؟ اگر هستید علت آن را چه چیزی می­دانید؟

به گزارش روابط عمومی موسسه انقلاب اسلامی مناظره تخصصی با موضوع آسیب شناسی بینشی و منشی نیروهای انقالب و راهکاری برای عبور از وضعیتها و چالشهایی که پیشِرو خواهیم داشت، با حضور حجت‌الاسلام دکتر احمد رهدار و مهندس عباس عبدی در دفتر این موسسه برگزار شد که در ادامه خلاصه ای از آن بیان می شود . لازم به ذکر است مشروح این مناظره تخصصی نیز به صورت فایل ضمیمه در ادامه همین مطلب درج می گردد .

/leader/image/1398/02/1398-02-08_05-54-12_0_pnews38.jpg
مهندس عباس عبدی : مگر انسان می­شود تغییر نکند
در ابتدا با طرح این سوال که آیا قائل به تغییر منش و بینش در بین نیروهای انقلاب - نیروهای اولیه ی انقلاب، دانشجویان پیروی خط امام(ره) و سایر کسانی که در این انقلاب حضور داشتند- هستید؟ اگر هستید علت آن را چه چیزی می دانید؟ مهندس عباس عبدی اظهار داشت : علت این­که چنین سوالی را مطرح کردید بدین خاطر است که پیش فرض ما این بوده که نباید تغییر می­کرده و این فرض از بنیان غلط است؛ مگر انسان می­شود تغییر نکند و مگر چنین چیزی امکان دارد.مثال خیلی ساده در این باره؛ کتاب کشف الاسرار امام(تذکر مجری در خصوص اسم درست کتاب کشف اسرار) که برای سال 1323 یا 22 است و در سال 57 هیچ ردی از این کتاب در نظرات امام نمی­بینیم و در سال 65-66 به طریق اولی چنین چیزی نمی­بینیم.
ایشان در ادامه طرح این مسئله که تغییر نکردن جای سوال دارد! بیان داشت : می­توانید بگویید چرا دیر تغییر کردند؟ یا چرا متناسب تغییر نکردند؟ اصل تغییر یک امر کاملا طبیعی است. چون اندیشه، منش و فکر پاسخی است به محیط و وقتی محیط شما تغییر می­کند شما هم تغییر می­کنید و وقتی می­بینید که همه­ ی چیزها تغییر می­ کند چاره­ای جز این­که تغییر کنید نیست و این یک ضرورت است نه یک انتخاب!
این پژوهشگر اجتماعی در پایان این بخش از گفته های خویش افزود :من از کسانی هستم که از انقلاب در مقطع خودش دفاع می­کنم ولی معتقدم که این انقلاب هیچ تناسبی با آن انقلاب ندارد.هیچ! مطلقا! پس برای چه باید از آن دفاع کنم؟!
حجت‌الاسلام دکتر احمد رهدار : دو مفهوم منافع ملی و مصلحت می­تواند دایره­ ی تغییر و تحول ما را به صورت یک تبیین تئوری ارائه دهند

تغییر این است که مثلا فرض کنید ما یک سری آدم­هایی را داشتیم که اول انقلاب پای انقلاب آمدندو 20 سال بعد حالا گفتند ما غلط کردیم که انقلاب را به وجود آوردیم.ما در بحث­های فقهی می­گوییم 2-3 مدل تغییر داریم؛ یکی تغییر کمّی است که مسئله­ها عوض می­شود، طبعا پاسخ­ها عوض می­شود. یک تغییری هم داریم که مثلا گاهی اوقات یک باب جدید به فقه اضافه می­شود مثلا فرض کنید بحث­های فقه فضای مجازی در کل تراث فقهی ما سابقه ندارد، اصلا فضای مجازی نبوده تا فقه در خصوص آن نظر دهد. یک تغییراتی هم تغییرات بنیادین و ساختاری یا روشی است. مثلا یک دفعه با حضرت امام فقه فردی، فقه حکومتی می­شود و اصلا به همه­ی مسائل فقهی که در تراث بوده یک نگاه دیگر دارد و طبعا نتیجه عوض می­شود و پاسخ دیگری گرفته می­شود.

اینجا، پای یکسری مفاهیم دیگری در میان است، مفاهیم فنی که می­تواند این را توضیح دهد. در سطح ادبیات دینی ما، مثلا فقه سیاسی حضرت امام (ره) بحث­های فقه المصلحه است مثلا فرض کنید دایره­ ی مصلحت تا کجا می­تواند تغییر کند؟ تشخیص مصلحت با کیست؟ اصالت عمل بر مبنای مصلحت را چه کسی تشخیص می­دهد.

مثلا در بحث­های عرفی کلمه­ ی منافع که جناب آقای مهندس عبدی فرمودند اصلا نیست. بحث­هایی داریم در فضای دینی مثلا رابطه­ ی ثابت و متغیر که مرحوم نائینی، مرحوم شهید صدر، مرحوم علامه طباطبایی، حضرت امام (ره) این چهار بزرگوار حداقل در سده­ی اخیر در خصوص این­ها اظهار نظر فنی و تفصیلی کرده­اند. پای این بحث پیش­می­آید که ما تا کجا و چه اندازه می­توانیم تغییر کنیم و این تغییر، اصولی باشد.

الآن این پرسش مطرح است که انقلاب اسلامی ما، انقلابیون ما مدل همان غربی­ها یعنی همان مفهومی به نام منافع ملی را وسط می ­گذارند؟! و این منافع ملی را هم علی القاعده مثل همان غربی­ها معنی می ­کنند و بعد از مدتی هم به سمتی دیگر می ­چرخند؟!

مفهوم منافع ملی است یا مفهوم مصلحت است؟ راجع به مفهوم مصلحت از چند قرن پیش فقهای شیعه و سنی کتاب­های متعددی را نوشتند. الآن به نظر من دو مفهوم کلیدی که می­تواند ادامه ­ی بحث را منطقی مشخص کند بحث جایگاه ­یابی مفهوم مصلحت در اندیشه­ ی اسلامی و مفهوم منفعت در اندیشه­ ی سیاسی مدرن است. این دو هست که می­تواند دایره­ ی تغییر و تحول ما را به صورت یک تبیین تئوری ارائه دهد و گرنه اگر شما ورودی در این سطح نداشته باشید تمام رفتارها قابل توجیه است.

من معتقد هستم این نحوه­ی ورود جناب آقای مهندس عبدی به بحث نحوه­ی ورود خیلی ببخشید کوچه بازاری است چون از هر دری می­توانید بگویید همه­ی فرمایشاتشان هم درست است. روش غلط است شما یه مبنایی را بگیر و با آن مبنا بیا که من شاقول داشته باشم که یک جایی خود شما، اشتباه تحلیل کردید بتوانم بگویم که این بر اساس مبنای شما نیست این شاقول در فرمایش جنابعالی نیست.

نظر آقا عبدی این بود که دیگر(نظام فعلی) شراب شد و آن چیز قبلی نیست، من صریحا اعلام می­کنم که نظر بنده چنین نیست، من معتقدم که این نظام درست آمده ولی مانند یک بدن انسان، آسیب­هایی هم دیده و مریض هم شده است، الآن هم مریض است و به فراخور وسعت مسائلی که برایش رخ می ­دهد، دچار چالش­هایی هم شده است.