تعداد نتایج: ۷۰ | عبارت جستجو: شعر فارسی |
1 - یادداشتی به قلم دکتر محمدرضا سنگری، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبی ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و روز پاسداشت زبان و ادبیات فارسی نامگذاری شده است. حضرت آیتالله خامنهای «حکیم» بودن را به عنوان یکی از ویژگیهای برجسته فردوسی دانستهاند و سرودههای او را قلّه شعر فارسی خواندهاند: «[فردوسی] قلّهی شعر است. فردوسی، «حکیم فردوسی» است؛ شما توجّه کنید، در بین شعرای ما «حکیم فردوسی» [مطرح] است؛ حکمت فردوسی حکمت الهی است. در عمق داستانهای فردوسی، حکمت گنجانده شده؛ تقریباً در همهی داستانها یا بسیاری از داستانهای فردوسی، حکمت هست؛ لذا به فردوسی میگویند «حکیم فردوسی»؛ ما به کمتر شاعری در طول تاریخ حکیم میگوییم امّا اسم او حکیم فردوسی است.» ۱۳۸۱/۱۱/۰۸
رهبر معظم انقلاب بر پاسداشت زبان و ادبیات فارسی بهمثابه رکن هویت ملی و فرهنگی ایرانیان، ضرورت بازخوانی میراث فاخر و مانای حکیم توس، ابوالقاسم فردوسی، را در روز ۲۵ اردیبهشت ـ که روز پاسداشت زبان فارسی و نیز بزرگداشت فردوسی است ـ انکارناپذیر میسازد. شاهنامه کد مطلب: 7772 - تاریخ انتشار: 17:53 - 1404/02/27 2 - امین زبان و ادب پارسی اهمیت زبان فارسی و اهتمام ویژه به آن همیشه یکی از دغدغههای مهم رهبر انقلاب چه در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و چه بعد از پیروزی آن بوده است. تا جایی که دلبستگی ایشان به زبان و ادبیات فارسی و تسلط رهبر انقلاب به شعر و ادب فارسی و سخن گفتن فصیح و بلیغ و نگارش شیوا و ادیبات ایشان بر کسی پوشیده نیست. ایشان گسترش زبان فارسی در دنیا را یکی از آرزوهای دیرین خود میدانند چرا که... از مهمترین و اصلیترین شاخصههای «هویت فرهنگی» یک ملت است که فرهنگ آن ملت در گرو آن است. زبان ملی یک کشور، رشتهی پیوند و رگ حیاتی یک ملت زنده است که تمام اقوام را با هر نوع لهجه و آداب و رسوم زیر چتر یگانگی و وحدت خود گردهم میآورد و از گسستگی جلوگیری کد مطلب: 7589 - تاریخ انتشار: 21:55 - 1404/01/18 3 - بگسلم از تو، با که پیوندم؟
از تو، با که پیوندم؟
از تو گر بگسلم به خود خندم
بخت بیدار یاور من شد
ناگهان زی در تو افکندم
بندها بود بر من، اکنون شد
دیدن تو کلید هر بندم
کان اگر کَندَمی نیافتمی
زان تو را یافتم که جان کندم
کی خبر داشتم ز خود بی تو
که چیام، یا چه گونه، یا کد مطلب: 5658 - تاریخ انتشار: 09:12 - 1403/02/05 4 - در تأثیر تربیت بودم که بزرگی را پرسیدم از بلوغ. گفت در مسطور آمده است که سه نشان دارد: یکی پانزده سالگی و دیگر احتلام و سیم بر آمدن موی پیش.
اما در حقیقت یک نشان دارد و بس، آن که در بند رضای حق جلّ و علا بیش از آن باشی که در بند حظّ نفس خویش و هر آن که در او این صفت موجود نیست به نزد محققان کد مطلب: 5653 - تاریخ انتشار: 09:15 - 1403/02/03 5 - ذکر السّیل شنبه نهم ماهِ رجب میان دو نماز بارانکی خرد خرد میبارید چنان که زمین تَرگونه میکرد.
و گروهی از گلهداران در میان رود غزنین فرود آمدند.
