- ب ب +

قصاید مصنوع و انواع آن

قصاید مصنوع که بیشتر در آنها قواعد عروض و قافیه و صنایع شعری طرح می‌شود، یکی از شیوه‌های ارائه ادب تعلیمی است که سرایندگان آنها در سایه عرض هنر، به آموزش هنرهای ادبی نیز توجه کرده‌اند. در پژوهش‌های محقّقین تا کنون تعریفی دقیق از قصیده مصنوع و انواع آن داده نشده و اغلب، این نام را هم بر منظومه‌های وزنیّه، هم بر بدیعیّه‌ها و هم بر قصاید مُوَشَّح نهاده‌اند.
 دایرة استعمال واژه «مصنوع» در قصاید و اشعار، بسیار گسترده است، به طوری که گاهی اشعاری مانند قصاید خاقانی و انوری را که از استعارات و تشبیهات دوریاب و اصطلاحات علمی استفاده کرده‌اند مصنوع می‌نامند؛ گاهی نیز نام «مصنوع» را بر اشعاری می‌نهند که قوافی و ردیف مشکل دارند و یا در همة ابیات تکرار کلماتی را التزام کرده‌اند و یا حرفی یا حروفی را در شعر به کار نبرده‌اند یا مُوَشَّح هستند و یا دارای هر صنعت و هنری که شعر را از حالت عادی و طبیعی خود خارج کرده باشد. امّا در این میان، کاربرد واژه «مصنوع» در موارد زیر به صورت اصطلاح در آمده است:
 
الف: قصیدة مُوَشَّح مُحَیَّز: قصیده‌ای است که بنای آن را «بر چند بخش مختلف الوزن نهند که جملة آن یک قصیده باشد و چون هر بخش را جداگانه برخوانند قصیده‌ای دیگر بر وزنی دیگر آید» (شمس قیس، 1373: 336) و «باشد که در هر مصراع حرفی یا کلمه‌ای نگاه دارند که چون جمع کنی، اسمی یا شعری یا دعایی باشد» (همان: 339).
 
ب: قصیدة بدیعیّه: آنست که هر بیت یا دو بیت آن دارای حدّ اقل یکی از صنایع بدیع باشد1 و بنای بیت بر آن صنعت نهند و همه یا عمدة صنایع را در آن قصیده به نظم درآورند و بیتی بدون صنعت در آن پیدا نشود (حکیمی، 1358: 131).
 
ج: قصیدة مصنوع (بدیعیّة موشّح): این نوع، ترکیبی از دو نوع قبلی است. این قصاید از لحاظ مُوشَّح بودن، مانند گروه نخست هستند؛ زیرا از درونِ این قصاید، اشعاری با اوزان و بحور مختلف بیرون می‌آید. امّا از این بُعد که در هر یک از ابیاتِ مستخرج از حشو و یا حروف نخستِ مصاریعِ قصیدة اصلی، صنعتی از صنایع بدیعی گنجانده شده به قصاید نوع دوم شبیه‌اند. ابیات بر آمده از حشو و توشیح این قصاید، افزون بر خواص فوق، معرِّف یکی از اوزان و بحور مختلف شعر نیز هستند؛ از این رو دکتر وحیدیان کامیار به این قصاید، منظومة وزنیّه نیز گفته و قصیدة سلمان ساوجی و صفی الدّین حلی را از این گونه شمرده است (وحیدیان کامیار، 1378: 107-113) که به گمان بنده از یک نوع دانستن قصیدة سلمان و صفی الدّین حلّی و وزنیّه محسوب داشتن قصیدة سلمان نادُرُست است؛ زیرا منظومة وزنیّه همان است که پیشتر برای نمونه از ادیب صابر و صفی الدّین حلّی نقل شد. آنچه در میان ادبا و شعرای فارسی زبان، بیشتر به عنوان قصاید مصنوع معروف و مورد توجه بوده و در این مقاله نیز مطمح نظر خواهد بود، همین نوع سوم است که سرودن آن از انواع دیگر بسی سخت‌تر و هنرمندانه‌تر است.
 
علیرضا شعبانلو - تاریخچه قصاید مصنوع فارسی و معرّفی دو قصیده مصنوع ناشناخته از دو شاعر گمنام