نبرد رئیس علی
«نبرد رئیسعلی»، اثری است که با هدف بازنمایی بخشی کمتر روایتشده از تاریخ جنوب ایران منتشر شده است. این کتاب، برخلاف آثار پژوهشی صرف، از قالب داستانی بهره میگیرد تا مخاطب عام را با فضای سیاسی، اجتماعی و حتی روانی دوران آشناتر کند
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار سال ۱۳۸۹ با مردم بوشهر که در سالروز ولات حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام برگزار شد، فرمودند: «نام سردار مؤمن و شجاعی مثل شهید «رئیسعلی دلواری» از نامهائی است که همیشه دلهای مؤمن را که آشنائی به وضع او و مبارزات او داشتهاند، در سراسر این کشور به خود جذب میکرده است. و خدا را شاکریم که بعد از پیروزی انقلاب، این نامی که سعی میشد پنهان بماند و این چهره ناشناخته بماند، بر سر زبانها افتاد؛ او را شناختند، شخصیت او را ستودند، مظلومیت و شهادت مظلومانهی او را همه دانستند و فهمیدند. البته امروز با آن دوران خیلی فرق کرده است. آن روز عدهی معدودی همراه با یک جوان شجاع ناچار بودند در مقابل قدرت استعماری و استکباری انگلیس، مظلومانه مقاومت کنند؛ اما امروز رئیسعلیهای دلواری کم نیستند، تنها هم نیستند.» ۱۳۸۹/۰۴/۰۵
به مناسبت سالگرد شهادت رئیسعلی دلواری در نبرد با اشغالگران انگلیسی بخش کتاب KHAMENEI.IR به معرفی کتاب «نبرد رئیسعلی» نوشته «بهمن پگاهراد» میپردازد.
بهمن پگاهراد، نویسنده و پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر، از چهرههایی است که در سالهای اخیر با تمرکز بر جنوب ایران و نهضتهای مردمی، به چهرهای شناخته شده در ادبیات مقاومت تبدیل شده است. او با نگارش کتاب «نبرد رئیسعلی» کوشیده است تا بخشی کمتر روایتشده از تاریخ تنگستان و مبارزات رئیسعلی دلواری را در قالبی داستانی و در عین حال مستند بازآفرینی کند. ویژگی بارز قلم پگاهراد، نگاه انسانی او به قهرمانان تاریخی است. او شخصیتها را نه صرفاً در قامت اسطوره، بلکه در بستر زندگی اجتماعی و فرهنگی زمانهشان معرفی میکند. این رویکرد سبب شده آثارش علاوه بر ارزش تاریخی، رنگ و بوی ادبی و روایی نیز داشته باشد.
رئیسعلی دلواری، نامی آشنا
رئیسعلی دلواری، از برجستهترین چهرههای مقاومت مردمی جنوب ایران در برابر استعمار بریتانیا، در سال ۱۲۶۱ خورشیدی در شهر دلوار از توابع تنگستان به دنیا آمد. او فرزند زائر محمد، از بزرگان ایل دلواری بود و در فضایی مذهبی و ملّیگرا پرورش یافت. از همان جوانی روحیهای سرکش و عدالتخواه داشت و نسبت به ظلم خانها و سلطه بیگانگان حساسیت ویژه نشان میداد. با آغاز نهضت مشروطه در ایران، رئیسعلی از مشروطهخواهان جنوب حمایت کرد. اسناد تاریخی نشان میدهند که او در کنار مبارزانی چون شیخ حسین خان چاهکوتاهی، زائر خضرخان اهرمی و سیّدمرتضی علمالهدی نقش فعالی در گسترش اندیشه آزادیخواهی در بوشهر و تنگستان ایفا کرد. در همین دوران بود که نگاه انگلیسیها به خلیج فارس و بنادر استراتژیک ایران بیش از گذشته جلب شد.