هرچند گفتند از آنجا برخیزید که مُحال بوَد بر گذرِ سیل بودن، فرمان نمیبردند، تا باران قویتر شد، کاهلوار برخاستند کد مطلب: 5638 - تاریخ انتشار: 09:10 - 1403/01/29 6 - خودشکوفایی سعدی
سعدی، از واقعگراترین شعرا و نویسندگان زبان و ادب فارسی است. به خصوص در گلستان که بهترین جلوهگاه واقع نگریهای اوست هیچگاه جانب واقعیت را رها نمیکند و سعی میکند عملیترین راه ها را برای حلّ مشکلات و نیازهای اساسی بشر ارائه دهد. بهروزی و نشانۀ ارضای همهجانبۀ انسان، رسیدن به بامِ خودشکوفایی است. مزلو شرط خودشکوفایی را شناخت استعداد ذاتی و شکوفایی آن میداند. به نظر وی حتی اگر همۀ این نیازها ارضا شوند، باز هم اغلب (اگر نه همیشه) میتوانیم انتظار داشته باشیم که بزودی نارضایی و بیقراری کد مطلب: 5639 - تاریخ انتشار: 07:13 - 1403/01/29 7 - انسجام دستوری در شعر قیصر امینپور قیصر امینپور، از شاعران نامآور معاصر، اشعار بسیاری را در قالبهای مختلف شعری سروده است. اشعار امینپور به واسطۀ تسلّط شاعر بر زبان فارسی و آشنایی او با واژگان و ظرفیتهای دستوری و واژگانی ادبیات فارسی، از شگردهای انسجامی به نحو مطلوبی بهرهمند است. روابط عناصرِ تشکیلدهندۀ اثر با یکدیگر و ارتباط ذاتی میان همۀ عناصر اثر ادبی و هنری که تمامیّت و کلیّت آن اثر را دربرمیگیرد و به آن انسجام و یکپارچگی میبخشد، ساختار اثر نامیده میشود (علویمقدّم، 1377: 186). آنچه موجب انسجام یک اثر ادبی و ساختار آن میشود، کد مطلب: 2035 - تاریخ انتشار: 07:12 - 1403/01/25 8 - سبک طرز در شعر فارسی جمله راه های درک درست اصطلاحات ادبی، بررسی این مفاهیم در آثار شاعران و نویسندگان است. تأمل در نظریههای ادبی نشان میدهد، در این عرصه به اندیشة آفرینندگان آثار کمتر توجه شده یا بهتر است بگوییم به دیدگاههای آنان اصلا نپرداختهاند. گویا منشأ چنین تفکری ناتوان شمردن شاعران و خالقان آثار ادبی از درک نظریه های ادبی بوده است. جستجو و تفحص در آثار منظوم زبان فارسی، به نظر میرسد کهنترین اصطلاح برای اشاره به سبک، واژۀ طرز بوده است. در کشاف اصطلاحات الفنون در تعریف طرز آمده است: «در اصطلاح بلغا مقصدی را گویند از مقاصد نظم که به صفتی از اوصاف نظم مخصوص گردانیده باشند و این را طریق نیز کد مطلب: 2012 - تاریخ انتشار: 08:12 - 1402/12/26 9 - سر به گردون میدهم این آهِ پُر تأثیر را به گردون میدهم این آهِ پُر تأثیر را
میزنم آتش به سقف این خانهٔ دلگیر را
حالتِ فرهاد و کارش روشن است از جوی شیر
میتوان در زخم دیدن جوهرِ شمشیر را
با شرابِ کهنه زاهد ترشرویی میکند
کو جوانمردی که سازد کارِ این بیپیر را
بیستون را کرد کد مطلب: 5548 - تاریخ انتشار: 08:48 - 1402/11/25 10 - زینَتُ المَجالس دلقکانِ شهر پیِ لوت و لقمهای
روزی هزار بار در آن جامهها شدن،
همراه دزد و جانی و جنگیر و فالبین
رسوایِ خاص و عام به هنگامهها شدن،
چون نقشهای الفیه شَلفیّه در قرون
اسطورهٔ وقاحت، در چامهها شدن،
در عرصهٔ قیامت و هنگامهٔ حساب
در کد مطلب: 5544 - تاریخ انتشار: 08:42 - 1402/11/23 11 - جوهرِ شعر، زندگیست این است که آن همه فضل و تسلّط بر ادبِ عرب و عجم و احاطهٔ بر تاریخ و فرهنگ اسلامی و فخامتِ الفاظ و ترکیب نتوانسته است شعرِ ادیبالممالک را در حدّ شعرِ عارف و عشقیِ «بیسواد» در طول این صد سال در میان دوستدارانِ شعر استمرارِ حضور بخشد و این خود نشاندهندهٔ این کد مطلب: 5542 - تاریخ انتشار: 07:16 - 1402/11/23 12 - حصار عافیت من ز نقش پای من است
رحمت کُناد آنکه را ارزش خویش بداند و از مرز خویش فرانرود.
