ازبین نرفتن اعجاز معجزات در صورت کشف اسرار آن توسط دانش بشر
اما در پاسخ به نکتهای که گفته شد اگر روزی مثلاً دانش بشر به جایی برسد که آن علت ناشناختهی تأثیرگزاری که با زدن عصای حضرت موسی (ع) به سنگ آب را از آن جاری کرد، بشناسد. آیا معجزه بودن آن کار از بین میرود یا نه؟
پاسخ این است که از بین نمیرود، زیرا چه معجزی از این بالاتر که انسان ]فیالمثال حضرت موسی (ع)] کاری را بکند که بعد از سه هزار سال دانش بشری بتواند به راز آن پی ببرد؟ این خودش معجزه بزرگی است و چیز کمی نیست. مثلاً فرض بفرمائید: وابری الاکمه والابرص (۱) که در باب حضرت عیسی قرآن میگوید: پیسی و برص را معالجه میکرده، ممکن است دانش بشری و دانش پزشکی بتواند بیماری پیسی را علاج کند لکن این مربوط به دو هزار سال بعد از ان تاریخ است. بهرحال معجزه آن کاری است که از یک علتی ناشی میشود، منتها آن علت برای بشر شناخته شده نیست، ولو اینکه یک روزی برای بشر شناخته خواهد شد و ما اتفاقاً امیدواریم یک روزی بشر تمام این اسرار را بشناسد، کما اینکه تدریجاً هم دارد شناخته میشود.
آن روزی که قرآن فرمود: وبث فیهما من دابه (۲) یعنی خدا جنبندگان را در زمین و آسمان قرار داد، آن روز بشر در آسمان جنبندهای رانمیدید. ظاهراً آسمان یک سقفی بود با میخهای نورانی که همان ستارهها باشند و از جنبنده در آنجا خبری نبود. اما امروز که بشر دارد آسمان را کشف میکند، فرضیات بشری احیاناً خبر از وجود موجودات و شرایط زیستی در بعضی از کرات دیگر میدهد و اینکه آن موجودات در کرات دیگر ممکن است دانش پیشرفتهای داشته باشند، امروز که دارد این فکر مطرح میشود ممکن است یک روزی هم کشف بشود، لکن وقتی کشف شد معجزه بودن قرآن را که هزاران سال قبل آمده یک حقیقتی را که بشر، حتی مغزش هم خطور نمیکرد. به این روشنی و قرصی بیان کرده از بین نمیبرد. پس بنابراین: پاسخ این سئوال این است که اگر چنانچه پیشرفت دانش بشر به جایی برسد که اسرار معجزات را کشف کند معجزه بودن آن معجزات را در ظرف خودش از بین نمیبرد.۱۳۷۱/۰۲/۱۶