- ب ب +

دعوی زهد از برای عز و جاه

 نان و حلوا چیست ای شوریده سر؟
متقی خود را نمودن بهر زر
 
دعوی زهد از برای عز و جاه
لاف تقوی، از پی تعظیم شاه
 
تو نپنداری کزین لاف و دروغ
هرگز افتد نان تلبیست به دوغ؟
 
خرده بینانند در عالم بسی
واقفند از کار و بار هر کسی
 
زیرکانند از یسار و از یمین
از پی رد و قبول، اندر کمین
 
با همه خودبینی و کبر و منی
لاف تقوی و عدالت می‌زنی
 
سر به سر، کار تو در لیل و نهار
سعی در تحصیل جاه و اعتبار
 
دین فروشی، از پی مال حرام
مکر و حیله، بهر تسخیر عوام
 
خوردن مال شهان، با زرق و شید
گاه خبث عمرو، گاهی خبث زید
 
وین عدالت با وجود این صفات
هست دائم، برقرار و برثبات!
 
بر سرش، داخل نگردد «لا» و «لیس»
این عدالت هست کوه بوقبیس
 
می‌نیابد اختلال از هیچ چیز
چون وضوی محکم «بی‌بی تمیز»
 
شیخ بهایی » نان و حلوا