نوبت روایت فتح
در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
سرمقاله
نوبت روایت فتح
از جملهی واقعیّتهای عینی جنگ تحمیلی دوازدهروزه این بود که دشمن ایران میدان شرارتهای خود را به میدان نظامی محدود نکرده، بلکه فراتر از جنگ نظامی، با جنگ روانی و تبلیغاتی در پی نابود کردن ارادهها و تغییر باورهای عمومی است. اظهارات نخستوزیر رژیم صهیونیستی، ساعاتی پس از حملهی بامداد بیستوسوّم خرداد، بهوضوح نشان میدهد که متجاوز حساب ویژهای بر روی جنگ روانی و بازی با افکار عمومی ایران باز کرده بود؛ به طوری که نزدیک به دوسوّم از اوّلین پیام ویدئویی او تلاش برای تحریک افکار عمومی جامعهی ایران است.
البتّه این تلاش شکست مفتضحانهای متحمّل شد و در طول جنگ، هرچه جنایات رژیم صهیونیستی دامنه و عمق بیشتری مییافت، انزجار عمومی از آن و اتّحاد حول ایران و جمهوری اسلامی بیشتر تقویت میشد. بااینحال، ماشین جنگ روانی دشمن صهیونیستی و آمریکا، چه در طول جنگ و چه پس از آن، لحظهای از حرکت نَایستاد و به طور مستمر، با تولید و پمپاژ روایتهای جعلی، در حال بمباران افکار عمومی است. بر همین اساس آنچه که امروز از تریبونهای مختلف در کشور تحت عنوان «روایت جنگ ۱۲روزه» نزد افکار عمومی ارائه میشود، از لحاظ رویکردی اهمیت بسزایی پیدا میکند.
در روایت جنگ تحمیلی، روایت «مظلومیّت» باید توأمان با روایت «اقتدار» باشد. در این جنگ، ما تحت ظلم و تجاوز یک رژیم خونخوار و شرکای آمریکایی و غربی آن قرار گرفتیم. ثبت بیش از هزار شهید در این ۱۲ روز که ۱۴۰ تن از آنان زنان و کودکان بودند و حملات رژیم صهیونیستی به مراکز غیرنظامی، ساختمانهای مسکونی، بیمارستانها، صداوسیما و ترور دانشمندان کشور، برگهای خونینی از کتاب مظلومیّت ما است.
بااینحال، در کنار روایت «مظلومیّت» که باید با قوّت انجام بگیرد و افکار عمومی جهان هرچه بیشتر از ذات جنایتکار رژیم صهیونیستی آگاه شود، این جنگ پُر از صحنههای اقتدار ایران است؛ از اقتدار نظامی گرفته تا اقتدار اجتماعی. آنچه دشمن را به عقب راند و از روز چهارم جنگ باعث شد با توسّل به واسطههای گوناگون برای توقّف جنگ التماس کند، پاسخهای کوبندهی ما به سرزمینهای اشغالی در قالب ۲۲ موج عملیّات وعدهی صادق سه در کنار انسجام ملّی و شکست قطعی پروژهی براندازی بود.
برای همه مشخّص شد که دشمن جنایتکار فقط زبان قدرت و اتّحاد ما را میفهمد؛ اگر نبود موشکهای ایرانی ــ که حاصل مجاهدتهای شهیدان طهرانیمقدّم و حاجیزاده و هزاران نیروی گمنام و فداکار است ــ دشمنان جلوی چشم همهی دنیا همان کاری را با ایران میکردند که با غزّهی مظلوم کردند. بنابراین، روایت «مظلومیّت» نباید از روایت «اقتدار» منفک شود. «مظلوم مقتدر» مفهومی بینهایت الهامبخش است.