نظامی
خسرو و شیرین
مجو بالاتر از دوران خود جای مکش بیش از گلیم خویشتن پای
لیلی و مجنون
برگردد بخت از آن سبک رای کافزون ز گلیم خود کشد پای
دیوان شمس
مکش پای از گلیم کد مطلب: 5502 - تاریخ انتشار: 09:03 - 1402/11/04 13 - گرچه قرب درگهت حدمن مهجور نیست قرب درگهت حدمن مهجور نیست
گر به لطفم گه گهی نزدیک خوانی دور نیست
شمع مجلس در شب وصل تو سوزد من ز هجر
چون نسوزم کاین سعادت یک شبم مقدور نیست
با تو نزدیکان نمیگویند درد دوریم
آری آری تندرستان را غم رنجور نیست
حور میگفتم تو را خواندی سگ کوی کد مطلب: 5499 - تاریخ انتشار: 08:25 - 1402/11/02 14 - غیر از طریق مرتضوی، نیست جز ظلال ره که در طریقت اهل سلوک هست
غیر از طریق مرتضوی، نیست جز ظلال¹
[ چند بیت دیگر از قصیدهاش:
آن شهسوار معرکه کاندر مصاف حرب
رفتی عنان ز هیبتش از دست پور زال
مسند نشین درس ولایت که از شرف
از وی پُر است مدرسۀ چرخ و قیل و قال
هرگز نبرده دست کد مطلب: 5490 - تاریخ انتشار: 08:43 - 1402/10/27 15 - ماه رجب افروخت رخ این الرجبیون رجب افروخت رخ این الرجبیون
نک بخت خدا داده و نک طالع میمون
ای ساقی گلچهره بیاور میگلگون
گر لشگر دی بسته ره گلشن و هامون
در خانقه اسباب طرب ساز مهیا
افروخته آتش به جهان دی ز دم سرد
گلکشت پر از برف بود در عوض ورد
شرحش نتوان داد که سرما چه بما کرد
یارب کد مطلب: 5482 - تاریخ انتشار: 08:32 - 1402/10/23 16 - در آب و گل که آورد، آیین جان نهادن آب و گل که آورد، آیین جان نهادن؟
بر دوش جان نازک، بار گران نهادن؟
شاداب شاخ جان را، از بوم جاودانی
برکندن از چه علت، در خاکدان نهادن؟
ز آوردن تن و جان، با هم چه سود بینی
جز درد تن فزودن، جز بار جان نهادن
گویندهٔ سمر را این حال درخور آید
صد قصه جمع کردن، صد کد مطلب: 5476 - تاریخ انتشار: 09:10 - 1402/10/20 17 - صفا و روشنی کاندرون خانه ماست و روشنی کاندرون خانه ماست
ز عکس چهره آندلبر یگانه ماست
خرد که بیخبر از کاینات افتاده است
خراب جرعه از باده شبانه ماست
ز زلف و خط بتان باش برحذر دایم
که زلف و خال بتان دام راه و دانه ماست
بیک بهانه جهان را پدید آوردیم
جهان بدیده شده از پی بهانه کد مطلب: 5459 - تاریخ انتشار: 08:24 - 1402/10/02 18 - تفوق دانش و علم جامی بر قدرت شاعری او معنای ادبی جهانشمول
در ادبیات کلاسیک فارسی، معنا (محتوا) فربهتر از ادبیت و سازوکارهای ادبی بوده است. اهل علم، فلسفه و عرفان در این ادوار هرچند به مبانی جمالشناسی وقوف داشتهاند اما شعر را برای بیان تعالیم و افکار خود به خدمت گرفتهاند. طبیعی است کد مطلب: 5452 - تاریخ انتشار: 07:12 - 1402/09/27 19 - اهمیت تخلّص در ادبیات فارسی تخلّص اسمی است که شاعر آن را در شعر خود میآورد و آن اسم بر او دلالت میکند. وقتی این واژه وارد زبان فارسی شد، شاعران ایرانی آن را به معنای دقیق و ادبی بهکار برده، به اصطلاح ادبی تبدیل کردند. باور، قدیمترین نمونة شعر فارسی یا پهلوی فارسیشده که در کتابهای تاریخ دورة اسلامی نقل شده، عملاً دارای نام شاعر (و با اغماض تخلّص) است:
منم آن شیر گله منم آن پیل یله
نام من بهرام گور کنیتم بوجبله
(رک. صفا، 1371: 1/ 170)
بیشتر شاعران ادبیات فارسی- چه دارای کد مطلب: 1994 - تاریخ انتشار: 07:16 - 1402/09/04 20 - ماهم که هاله ای بهر خ از دود آهش است
که هاله ای بهر خ از دود آهش است
دائم گرفته چون دل من روی ماهش است
دیگر نگاه وصف بهاری نمیکند
شرح خزان دل به زبان نگاهش است
دیدم نهان فرشته شرم و عفاف او
آورده سر به گوش من و عذرخواهش است
بگریخته است از لب لعلش شکفتگی
دائم گرفتگی است که بر روی ماهش کد مطلب: 5407 - تاریخ انتشار: 09:15 - 1402/08/13 |