- ب ب +

صحت انتصاب الفرست به ابن‌ ندیم

 در گذشته نام مؤلف کتاب الفهرست را ابن الندیم می‌دانستند و در سالهای اخیر نیز گروهی همین را درست دانسته‌اند. از جمله در مقالۀ جناب انصاری در دائرة المعارف بزرگ اسلامی به قراینی همین وجه ترجیح داده شده است. اما گروهی نیز "ندیم" را درست می‌دانند. گروهی نیز دیگران را افسوس می‌کنند که "چطور نمی‌دانید ندیم است و ابن ندیم نیست؟" از جمله قائلان به رأی دوم نویسندگان مقالۀ "فهرست" در دانشنامۀ ایرانیکا هستند که محتمل دانسته‌اند صاحب الفهرست ندیم عیسی بن علی یا امیر موصل بوده باشد و همین را بعضی دانشنامه‌های ایرانی به لفظ و معنی یکسان تکرار کرده‌اند.
در اول قرن گذشتۀ میلادی استاد نیکلسن (در تاریخ ادب عربی) احتمال داده ابن ندیم نوادۀ اسحق موصلی معروف باشد، ولی گفته اثبات این امر موکول است به آینده. استاد فوک در دائرة المعارف اسلام نادرستی این رأی را مسلم انگاشته است. چندین سال قبل که دو سه روزی به دنبال تحقیق این معنی بودم، به دلالت یکی از استادان از یک نوشتۀ آقای واعظ‌زاده در شمارۀ چهل‌وهشتم مجلۀ مشکوة آگاه شدم و چون در سالهای بعد نیز دیدم که کمتر کسی به این نوشته توجه کرده و هم اخیراً دوستی در گفت‌وگویی سخن از ندیم بودن صاحب الفهرست گفت، بد ندیدم خلاصه‌ای از آن را نقل کنم:
نسب صاحب الفهرست را بعضی چنین آورده‌اند: محمد بن اسحق بن محمد بن اسحق، معروف بابن ابی یعقوب ورّاق. پس نام پدرش اسحق بوده و مکنی به ابی‌یعقوب و وراق بوده. اما نام اجداد او چه؟ از میان کسانی که نام اسحق داشته‌اند و لقب ندیم یا ابن الندیم، یکی را می‌شناسیم و آن اسحق بن ابراهیم موصلی مغنّی است، که خود ندیم (یعنی مجالس و علی‌الخصوص مغنّی) چند تن از خلفای عباسی بوده و بزرگترینِ موسیقیدانان عصر بوده و به اعتبار ندیمیِ پدرش پیش مهدی و هادی و رشید، علاوه بر ندیم، لقب "ابن ‌الندیم" نیز داشته و با این همه، در فقه و حدیث و ادب و علوم دیگر نیز دستی قوی داشته و با وجود بزرگیش در صنعت غنا، "کان اکره الناس للغناء".
صاحب الفهرست فن مخصوص ندما و جلسا و مغنیان در کتاب خود را با ابراهیم و اسحق آغاز کرده، ولی با آنکه منابع دیگر اینان را "ندیم" لقب داده‌اند، صاحب الفهرست به این پدر و پسر لقب ندیم و ابن الندیم نداده است‌. 
اسحق موصلیِ ندیم کنیۀ ابومحمد داشته و تردید نیست که پسری به نام محمد داشته است. از یک محمد بن اسحق بن ابراهیم موصلی به واسطۀ تاریخ اسلام ذهبی خبر داریم که اهل علم بوده و ساکن هرات.‌ احتمال دارد که این محمد پسر همان اسحق باشد و پدربزرگ صاحب الفهرست که مانند پدر نسبت به غنا کراهیت داشته و ترک شغل پدری کرده بوده است.
اگر چنین باشد و اگر اطلاعات و قراینی که در اصل مقاله هست (و اینجا مجال بازگوییشان نیست) درستیشان معلوم شود، آن گاه ظاهراً معلوم می‌شود که سوق نسب صاحب الفهرست چنین است: محمد بن اسحق بن محمد بن اسحق بن ابراهیم الموصلی الارجانی‌الاصل التمیمی بالولاء، و ندیم لقب پدران او بوده و شاید پدربزرگ و پدر او، که اهل علم بوده‌اند، کاره بوده‌اند نسبت به یادآوری ندیمی و مغنیگری خود و با این همه، این لقب از آنها برداشته نشده بوده است. شاید همین کراهیت سبب شده که صاحب الفهرست، با وجود آنکه از اهل این خاندان چیزهایی در دست داشته (به اصل مقاله رجوع فرمایند)، پیوند خود با ایشان را پنهان دارد.
از فرزندان ابراهیم، اسحق و طیّاب را می‌شناسیم و از فرزندان اسحق، حمید و حمّاد و احمد و محمد را، و از فرزندان محمد، احتمالا یک ابراهیم (ابواسحق ابراهیم بن محمد تمیمی، قاضی بصره در زمان متوکّل، که محتمل است عموی صاحب الفهرست باشد) را و شاید یک اسحق را که همان ابویعقوب اسحق وراق پدر صاحب الفهرست، ابن الندیم (نه ندیم)، باشد.
این خلاصۀ آن چیزی است که مؤلف مقاله، با اعتراف به نقص آن، دیگران را به سنجیدن و اصلاح و تکمیل آن دعوت کرده است، و چون نویسندۀ این سطور پیش خود کلیت سخن او را درست گمان می‌بَرَد و با این حال، چیزی در این باره در جای دیگر نیافت و خود در این شعبه از تتبعات دستی ندارد، جسارت می‌کند و آن دعوت را تکرار می‌کند. اگر نیز، آن سخن درستیش یا نادرستیش در نوشته‌های دیگران اثبات شده و او بی‌اطلاع بوده، عذر می‌خواهد. از بابت مثله کردن و کوتاه کردن ناگزیر مقاله نیز باید عذر خواست.
 
یادداشت‌های دکتر سید احمدرضا قائم‌مقامی
برچسب ها: ابن‌ ندیم