اشغال بوشهر در سال ۱۲۹۴ هجری شمسی توسط نیروهای بریتانیایی، نقطه عطفی در زندگی او محسوب میشود. برخلاف بسیاری از خانها که یا بیطرف ماندند یا با بیگانگان همکاری کردند، رئیسعلی تصمیم گرفت با تکیه بر مردان ایل و ایمان مردم به مقابله برخیزد. براساس گزارشهای آرشیوی انگلیس، نیروهای او هرچند محدود بودند اما با تاکتیکهای بومی چون جنگهای شبانه و کمین، توانستند ضربات سنگینی به ارتش بریتانیا وارد کنند. حتی کنسول بریتانیا در بوشهر در یکی از مکاتبات خود اعتراف میکند که «یک جوان تنگستانی با شجاعت غیرقابل وصف، حیثیت امپراتوری را در این بندر به بازی گرفته است.» ارتباط رئیسعلی با ویلهلم واسموس، دیپلمات آلمانی مشهور به «لورنس آلمانی»، نیز در منابع متعدد ثبت شده است. واسموس که مأموریت داشت آتش قیام علیه انگلیس را در جنوب شعلهور سازد، پشتیبانی محدودی از رئیسعلی به عمل آورد. هرچند این همراهی بیش از آنکه مادی باشد، جنبه روحی و تبلیغی داشت، اما به هر حال جایگاه رئیسعلی را در معادلات منطقهای برجستهتر کرد. باید توجه کرد که عملیات واسموس با نبرد رئیسعلی دلواری همراستا شده بود و اینگونه نیست که او رئیسعلی را برای اهداف آلمان به خدمت خود در آورده باشد؛ رئیسعلی از ابتدا تا انتها دل در گروی آزادی مردمان جنوب از زیر یوغ انگلستان داشت و در این راه دستاوردهای او صرفاً نظامی نبود؛ در اسناد داخلی آمده است که رئیسعلی تلاش داشت میان ایلهای مختلف تنگستانی و دشتی اتحاد ایجاد کند و روحیه مقاومت را در برابر دشمن تقویت نماید. همین نگاه ملیگرایانه باعث شد محبوبیتی فراگیر در میان مردم پیدا کند. شهادت رئیسعلی در ۱۲ شهریور ۱۲۹۴، بهدست یکی از عوامل نفوذی، پایانی ناگهانی بر حیات کوتاه اما پرفرازونشیب او بود. گزارشهای کنسولگری بریتانیا نشان میدهند که مرگ وی با استقبال پنهانی مقامات استعمارگر همراه شد، چرا که او را بزرگترین مانع در تثبیت حضور خود میدانستند. با این حال، در حافظه تاریخی مردم جنوب، رئیسعلی نهتنها به عنوان یک مبارز محلی بلکه بهعنوان نماد مقاومت ملی علیه استعمار باقی ماند؛ چهرهای که در ادبیات و تاریخ معاصر ایران جایگاهی ویژه دارد.
کتاب «نبرد رئیسعلی» در مورد چیست؟
«نبرد رئیسعلی»، اثری است که با هدف بازنمایی بخشی کمتر روایتشده از تاریخ جنوب ایران منتشر شده است. این کتاب، برخلاف آثار پژوهشی صرف، از قالب داستانی بهره میگیرد تا مخاطب عام را با فضای سیاسی، اجتماعی و حتی روانی دوران آشناتر کند. اثر یادشده، علاوه بر شرح رشادتهای رئیسعلی دلواری، بر بستر تاریخی جنوب کشور در آستانه و خلال جنگ جهانی اول تمرکز دارد. پگاهراد در روایت خود نشان میدهد که چگونه فشار قدرتهای خارجی بر بنادر و راههای تجاری خلیج فارس، زندگی روزمره مردم را دستخوش تغییر کرد. مقاومت رئیسعلی تنها یک حرکت مسلحانه نبود، بلکه پاسخی بود به تهدید موجودیت فرهنگی و اقتصادی منطقه. توجه به بافت محلی و بازتاب زندگی عادی مردم تنگستان از ویژگیهای بارز «نبرد رئیسعلی» است. پگاه راد با پرداختن به مناسبات خانوادگی، بازار، روابط ایلی و نقش روحانیون، تصویری فراتر از صحنههای نبرد ارائه میدهد. از خلال این جزئیات میتوان فهمید که جنگ و مقاومت چگونه با تار و پود جامعه در هم تنیده بود. در این کتاب همچنین به نقش قدرتهای بیرونی مانند آلمان و حضور چهرهای چون ویلهلم واسموس هم اشاره میشود؛ موضوعی که در تاریخنگاری رسمی کمتر دیده شده است. این رویکرد، فضای مبارزه را از یک نزاع محلی فراتر برده و آن را به رخدادی با ابعاد بینالمللی بدل میسازد. به طور کلی «نبرد رئیسعلی» کتابی است که با وجود حجم کم، یک دید کلنگر و چند بعدی را از قیام تنگستان به مخاطب میدهد.
