نحوه تشخیص پیکر شهید رجایی و شهید باهنر پس از انفجار دفتر نخستوزیری
رئیسجمهور و نخستوزیر هر دو در آتش سوختند و پیکرهای آنها را که بیرون آوردند کاملاً سوخته بودند. آنها را به داخل مجلس آوردند. مشکوک بودند آیا ایشان رجایی است، از خانم رجایی دعوت کردند که جسد همسرش را شناسایی کند - آن موقع هنوز بهعنوان نماینده مطرح نبود- جنازه را از روی دندانهای او شناسایی کردند.

جوانی که محافظ من بود رانندگی هم میکرد، ایشان بیشتر ناراحت شده بود با هیجان برای کمک به نخستوزیری وارد شد، از در نخستوزیر از میان دودها به داخل ساختمان رفت، ولی چند لحظه بعد در اثر دود غلیظ و شعلهی آتش وی بیهوش شد، از پلهها به پایین افتاد و به حالت مرده بدن او را بیرون آوردند و با دادن تنفس مصنوعی حال خفگی برطرف و زنده شد. این وضعیت در آن روز واقعاً برای همه نگرانی شدیدی ایجاد کرده بود و مردم تلاش میکردند تا آتش را خاموش کنند. بمب مثل اینکه آتشزا بود. هلیکوپتر از بالای ساختمان موادی که آتش را خاموش میکند روی ساختمان نخستوزیری میریختند و کار فراوانی صورت گرفت، امّا رئیسجمهور و نخستوزیر هر دو در آتش سوختند و پیکرهای آنها را که بیرون آوردند کاملاً سوخته بودند. آنها را به داخل مجلس آوردند. مشکوک بودند آیا ایشان رجایی است، از خانم رجایی دعوت کردند که جسد همسرش را شناسایی کند - آن موقع هنوز بهعنوان نماینده مطرح نبود- جنازه را از روی دندانهای او شناسایی کردند.
ولی آقای باهنر چون عمامهی او سوخته بود و به سرش چسبیده بود مشخص بود که شهید باهنر است. در فاصلهی دو ماه از انفجار هفتم تیر این جنایت را هم صورت دادند. در این حادثه ۴-۳ نفر بیشتر به شهادت نرسیدند، سرهنگی به نام آقای دستجردی از شهربانی بود. بههرحال عامل جنایت فردی نفوذی به نام کشمیری و بسیار مورد اعتماد شهید رجایی بود، گفته میشد وی به وسیله آقای بهزاد نبوی و فردی که در آن موقع مسئول امنیت ملی بود به نخست وزیری دعوت شده بود. اما چقدر حقیقت دارد العهده علی الراوی.
منبع: پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی