- ب ب +

بیان شخصیت امیرالمومنین(ع) در لسان پیامبراکرم(ص)

قرنهاست همه‌ی کسانی که معرفتی به این ذات مقدّس داشته‌اند از مسلمان و غیرمسلمان درباره‌ی امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام، سخن گفته‌اند و نوشته‌اند و هنوز هم مینویسند و میسرایند و میگویند. لکن آنچه گفته شده است، کافی نیست که بتواند شخصیت این اعجوبه‌ی عالم و نمونه‌ی قدرت کامله‌ی الهی و کلمه‌ی تامّه‌ی پروردگار را، برای ما، با همه‌ی ابعاد روشن کند.

البته، بیشتر این مشکل از ناحیه‌ی ماست. ما هستیم که با ذهنهای کوچک و اُنس گرفته با مقیاسهای مادّی، قدرت آن را نداریم که شخصیتی را با آن ابعاد عظیم معنوی و روحی تصوّر کنیم. میتوان شبحی از آن شخصیت عظیم معنوی را به برکت گفته‌های کسانی که خودشان مثل امیرالمؤمنین بوده‌اند یا بالاتر از امیرالمؤمنین که آن عبارت است از وجود مقدّس خاتم‌الانبیا، حضرت محمّد مصطفی صلّیاللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم در ذهن تصویر کرد. در روایتی که از طرق غیرشیعه نقل شده است دیدم که پیغمبراکرم به جمعی از اصحابشان فرمودند: «من اراد ان ینظر الی آدم فی علمه و الی ابراهیم فی حلمه، و الی موسی فی هیبته، و الی عیسی فی عبادته، فلینظر الی وجه علىّ‌بن‌ابی‌طالب»(۱)؛ یعنی «علم آدم» که قرآن میگوید: «علَّم آدم الاسماء کلّها»(۲) همه‌ی نشانه‌ها و نامها و معارف آفرینش را، خدای متعال به حضرت آدم تعلیم داد یا «حلم ابراهیم» که قرآن تعریف میکند: «انَّ ابراهیم لحلیمٌ اوّاهٌ منیب.»(۳) یا «هیبت موسی» که قدرت و عظمت فرعونی در مقابل آن هیچ و پوچ بود، یا «عبادت عیسی» که مظهر زهد و اخلاص و تعبّد در مقابل پروردگار بود... و در بعضی از روایات دیگر، که باز از طرق غیرشیعه است، چیزهایی هم اضافه شده است به این‌که «زهد یحیی بن‌زکریا» و از این قبیل نشانه‌های انبیا، همه در این انسان بزرگ و والایی که ما خود را دنباله‌رو و شیعه‌ی او میدانیم، جمع شده است.(۴) این، تصویری از شخصیت آن بزرگوار را میتواند تا حدودی برای ما روشن کند.