کمی از خط روایی کتاب...
داستان کتاب از روزگار اشغال بوشهر توسط نیروهای انگلیسی آغاز میشود. شهر در محاصره بیگانگان است و مردم در بیم و امید زندگی میکنند. در این شرایط شخصیتهایی چون زائرحسین برای تهیه اسلحه و امکانات مبارزه وارد میدان میشوند. فضای ابتدایی کتاب با ترسیم فشار استعمار و رنج مردم، انگیزهای برای درک شجاعت رئیسعلی فراهم میآورد. بخش مهمی از روایت در این کتاب، به نبرد دلوار اختصاص دارد؛ جایی که انگلیسیها با چهار کشتی جنگی و گردانهای مجهز وارد منطقه میشوند. رئیسعلی با تدبیر، زنان و کودکان را به مکان امن میفرستد و با مردان جنگی خود آماده مقابله میشود. هنگامی که دشمن بدون مقاومت وارد روستا میشود، شبانه حملهای برقآسا از سوی رئیسعلی و یارانش ترتیب داده میشود. در این حمله حدود شصت سرباز انگلیسی کشته و فرمانده نیروها زخمی میشود. این پیروزی بزرگ روحیه مردم را بالا برده و نام رئیسعلی را بر سر زبانها میاندازد. کتاب در ادامه به شبیخونهای پیدرپی رئیسعلی علیه پادگانها و مواضع دشمن در بوشهر میپردازد. انگلیسیها با وجود برتری نظامی، از شجاعت و تاکتیکهای بومی مردم شکست میخورند.
در این میان، استعمارگران برای خاموش کردن مقاومت ابتدا به تطمیع و پیشنهاد رشوه متوسل میشوند، اما پس از ناکامی، با نفوذ و خیانت راه دیگری را برمیگزینند. اوج داستان، شهادت رئیسعلی است. غلامحسین تنگکی، فردی خائن، او را به دام میاندازد و در خانه خود با شلیک گلوله به زندگیاش پایان میدهد. شهادت رئیسعلی در سن ۳۳ سالگی هرچند پایانی تلخ دارد، اما نقطهای آغازین برای ماندگاری نام و راه اوست. این ایمان راسخ و امید به آینده، حتی به گفتگوهای کتاب هم راه باز کرده است، به عنوان مثال این مکالمه را بخوانید: تفنگچی دستی به تفنگش کشید و گفت: «رئیس، ما زنده به وجود تو هستیم!» پیدا بود که رئیسعلی منظور تفنگچی را نفهمیده، اما گفت: «وجود ما از خداست! پشت و پناه ما خداست، این حرفها چیست که میزنی خالو؟» تفنگچی که به منظور خود رسیده بود، گفت: «اگر تو نباشی، ما هیچیم رئیس!» رئیسعلی گفت: «اگر من نباشم، خیلیهای دیگر هم هستند! اصلا خودتان چی خالو؟ خود شما هم «من» هستید!»
«نبرد رئیسعلی» مناسب چه کسانی است؟
کتاب «نبرد رئیسعلی» فرصتی فراهم میآورد تا با یکی از مهمترین دورههای مقاومت مردمی در جنوب ایران آشنا شویم؛ دورانی که مردم تنگستان با کمترین امکانات در برابر قدرتی جهانی ایستادند. این کتاب برای به دست آوردن تصویری ابتدایی از قیام تنگستان و سپس مراجعه به منابع ضروری و دقیقتر، کتاب مناسبی است؛ الگویی ملموس از شجاعت و غیرت ملی؛ الگویی که یادآور اهمیت ایستادگی در برابر ظلم و بیعدالتی است.