- ب ب +

زبان‌ فارسی‌ یک‌ زبان‌ زنده‌، شیرین‌، گسترده‌ و برخوردار از خصوصیات‌ برجسته‌ زبان‌شناسی‌

زبان فارسی یکی از کهن‌ترین زبان‌های زنده دنیا، زبان ارتباط فرهنگی و تمدنی ایرانیان با تعدادی از همسایگان امروزی است. زبانی که به فرموده مقم معظم رهبری پرظرفیت، شیرین، رسا و زیبا که توانسته بخش عظیمی از مناطق جغرافیایی جهان را تحت تسلط و سیطره معنوی خود درآورد، با نفوذ معنوی، کارآیی، شیوایی و قدرت بلاغت خود در دل ملت‌ها جا باز کند و برای آنان فرهنگ، دین، معرفت و تمدن به ارمغان آورد. رهبر معظم انقلاب اسلامی زبان فارسی را یکی از ارکان هویت ملی می‌دانند که بهترین حامل و رسانه برای معارف، افکار، نوآوری و تمدن عمیق اسلامی محسوب می‌شود و بر این اساس وظیفه ما در قبال زبان فارسی بسیار سنگین است. ایشان بارها متذکر شده‌اند ارتباط و تبادل فرهنگ‌ها با یکدیگر برای ملت‌های صاحب فرهنگ، بسیار ارزشمند و گرانبهاست و این همه ایجاب می‌کند که فارسی‌زبانان و همه کسانی که ارزش و اهمیت تاریخی و فرهنگی زبان فارسی را می‌دانند، برای ترویج و گسترش آن تلاش کنند. در ادامه مطلب قصد داریم برخی از رهنمودهای ایشان، طی سال‌های متمادی را یادآوری کنیم، بلکه توجهی به این مهم حاصل شود.
 "زبان‌ فارسی‌ یک‌ زبان‌ زنده‌، شیرین‌، گسترده‌ و برخوردار از خصوصیات‌ برجسته‌ زبان‌شناسی‌ است‌ که‌ هیچ‌ محدودیتی‌ ندارد و تمامی‌ مفاهیم‌ مهم‌، ظریف‌، دقیق‌ و جدید را می‌توان‌ با آن‌ بیان‌ کرد. زبان‌ فارسی‌ به‌ لحاظ دایره‌ گسترده‌ لغات‌ و جنبه‌ واژگانی‌ و قدرت‌ ترکیبی‌ آن‌، زبان‌ نیرومندی‌ است‌ و اهمیت‌ و ارزش‌ بسیار بالایی‌ دارد."
"این‌ باور حقیقی‌ وجود دارد که‌ در میراث‌های‌ فرهنگی‌ ملتها، آنچه‌ که‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ در دسترس‌ انسانها وجود دارد، از بسیاری‌ زبانهای‌ دیگر بیشتر است‌ و زبان‌ فارسی‌ رایج‌، حدود هزار و دویست‌ سال‌ ذخیره‌ فرهنگی‌ برجسته‌ دارد که‌ می‌توان‌ از آن‌ برای‌ پیشبرد فرهنگ‌ بشری‌ استفاده‌ کرد و به‌ آن‌ غنا بخشید."
" آنچه‌ که‌ از حکمت‌، معرفت‌ و اندیشه‌ والای‌ بشری‌ در دیوان‌های‌ شعری‌ زبان‌ فارسی‌ گنجانده‌ شده‌ است‌ بسیار مهم‌ و قابل‌ توجه‌ است‌ و در این‌ زمینه‌ می‌توان‌ به‌ حکمت‌، معارف‌ الهی‌ و اندیشه‌ مورد نیاز بشری‌ که‌ در شاهنامه‌ حکیم‌ ابوالقاسم‌ فردوسی‌ موجود است‌، اشاره‌ کرد."
"هم‌‌اکنون‌ در ایران‌، زبان‌ فارسی‌ و اهمیت‌ آن‌ مورد توجه‌ اهل‌ ادب‌ قرار دارد و برای‌ رشد و اعتلای‌ آن‌ اهتمام‌ زیادی‌ بعمل‌ می‌آید. اما متأسفانه‌ در دوران‌ رژیم‌ گذشته‌ زبان‌ فارسی‌، هدف‌ تهاجم‌ محسوس‌ و ویرانگر زبانهای‌ غربی‌ به‌ ویژه‌ انگلیسی‌ قرار گرفت‌ و امروز به‌ رغم‌ روحیه‌ انقلابی‌ مردم‌ برای‌ حذف‌ کلمات‌ فرنگی‌ گویش‌ فارسی‌، آنچه‌ که‌ هنوز از واژه‌های‌ فرنگی‌ در زبان‌ فارسی‌ باقی‌مانده‌ است‌ فراوان‌ و تأسف‌‌بار "
"جلوگیری‌ از رشد زبان‌ و مخلوط کردن‌ آن‌ با لغات‌ بیگانه‌، زبان‌ را از درستی‌ و استواری‌ خود خارج‌ می‌کند و متأسفانه‌ این‌ مسئله‌ در دوران‌ رژیم‌ گذشته‌ در کشوری‌ که‌ مرکز و قلب‌ فارسی‌ در جهان‌ است‌ علیه‌ زبان‌ فارسی‌ بوقوع‌ پیوست‌ و این‌ امر از آنجا ناشی‌ می‌شد که‌ در دستگاه‌ حاکم‌، علاقه‌، عشق‌ و محبت‌ واقعی‌ نسبت‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ وجود نداشت‌."
"زبان‌ فارسی‌ در برهه‌ای‌ از زمان‌، زبان‌ رسمی‌ بخش‌ وسیعی‌ از جهان‌ بوده‌ است‌ و در دو قرن‌ پیش‌ از این‌ در هند، آسیای‌ صغیر و ترکیه‌ امروز، زبان‌ فارسی‌ رایج‌ بوده‌ و بنظر ما در صدسال‌ اخیر یک‌ تلاش‌ حساب‌‌‌‌‌‌‌شده‌ای‌ را علیه‌ زبان‌ فارسی‌ از هند آغاز کردند که‌ دامنه‌ آن‌ به‌ تدریج‌ عثمانی‌، ترکیه‌ جدید و سپس‌ آسیای‌ مرکزی‌ را در برگرفت‌ و حرکتهای‌ گسترده‌ای‌ برای‌ محدود کردن‌ زبان‌ فارسی‌ بعمل‌ آمد. اما در عین‌ حال‌ زبان‌ فارسی‌ با استواری‌ و قدرت‌ تمام‌ پابرجا باقی‌‌ مانده‌ است‌."
"همکاری‌ عمومی‌ و بین‌المللی‌ فارسی‌ میان‌ ملت‌های‌ فارسی‌‌زبان‌ و علاقمندان‌ زبان‌ فارسی‌ ضرورت‌ دارد و امید است‌ در این‌ زمینه‌ شاهد تحقق‌ یک‌ کار برجسته‌ و بزرگی‌ باشیم‌."
 دیدار جمعی‌ از ایران‌شناسان‌ و استادان‌ ادبیات‌ فارسی‌ در کشورهای‌ مشترک‌المنافع‌ با رهبر انقلاب – 1372/11/18
"مطلب ششمی که من اینجا یادداشت کرده‌ام، مسئله‌ی زبان فارسی است؛ من خیلی نگران زبان فارسی‌ام؛ خیلی نگرانم. سالها پیش ما در این زمینه کار کردیم، اقدام کردیم، جمع کردیم کسانی را دُور هم بنشینند. من میبینم کار درستی در این زمینه انجام نمیگیرد و تهاجم به زبان زیاد است. همین‌طور دارند اصطلاحات خارجی [به‌کار میبرند]. ننگش میکند کسی که فلان تعبیر فرنگی را به کار نبرد و به جایش یک تعبیر فارسی یا عربی به کار ببرد؛ ننگشان میکند. این خیلی چیز بدی است؛ این جزو اجزاء فرهنگ عمومی است که باید با این مبارزه کرد. دوستان! زبان فارسی یک روزی از قسطنطنیه‌ی آن روز، از استانبولِ آن روز، زبان علمی بوده تا شبه قاره‌ی هند؛ اینکه عرض میکنم از روی اطلاع است. در آستانه(۱۶۶) - مرکز حکومت عثمانی -زبان رسمی در یک برهه‌ی طولانیای از زمان، زبان فارسی بوده. در شبه قاره‌ی هند برجسته‌ترین شخصیت‌ها با زبان فارسی حرف میزدند و انگلیس‌ها اولی که آمدند شبه قاره‌ی هند، یکی از کارهایی که کردند این بود که زبان فارسی را متوقف کنند؛ جلو زبان فارسی را با انواع حیَل و مکرهایی که مخصوص انگلیس‌ها است گرفتند. البته هنوز هم زبان فارسی آنجا رواج دارد و عاشق دارد؛ کسانی هستند در هند - که بنده رفته‌ام دیده‌ام، بعضیهایشان اینجا آمدند آنها را دیدیم - عاشق زبان فارسیاند؛ اما ما در کانون زبان فارسی، داریم زبان فارسی را فراموش میکنیم؛ برای تحکیم آن، برای تعمیق آن، برای گسترش آن، برای  جلوگیری از دخیلهای خارجی هیچ اقدامی نمیکنیم. یواش یواش [در] تعبیرات ما یک حرفهایی میزنند - هر روزی هم که میگذرد یک چیز جدیدی می‌آید - ما هم نشنفته‌ایم. گاهی میآیند یک کلمه‌ای میگویند، بنده میگویم معنای آن را نمیفهمم، میگویم معنای آن چیست؟ معنا [که] میکنند، تازه ما اطلاع پیدا میکنیم که این کلمه آمده؛ [این] یواش یواش کشانده شده به طبقات و توده‌ی مردم؛ این خطرناک است. اسم فارسی را با خط لاتین مینویسند! خب چرا؟ چه کسی میخواهد از این استفاده کند؟ آن کسی که زبانش فارسی است یا آن کسی که زبانش خارجی است؟ اسم فارسی با حروف لاتین! یا اسمهای فرنگی روی  محصولات تولید شده‌ی داخل ایران که برای من عکسهایش را و تصویرهایش را فرستادند! خب چه داعی داریم ما این کار را بکنیم؟ بله، یکوقت شما یک محصول صادراتی دارید، آنجا در کنار زبان فارسی - فارسی هم باید باشد البته؛ هرگز نبایستی از روی محصولات ما زبان فارسی برداشته بشود - البته زبان خارجی هم به آن کشورهایی که خواهد رفت، اگر زبان دیگری دارند  نوشته بشود، اما محصولی در داخل تولید میشود، در داخل مصرف میشود، چه لزومی دارد؟ روی کیف بچه‌های دبستانی چه لزومی دارد که یک تعبیر فرنگی نوشته بشود؟ روی اسباب بازیها همین‌جور؛ من واقعا حیرت میکنم. این جزو چیزهایی است که شما خیلی درباره‌اش مسئولیت دارید. البته من مثالهایی در ذهن دارم برای این استعمال زبان فارسی که نمیخواهم دیگر  حالا آنها را عرض کنم؛ نام شرکت، نام محصول، نام مغازه! و از این قبیل همین‌طور مکرر تعبیرات فرنگی و بخصوص انگلیسی؛ من از این احساس خطر میکنم و لازم است که حضرات و شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به این مسئله بجد دنبال کنند و دولت به طور جدی مواجه بشود با این مسئله. حالا معنای مواجهه این نیست که فورا فردا مثلا با یک شیوه‌ی تندی یا شیوه‌ی خشنی برخورد کنند، [مواجه بشوید] اما حکمت‌آمیز؛ ببینید چکار میتوانید بکنید که جلو این را بگیرید."
 بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی – 1392/09/19
 
"اینکه من گفتم زبان فارسی - که مجری محترم برنامه اشاره کردند - منظورم بحث زبان فارسی نیست؛ البتّه زبان فارسی خیلی چیز ارزشمندی است و ما در جای خود درباره‌اش زیاد تأکید کرده‌ایم، حرف من این است که ما از لحاظ علمی به جایی برسیم که دیگری اگر بخواهد آن دانش را و آن رتبه‌ی بالا را یاد بگیرد مجبور باشد بیاید زبان فارسی یاد بگیرد. همچنان‌که شما امروز در بخشی از علوم اگر بخواهید به تازه‌های علمی دست پیدا کنید مجبورید زبان انگلیسی یا زبان فرانسه  را مثلاً یاد بگیرید؛ حرف من این است؛ ما باید کشور را به اینجا برسانیم. بله، ما انرژی داریم، توان داریم، ظرفیّت داریم، عقب هستیم امّا خودمان را به جلو میرسانیم؛ کمااینکه خیلی عقب‌تر بودیم، خودمان را به اینجا رساندیم که امروز هستیم. حرف من این است."
 بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاه‌ها -  1395/03/29
  
"من همین‌جا این حرفی را که گاهی هم گفته‌ام به مسئولین آموزش‌وپرورش [تکرار میکنم‌]؛ شاید به مسئولین محترم فعلی نگفته باشم امّا قبلها مکرّر گفته‌ام؛ این اصرار بر ترویج زبان انگلیسی در کشور ما یک کار ناسالم است. بله، زبان خارجی را باید بلد بود امّا زبان خارجی که فقط انگلیسی نیست، زبان علم که فقط انگلیسی نیست. چرا زبانهای دیگر را در مدارس به‌عنوان درس زبان معیّن نمیکنند؟ چه اصراری است؟ این میراث دوران طاغوت است، این میراث دوران پهلوی است. [مثلاً] زباناسپانیولی؛ امروز کسانی که به زبان اسپانیولی حرف میزنند کمتر از کسانی نیستند که به زبان انگلیسی حرف میزنند؛ در کشورهای مختلف، در آمریکای لاتین یا در آفریقا کسان زیادی هستند. مثلاً میگویم؛ بنده حالا مروّج [زبان] اسپانیا نیستم که بخواهم برای آنها کار بکنم، امّا مثال دارم میزنم. چرا زبان فرانسه یا زبان آلمانی تعلیم داده نمیشود؟ زبانهای کشورهای پیشرفته‌ی شرقی هم زبان بیگانه است، اینها هم زبان علم است. آقا جان! در کشورهای دیگر به این مسئله توجّه میکنند و جلوی نفوذ و دخالت و توسعه‌ی زبان بیگانه را میگیرند؛ ما حالا از پاپ کاتولیک‌تر شده‌ایم! آمده‌ایم میدان را باز کرده‌ایم و علاوه بر اینکه این زبان را کرده‌ایم زبانِ خارجیِ انحصاریِ مدارسمان، مدام داریم می‌آوریمش [در مقاطع] پایین؛ در دبستانها و در مهدِکودک‌ها! چرا؟ ما که میخواهیم زبان فارسی را ترویج کنیم، باید یک عالَم خرج کنیم و زحمت بکشیم. [وقتی‌] کرسی زبانرا در یک‌جا تعطیل میکنند، باید تماسهای دیپلماتیک بگیریم که چرا کرسی زبان را تعطیل کردید. نمیگذارند، اجازه‌ی دانشجو گرفتن نمیدهند، امتیاز نمیدهند، برای اینکه زبان فارسی را یک‌جا میخواهیم ترویج کنیم؛ آن‌وقت ما بیاییم زبان آنها را خودمان با  پول خودمان، با خرج خودمان، با مشکلات خودمان ترویج کنیم. این عقلائی است؟ من نمیفهمم! این را داخل پرانتز گفتم، برای اینکه همه بدانند، توجّه کنند. [البتّه‌] نمیگویم که فردا برویم زبان انگلیسی را در مدارس تعطیل کنیم؛ نه، حرف من این نیست؛  حرف این است که بدانیم چه‌کار داریم میکنیم؛ بدانیم طرف میخواهد چگونه نسلی در این کشور پرورش بیابد،  و با چه خصوصیّاتی."
 بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان – 1395/02/13 
  
"بنده سه چهار سال قبل از این، به جوانهای دانشجو و اهل علم گفتم که شما باید کاری کنید که پنجاه سال بعد، اگر کسی خواست به تازه‌های علمیِ آن روز دست پیدا کند، مجبور بشود بیاید زبان فارسی یاد بگیرد؛ این میشود،  این ممکن است؛ کمااینکه در این ده پانزده سال، حرکت علمی و پیشرفت علمی همانی که گفته بودیم شد. وقتی جوانها همّت کنند، وقتی صاحبان همّت و اراده همّت کنند، همه‌ی کارهای دشوار آسان خواهد شد؛ ما میتوانیم پیش برویم. درعین‌حال، دشمن دارد روی باورهای جوانهای ما اثر میگذارد: «آقا چه فایده دارد، نمیشود، فایده‌ای ندارد». اینها آن میدانهایی است که جنگ روانی دشمن در این میدانها است و شما به‌عنوان مدّاح، میتوانید اثر بگذارید، میتوانید این جوان را از لحاظ بنیه‌ی فکری تقویت کنید."
 بیانات در دیدار جمعى از مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام – 1395/01/11 
  
"یک مسئله‌ى دیگر در مورد شعر، کارکرد اجتماعى شعر است؛ شعر، حافظِ هویّت ملّى است، حافظ هویّت ملّى. هویّت ملّتها  عبارت است از مشخصّه‌هاى فرهنگى آنها و مزیّتهاى فرهنگى آنها؛ این هویّت فرهنگى یک ملّت را تشکیل میدهد. این هوّیت فرهنگى، اصل است؛ اگر چنانچه این از یک ملّتى گرفته بشود، این ملّت هضم خواهد شد، یعنى درواقع به معناى حقیقى کلمه نابود خواهد شد؛ حالا در یک مشخّصه‌ى جغرافیایى قرار میگیرد امّا چیزى نیست؛ هست، امّا بودن او مثل نبودن است؛ هویّت فرهنگى، همه‌ى حیات یک مجموعه و یک ملّت است. شعر میتواند این هویّت فرهنگى را هم تقویّت کند و غنى کند و تغذیه کند؛ که در باب هویّت فرهنگى هم باز به شعراى تاریخ خودمان که نگاه میکنیم - زبان‌آوران بزرگ - مى‌بینیم پیامهاى اینها خیلى باارزش است: پیام توحید است، پیام خداباورى است، پیام درستکارى است؛ واقعاً منظومه‌هایى که در این مورد وجود دارد حقیقتاً شگفت‌آور است. حالا بنده با اشعار ملّتهاى دیگر خیلى آشنایى ندارم؛ با بعضى‌ها که آشنایى داریم، انصافاً شعر فارسى - بوستان سعدى، شاهنامه‌ى فردوسى، خمسه‌ى نظامى، دیوان حافظ، مثنوى مولوى - پر از حکمت است؛ یعنى به معناى واقعى کلمه، حکمت موج میزند در این کتابها و اندیشه‌هاى والا؛ فکرهاى بسیار برجسته و فاخر در این کتابها هست؛ اینها توانسته یک هویّتى براى ملّت ما تعریف کند. و این را هم به شما عرض بکنم: ما هر چه امتیاز داریم، ناشى از همین هویّت فرهنگى است؛ اگر این هویّت فرهنگى نبود، انقلاب ما هم پیروز نمیشد. اگر این هویّت فرهنگى نبود، یک امامى مثل امام ما که نهضت را به‌وجود آورد و به سرانجام رساند، اصلاً خلق نمیشد، درست نمیشد. امام بزرگوار، ساخته و پرداخته‌ى همین فرهنگ است. همین هویّت فرهنگى است که آدمى مثل امام را در جامعه پرورش میدهد؛ این را باید نگه داشت. این را شما میتوانید نگه دارید. شعر باید پاسدار این هویّت باشد و این هویّت هم درواقع همان عقلانیّت معنوى است که ما روى آن - روى مسئله‌ى عقلانیّت معنوى و خرد جمعى جامعه - تکیه میکنیم؛ این هویّت فرهنگى درواقع همان عقلانیّت است؛ این را بایستى شما در شعر خودتان مراقبت بکنید، حفظ کنید: اخلاق والاى اسلامى را، حکمت معنوى و الهى و اسلامى را، توحید را، خداباورى را، انصاف را، صداقت را و همه‌ى آن چیزهایى که در شعر فاخر فارسى وجود دارد. و اگر این انگیزه در شاعر امروز پیدا بشود و اهتمام پیدا کند، آن‌وقت تهاجمى که دارد به این مرکز میشود، برایش آشکار خواهد شد."
 بیانات در دیدار شاعران – 1393/04/21 
  
"از پیشرفت علمی در کشور برای گسترش و نفوذ زبان فارسی استفاده شود. زبان خیلی مهم است برادران و خواهران عزیز! اهمیت زبان ملی یک کشور برای خیلی‌ها هنوز دانسته و شناخته نیست. زبان فارسی باید گسترش پیدا کند. باید نفوذ فرهنگىِ زبان فارسی در سطح جهان روزبه‌روز بیشتر شود. فارسی بنویسید، فارسی واژه‌سازی کنید و اصطلاح ایجاد کنید. کاری کنیم که در آینده، آن کسانی که از پیشرفتهای علمی کشور ما استفاده میکنند، ناچار شوند بروند زبان فارسی را یاد بگیرند. این افتخاری نیست که ما بگوئیم حتماًزبان علمی کشور ما فلان زبان خارجی است. زبان فارسی اینقدر ظرفیت و گنجایش دارد که دقیق‌ترین و ظریف‌ترین علوم و دانشها میتوانند با این زبان بیان شوند. ما زبان پرظرفیتی داریم. کمااینکه بعضی از کشورهای اروپائی هم نگذاشتند زبانانگلیسی تبدیل شود به زبان علمی آنها - مثل فرانسه، مثل آلمان - اینها زبان خودشان را به عنوان زبان علمی در دانشگاههایشان حفظ کردند. مسئله‌ی زبان، مسئله‌ی بسیار مهمی است؛ واقعاً احتیاج دارد به این که حمیت به‌خرج دهید. یکی از اهتمامهائی که دولتهای آگاه و هوشیار در دنیا انجام میدهند، تکیه بر روی گسترش زبان ملی‌شان در دنیا است. متأسفانه با غفلت خیلی از کشورها، این کار اتفاق نیفتاده؛ حتّی زبانهای بومی را، زبانهای اصلىِ بسیاری از ملتها را بکلی از بین برده یا تحت‌الشعاع قرار داده‌اند. بنده از پیش از انقلاب، از اینکه واژه‌های بیگانه بی‌دریغ در دست و زبان مردم ما به کار  میرفت و به آنها افتخار میکردند - کأنه کسی اگر چنانچه یک مطلبی را با یک تعبیر فرنگی بیان کند، این را یک افتخاری میدانست - همیشه رنج می‌بردم؛ متأسفانه تا امروز هم این باقی است! خیلی از سنتهای غلط پیش از انقلاب، با انقلاب از بین رفت؛ این یکی متأسفانه از بین نرفت! یک عده‌ای کأنه افتخار میکنند که یک حقیقتی را، یک عنوانی را با یک واژه‌ی فرنگی بیان کنند؛ در حالی که واژه‌ی معادل فارسی برای آن عنوان وجود دارد، دوست میدارند از تعبیرات غربی استفاده کنند؛ بعد حالا یواش یواش این دیگر به دامنه‌های گسترده‌ای در سطوح پائین و سطوح عوامانه هم رسیده، که واقعاً رنج‌آور است. من نمونه‌هائی در ذهن دارم، که دیگر حالا لزومی ندارد آنها را عرض کنم."
 بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها – 1392/05/15