- ب ب +

اطاعت از هر نظام اجتماعی غیر الهی مصداق عبادت غیرخدا

من همیشه نظامهای اجتماعی را به تورهای ماهیگیری مثال می‌زدم که گاهی در میان خود هزاران ماهی را می‌کشانند به یک سمت خاصی و آن ماهیان خودشان متوجه نیستند که با همان حرکت تور، دارند به یک طرفی کشیده می‌شوند و نمی‌فهمند که یک کسی دارد آنها را هدایت می‌کند در داخل تور، آنها خیال می‌کنند آزادند و دارند راه می‌روند، هیچ احساس اسارت هم نمی‌کنند. نظامهای اجتماعی هم این چنین‌اند، حتی نظام صحیح هم به یک معنا همینطور است، اگر چه او دیگر اسارت نیست چون در او آگاهی و بینایی هست، وانگهی نظام مستند به خدا و بندگی بالاخره بندگی‌ی خداست، اما هر نظام اجتماعی این خصوصیت را دارد، انسانها در نظام اجتماعی داخل یک تور نامرئی هستند و دارند کشانده می‌شوند به یک طرفی اگر چنانچه آنها را به طرف بهشت ببرند، انسانها را به طرف بهشت می‌روند، و اگر بطرف جهنم ببرند، انسانها دارند به طرف جهنم کشانده می‌شوند. قرآن می‌فرماید: الم ترالی الذین بدلوا نعمت الله کفروا واحلوا قومهم دارا لبورا جهنم یصلونها و بئس اقرار (۱). سردمداران نظامهای باطل و طاغوتی و کفرآمیز، انسانهایی را که در سایه این نظامها دارند زندگی می‌کنند می‌کشانند به سمت جهنم و اگر این نظام یک نظام غیر خدایی است کشانندگان این نظام همان کسانی هستند که اطراف تور را گرفتند و دارند می‌برند به یک طرفی. پس اطاعت از هر نظام اجتماعی باطل و غلط و غیرالهی عبادت غیرخداست ولو اسمش هم مسلمان باشد و نمازش را هم بخواند. الان زیر این آسمان کبود در سارسر عالم انسانهایی هستند، اسمشان هم مسلمان است، قرآن را هم قبول دارند، خدا را هم قبول دارند اما دارند عبادت غیر خدا می‌کنند، زیرا آن کسانی که بر کار اینها حاکمیت دارند، کسانی هستند که با معیارهای الهی زندگی نمی‌کنند، با معیارهای الهی جامعه را اداره نمی‌کنند، سخن حق نمی‌زنند، کارحق نمی‌کنند، این هم نوعی از انواع عبادت غیرخداست. پس اینکه قرآن می‌گوید: فلا تجعلو الله انداداً(۲) برای خدا رقیب و شریک و انباز قرار ندهید، این شریک و رقیب فقط آن بتی نیست که در کعبه بود، یا امروز در بت‌خانه‌های هندوستان هست. این هم که در محیط اجتماعی انسان و در محیط زندگی‌اش از یک قانونی، از یک نظامی و از یک جهت گیری اطاعت کند آن جهت‌گیری به خدای متعال و به امر الهی وابسته نیست این هم یک نوع بت است و اطاعت و عبادت این را هم نباید کرد. یک نوع دیگر رقیب که از همه‌ عمومی‌تر است آن نفس آمر و ناهی رقیب خدا در درون ماست، اطاعت بت نفس شما که بدترین ئ خطرناکترین بت‌هاست، عبادت غیر از خداست یعنی حتی در نظام الهی و در زیر سایه‌ی حکومت پیغمبر (ص) کسانی که در جهت و در راه پیغمبر حالا دارند حرکت می‌کنند، ممکن است اسیر شهوات نفسانی خودشان بشوند و این هم اطاعت غیرخدا و نوعی شرک است، منتها شرک رقیق‌تر، یعنی شرک خیلی غلیظ آن چنانی نیست و این آیه که می‌گوید: فلا تجعلو الله انداداً این را هم می‌گوید: که انسان نباید از خودش و از شهوات خودش اطاعت کند! شما چه منطق عقلانی دارید برای اینکه از شهوات خودتان اطاعت می‌کنید؟ در مورد عبادت خدا منطق عقلانی وجود دارد و فطرت انسانی آن را قبول می‌کند، اما انسان در مورد اطاعت از شهوات نفسانی، و بت‌پرستی‌ها، و کبرها، و تعیّن‌ها و هرزه‌گردی خود چه منطقی دارد تا آنها را اطاعت کند؟ پس وقتی آیه می‌گوید: فلا تجعلو الله انداداً این را هم شامل می‌شود و در ذیل این مطلب در پایان آیه می‌گوید: وانتم تعلمون(۳) که من اینگونه ترجمه کردم: پس برای خدا هماورد و انباز مگیرید. البته این و انتم تعلمون خطاب به آن کسانی هم که در زمان پیغمبر بودند و چیزی در این باره می‌دانستند هست. یعنی شما که قبول دارید عالم را خدا خلق کرده. زیرا آن کفار قریش خدا را بعنوان خالق قبول داشتند، ‌منتها می‌گفتند: خدا اداره‌ی عالم را به لات و منات و عزی که اطراف کعبه بودند واگذار کرده، مثل مثلاً یک استادی که دکانی را روبه‌راه کرده و دیگر کنار نشسته و به شاگردها می‌گوید حالا شما اینجا را اداره کنید، به تصور عامیانه و ابلهانه این بت‌ها را بچه شاگردها و خانه شاگردهای خدا می‌دانستند. قضیه خلقت عالم اینطور نیست که یک چیزی بیافریند و برد یک گوشه‌ای بنشیند (وحال اینکه حیات عالم بستگی به اراده‌ی الهی دارد) مثل اینکه شما آفریننده توهمات و خیالات خود هستید و تصوری را در ذهنتان مجسم می‌کنید، اما همین که یک لحظه غفلت کردید دیگر آن تصور وجود ندارد، چون حیاه و قیومیت آن در ذهن شما بستگی به این دارد که شما متوجه او باشید، اگر بخواهیم بطور تشبیه ناقص بگوییم: همه‌ی آفرینش نسبت به خدای متعال یک چنین حالتی دارد و اینطور نیست که حالا بسازد و بپردازد، بعد مثل ساعتی که کوک می‌کنند می‌گذارند بالای طاقچه و می‌روند پی‌کارشان، خدا هم عالم را با قوانین آفرید و گذاشت اینجا و رفت. به هیچ وجه قضیه این طور نیست اما مشرکین اینطور تطور کردند. پس وانتم تعلمون مشتمل بر همه‌ی تاریخ است، مخاطب آن، ‌همه‌ی انسانهایی هستند که از معرفت و دانش برخوردار هستند کانه حالا بعد از چهارده قرن این آیه به ما می‌گوید: اگر کسانی قبل از شما نمی‌فهمیدند یا دچار توهمات باطل بودند یا فطرت آنها گم شده بود و نمی‌توانستند حقیقت را درک کنند، شما اینطور نیستید و می‌دانید پیشرفت‌ها و تحولات عالم و دگرگونیهای مکتب‌ها و معرفتها و راه درست در مقابل شما قرار دارد، ولذا چرا غیر خدا را عبادت می‌کنید. بهرحال این آیه برای انسانهای آشنا با معرفت الهی باید هشدار دهنده باشد. یعنی شما که می‌دانید، چرا باید غیرخدا را اطاعت کنید و غیرخدا با همان عرض عریضی است که بحث شد.