زن در آینه جلال و جمال الهی
جلال زن در جمال او نهفته است و جمال مرد در جلال او. این یک توزیع حکیمانه وظایف الهی است. زن، معارف و معلوماتی را که با عقل خود به دست آورده، با ظرافت و زیبایی آشکار میسازد. مرد نیز وظیفه دارد احساسات و عواطف زیبا را در صلابت و پایداری عقل جلوهگر کند تا قوام خانواده و جامعه محقق شود
اگر سؤال اصلی دربارهی مسئله زن را این بدانیم که در میان دیدگاههای گوناگون درباره جایگاه زن از مردسالاری تا زنسالاری و تساوی مطلق چطور میتوان به تصویری حقیقی و جامع از هویت زن دست یافت در این صورت کتاب «زن در آینه جلال و جمال الهی» اثر حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی، پاسخی عمیق و ریشهای به این پرسش است. کتاب محصول سخنرانیهای ایشان در سالهای ۱۳۶۸-۱۳۶۹ برای طلاب زن جامعة الزهراء قم است که توسط محمود لطیفی گردآوری و به همت انتشارات اسراء به چاپ رسیده است. حضرت آیتالله جوادی آملی با رویکردی فلسفی، عرفانی و قرآنی، نه تنها به ابهامات پاسخ میدهد، بلکه دریچهای جدید به سوی فهم جایگاه رفیع زن در منظومه فکری اسلام میگشاید و بسیاری از باورهای نادرست رایج در مورد زنان را به چالش میکشد. کتاب خواننده را به یک تمایز کلیدی رهنمون میشود: تفاوت میان انسان بودن زن و مرد، با جنسیت آنها. این تمایز بنیادین، سنگ بنای درکی صحیح از جایگاه زن است.
مباحث کلیدی و رویکرد کتاب
یکی از مهمترین ادعاهای کتاب این است: جنسیت زن و مرد، هرگز بر حقیقت انسانی و ایمانی آنها اثری ندارد. اصالت وجود انسان با روح اوست، نه بدن، و حال آنکه جنسیت امری بدنی است. روح و حقیقت انسان نه مؤنث است و نه مذکر. عقل نظری که وصفش علم و اندیشه است، دل که کارش کشف و شهود است، و جان که وصفش فجور و تقواست، هیچیک نه مؤنث و نه مذکرند. این نگاه، نه تنها بنیان فکری کتاب را پیریزی میکند، بلکه هرگونه تبعیض ارزشی مبتنی بر جنسیت را ریشهکن میسازد.
کتاب با تعبیری زیبا بیان میکند: جلال زن در جمال او نهفته است و جمال مرد در جلال او. این یک توزیع حکیمانه وظایف الهی است. زن، معارف و معلوماتی را که با عقل خود به دست آورده، با ظرافت و زیبایی آشکار میسازد. مثلاً در دفاع از دشمن، فرزندش را با لطافت و ظرافت به مبارزه تشویق میکند و با به تصویر کشیدن عقل در زیبایی ایثار، برخلاف خواهش نفسانیاش عمل میکند. مرد نیز وظیفه دارد احساسات و عواطف زیبا را در صلابت و پایداری عقل جلوهگر کند تا قوام خانواده و جامعه محقق شود.
تبعیت جایگاهی، نه جنسیتی
یکی از نکات برجسته کتاب، تبیین مفهوم تبعیت زن از مرد در خانواده است. کتاب عنوان میکند که تبعیت زن از مرد یک اصل ثابت و جنسیتی نیست؛ یعنی این تبعیت به معنای تبعیت جنس مؤنث از جنس مذکر نیست این تبعیت به خاطر جایگاه است، نه جنسیت، و بنابراین اولاً در همه امور نیست و ثانیاً مطلق نیست. به عنوان مثال، در همین خانواده، پسر به عنوان جنس مذکر باید از مادر به عنوان جنس مؤنث پیروی کند که این مسئله خود نشاندهنده ترجیح جایگاه به جنسیت است. کتاب تأکید میکند که تفاوت در جنسیت، یک تفاوت صرفاً اسمی و ظاهری نیست، بلکه منجر به تفاوتهای ملموس واقعی در خارج شده و همین تفاوتهای واقعی نیز طبیعتاً منجر به تفاوت وظایف و نقشها میشود. این تفاوتها به معنای برتری یکی بر دیگری نیست، بلکه به معنای مکمل بودن و توزیع حکیمانه نقشهاست.
پاسخ به شبهات رایج درباره زنان
یکی از نقاط قوت کتاب، پاسخهای عالمانه و مستدل به شبهاتی است که در مورد زنان در طول تاریخ و حتی امروز مطرح میشود. این پاسخها بر پایه استدلالهای عقلانی و قرآنی بسیار قوی بنا شدهاند. کتاب به طور خاص به بحث تفاوت عقلی بین زن و مرد میپردازد و مغلطهای را که در اثر اشتراک لفظ عقل رخ میدهد، روشن میکند.
