تعداد نتایج: ۸ | عبارت جستجو: غزل فارسی |
1 - بگسلم از تو، با که پیوندم؟
از تو، با که پیوندم؟
از تو گر بگسلم به خود خندم
بخت بیدار یاور من شد
ناگهان زی در تو افکندم
بندها بود بر من، اکنون شد
دیدن تو کلید هر بندم
کان اگر کَندَمی نیافتمی
زان تو را یافتم که جان کندم
کی خبر داشتم ز خود بی تو
که چیام، یا چه گونه، یا کد مطلب: 5658 - تاریخ انتشار: 09:12 - 1403/02/05 2 - نخستین غزل فارسی غزل نزدیک است اما نخستین غزل فارسی را به شکل و معنی مصطلح، در آثار شهید بلخی (وفات: 325) و بعد رودکی (وفات 329) مشاهده میکنیم. بدین ترتیب - با مدارک موجود – این غزل شهید بلخی را باید نخستین غزل فارسی دانست:
مرا به جان تو سوگند و صعب سوگندی...»
مرا به جان تو کد مطلب: 1679 - تاریخ انتشار: 09:05 - 1403/01/15 3 - گرچه قرب درگهت حدمن مهجور نیست قرب درگهت حدمن مهجور نیست
گر به لطفم گه گهی نزدیک خوانی دور نیست
شمع مجلس در شب وصل تو سوزد من ز هجر
چون نسوزم کاین سعادت یک شبم مقدور نیست
با تو نزدیکان نمیگویند درد دوریم
آری آری تندرستان را غم رنجور نیست
حور میگفتم تو را خواندی سگ کوی کد مطلب: 5499 - تاریخ انتشار: 08:25 - 1402/11/02 4 - در آب و گل که آورد، آیین جان نهادن آب و گل که آورد، آیین جان نهادن؟
بر دوش جان نازک، بار گران نهادن؟
شاداب شاخ جان را، از بوم جاودانی
برکندن از چه علت، در خاکدان نهادن؟
ز آوردن تن و جان، با هم چه سود بینی
جز درد تن فزودن، جز بار جان نهادن
گویندهٔ سمر را این حال درخور آید
صد قصه جمع کردن، صد کد مطلب: 5476 - تاریخ انتشار: 09:10 - 1402/10/20 5 - نخستین غزل فارسی غزل نزدیک است اما نخستین غزل فارسی را به شکل و معنی مصطلح، در آثار شهید بلخی (وفات: 325) و بعد رودکی (وفات 329) مشاهده میکنیم. بدین ترتیب - با مدارک موجود – این غزل شهید بلخی را باید نخستین غزل فارسی دانست:
مرا به جان تو سوگند و صعب سوگندی...»
مرا به جان تو کد مطلب: 3489 - تاریخ انتشار: 06:35 - 1402/08/29 6 - غزل فارسی، مادرِ همهٔ غزلهای جهان اصلی شعرِ روزگارِ ما از همینجا شروع میشود که خودش نهتنها فُرمی –جز کار نیما– به وجود نیاورده است، بلکه فرمهای شگفتآوری را که محصولِ نبوغِ خیّام و فردوسی و حافظ و مولوی و سعدی است، به یک سوی نهاده و در فرمِ بیفرمی ربعِ قرنی است که در جا کد مطلب: 4740 - تاریخ انتشار: 10:24 - 1402/01/21 7 - غزل فارسی، مادرِ همهٔ غزلهای جهان اصلی شعرِ روزگارِ ما از همینجا شروع میشود که خودش نهتنها فُرمی –جز کار نیما– به وجود نیاورده است، بلکه فرمهای شگفتآوری را که محصولِ نبوغِ خیّام و فردوسی و حافظ و مولوی و سعدی است، به یک سوی نهاده و در فرمِ بیفرمی ربعِ قرنی است که در جا کد مطلب: 3369 - تاریخ انتشار: 11:53 - 1401/07/10 8 - غزل فارسی، مادرِ همهٔ غزلهای جهان اصلی شعرِ روزگارِ ما از همینجا شروع میشود که خودش نهتنها فُرمی –جز کار نیما– به وجود نیاورده است، بلکه فرمهای شگفتآوری را که محصولِ نبوغِ خیّام و فردوسی و حافظ و مولوی و سعدی است، به یک سوی نهاده و در فرمِ بیفرمی ربعِ قرنی است که در جا کد مطلب: 2344 - تاریخ انتشار: 04:16 - 1401/02/21 |