ارتش جمهوری اسلامی، کلمهی طیبهی الهی
نکتهای را خدای متعال به ما آموزش داده است که لُبِّ واقعیت و اصل حقیقت است و باید آن را بیدغدغه فهمید و پذیرفت و از آن استفاده کرد. آن نکته این است: «ضرب اللَّه مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبة اصلها ثابت و فرعها فیالسماء تؤتی اکلها کل حین باذن ربّها»(۱). این، یک اصل است. جاهایی که خدای متعال در قرآن مَثَل میزند - «ان اللَّه لایستحیی أن یضرب مثلاً ما بعوضة فما فوقها»(۲) - جای دقّت بیشتری است؛ چون در این گونه موارد، قرآن حقیقتِ بزرگ و پایداری را با تکیه بر یک مثال محسوس، برای بیان ما میکند. ما اگر عقل داریم، باید بفهمیم. یکی از آن موارد، همین جاست. شما یک درخت معمولی را نگاه کنید که آن را در خاکی حاصلخیز نشاندید و به آن رسیدید و آفت را از او دفع کردید و دیگر نگرانیای ندارید، «تؤتی اکلها کل حین باذن ربها».(۳)به هنگام فصل میوه، سبد را برمیدارید و میروید تا میوه بچینید. این، یک مثل است. کلمهی طیّبه مثل همین درخت است. همهی حقایق درستِ عالم، کلمهی طیّبه و کلماتاللّهند. ما در زمینهی مورد نظر خودمان، کلمهی طیّبه را پیدا میکنیم. در اینجا ارتش جمهوری اسلامی، کلمهی طیّبه است.