کتاب توضیح میدهد که عقلی که در آن زن و مرد تفاوت دارند، غیر از عقلی است که مایه تقرب الیالله و کمال انسانی است. به عبارت دیگر، اگرچه ممکن است تفاوتهایی در عقل اجتماعی (مربوط به نحوه مدیریت در برخی حوزههای سیاسی، اقتصادی، علمی و ریاضی) بین زن و مرد وجود داشته باشد، اما این به معنای تفاوت در عقلی که معیار قرب الهی و کمال انسانی است، نیست. با این استدلال، هرگونه برتری ارزشی مرد بر زن را به دلیل تفاوتهای عقلی قاطعانه رد میکند
کتاب بر این نکته تأکید دارد که جهاد اکبر، جهاد نفس است این در حالی است که جهاد اصغر (جهاد با سلاح و آهن) برای زن لازم نیست، اما جهاد مهمتر که هر مؤمنی باید آن را انجام دهد، جهاد نفس است که زن بیشتر از مرد برای آن مهیاست.
ساختار و بخشبندی کتاب
کتاب «زن در آینه جلال و جمال» در ۵ بخش اصلی تدوین شده است که هر یک به جنبهای عمیق از هویت و جایگاه زن میپردازد:
مقدمات و مبانی: این بخش پایهای برای درک مباحث عمیقتر بعدی فراهم میکند و وجه تسمیه کتاب را توضیح میدهد.
زن در قرآن: جایگاه و نقش زنان از منظر قرآن در خانواده و اجتماع بررسی میشود. تأکید میشود که منشأ پیدایش تمامی زنان و مردان یکی است و زنان نیز میتوانند به عالیترین مراتب کمال دست یابند. به زنان الگو از منظر قرآن (مانند مریم و آسیه) که هم الگوی زنان و هم مردان هستند، اشاره میشود.
زن در عرفان: شخصیت زن از دیدگاه عرفان ناب و اسلامی بررسی میشود. نکته مهم این است که زنان به دلیل برخورداری از عاطفه و احساس بالا، حرکت در مسیر سلوک الهی و رسیدن به کوی جلال و جمال برایشان هموارتر است.
زن در برهان (فلسفه): این بخش بر عدم تفاوت فلسفی و عقلی بین زن و مرد تأکید دارد. همچنین به حضور زن در صحنه سیاسی اشاره میشود و نمونههایی از زنان با نقشهای سیاسی مهم (مانند سوده همدانی) ذکر میگردد. کتاب از کسانی که زن را محجوب به معنای محرومیت از صحنههای سیاسی و اجتماعی میدانند، انتقاد میکند.
حل شبهات و روایات معارض: به حل منطقی روایات متشابهی که احیاناً شبهههایی را در این زمینه به بار آورده، پرداخته است. در این فصل به شبهاتی نظیر نقص عقل و دین زنان، دیه متفاوت، حجاب، نماز قضای پدر و مادر، انتساب سیادت و تصدی امور اجرایی توسط زنان پاسخ داده میشود. نویسنده بر لزوم برخورداری زنان از قدرتهای سیاسی و اجتماعی و خضوع در پیشگاه خداوند تأکید میکند و حتی به نقش زنان «ابوذرگونه» در پیشبرد مسائل نظامی صدر اسلام اشاره دارد.
مخاطب کتاب
این کتاب با عبارات تخصصی فلسفه و منطق نوشته شده است، اما با این حال برای عموم قابل فهم است، اگرچه داشتن اطلاعات مقدماتی فلسفی به درک عمیقتر آن کمک شایانی میکند. متن دقیق، روشنگرانه و نسبتاً جامع است، به طوری که به احتمال زیاد به حداقل یکی از شبهاتی که در ذهن خواننده است، پاسخ خواهد داد. روان و علمی است و با وجود عمق مباحث، سریع پیش میرود. جدای از کیفیت بالای بحثها، همین که بسیاری از مباحث مرتبط با زن مطرح و به آنها پرداخته شده، ارزشمند است.
این کتاب برای کسانی که دارای حد کافی از اطلاعات و مطالعات دینی هستند، بسیار سودمند خواهد بود. نه تنها به شبهات رایج پاسخ میدهد، بلکه دیدگاهی متعادل و الهی نسبت به زن ارائه میدهد که بر پایه کرامت و استعدادهای بینهایت او استوار است. خواندن این کتاب برای هر کسی که در پی درکی صحیح، عمیق و متعالی از جایگاه زن در اسلام است – فارغ از جنسیت، دین و باور – نه تنها توصیه، بلکه ضروری است. بیایید با هم به عمق این آینه بنگریم و جلال و جمال حقیقی زن را کشف کنیم.