جایگاه ادبی فرهنگی کلیله و دمنه
کلیله و دمنه از جنبههای مختلف در تاریخ تمدن هند، ایران و جوامع اسلامی اهمیت داشته است. این کتاب بخوبی نگرش به انسان و اجتماع را در جامعة سنّتی (پیش از عصر بیداری) منعکس میکند. این کتاب به علّت امتزاج با فرهنگهای مختلف شرقی از لایههای متعدد برخوردار است. به طوری که حداقل نقش، سه تمدن بزرگ شرق؛ هند، ایران و عرب در آن قابل مشاهده و بررسی است.
از نظر جامعهشناسی ادبی، کلیله و دمنه در طول تاریخ از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار بوده است. در ادبیات فارسی این کتاب از جنبههای مختلف بر آثار بعد از خود عمیقاً تأثیر گذاشته و بدین لحاظ جزء مهمترین آثار منثورِ بعد از اسلام به حساب میآید. مسلماً ترجمة آن از طرف جامعة فرهنگی عصر غزنوی، تصادفی نبوده و حاصل تدبّر، نیاز جامعه، فرهیختگان و طبقات برگزیده بوده است. این اثر به باور غالب منتقدان اوّلین و برترین اثر مصنوع و فنّی در زبان فارسی است. بهار دربارة ارزش و جایگاه آن در ادبیات فارسی می نویسد: «کمتر کتابی در عجم نظیر آن تا به حال نوشته شده است، مگر آن که از او تقلید کرده باشند، مانند مرزبان نامه که خواسته است از کلیله و دمنه تقلید کند» (بهار،1349: 2/ 271).
کلیه و دمنه بر پایة داستان است، حالت نمایشی و غیرمستقیم دارد و از پند و اندرزهای خسته کنندة ادوار بعد تا حدودی به دور مانده است. به نظر میرسد، بخشهایی از کتاب که به پند و اندرز نزدیک است، متأثّر از اندیشههای قرون بعد و خصوصاً دورة اسلامی است؛ چرا که این موارد جزء اصلی داستان نیست و گویی نویسندگان و مترجمان ادوار مختلف، این قسمتها را به اصل کتاب افزودهاند. انتخاب داستان به عنوان قالب ادبی برای کلیله و دمنه نشان دهندة نوعی بلوغ فکری جامعه و نویسندگان آن است. داستان بناچار گفتگو را میطلبد و گفتگو(دیالوگ) برآمده از فضا و اندیشهای است که حداقل به برخی از آزادیهای فردی و اجتماعی احترام میگذارد و اجازه می دهد، مخاطب بر اساس گفتگو و جریان حوادث داستان به نتیجه مورد نظر دست یابد. در مقابل، زبان پند و اندرز برای مخاطب خود چندان ارزشی قائل نیست، خواننده را دست کم می گیرد و قدرت انتخاب به او نمی دهد. البته باید در نظر داشت نوع مخاطب در گزینش زبان و سبک داستانی اثر بی تأثیر نبوده؛ چرا که مخاطب کلیله و دمنه عموم مردم نیستند، بلکه طبقات برگزیده و خصوصاً طبقة حاکم است.
از آن جا که فرهنگ سیاسی و ساز و کار قدرت یکی از عوامل مهم در شکلگیری اندیشه و رفتار افراد هر جامعه به شمار می رود، بررسی این عامل در کلیله و دمنه که از دل جوامع شرقی( هند، ایران،عرب) برآمده حقایق بسیاری را در مورد انسان در این جوامع آشکار می کند.
یک ویژگی ساختاری جوامع شرقی پایبندی به نظام طبقاتی بوده به طوری که گذر از طبقات و خصوصاً رسیدن به طبقه قدرت براحتی ممکن نبوده است. در مهمترین داستان کتاب؛ یعنی داستان شیر و گاو، عبور دمنه از ساختار طبقاتی مهمترین عامل مرگ او به حساب میآید. حتی این قانون در مورد گاو نیز صادق است: در توطئهای که علیه شنزبه چیده شده، علّت اصلی مرگ، تمایل شنزبه برای در دست گرفتن قدرت و فراتر رفتن از طبقة خود (طبقه وزرا) عنوان میشود. در این اثر هر چه از سطح داستانها به عمق پیش می رویم، بنیان این طبقات سختتر میشود. این ویژگی داستانی از نظرتاریخی نیز قابل تأیید است؛ چرا که در فرهنگ سیاسی هند؛ یعنی منشأ اولیه اثر، نظام طبقاتی استوارتر بوده است.
نظام طبقاتی و فرهنگ سیاسی خاص آن، درونمایه و حتی ساختار داستانهای کلیله و دمنه را تحت تأثیر قرار داده است. طرح بسیاری از داستانها بر مبنای توطئه شکل گرفته است، در داستانهایی که به ترسیم فضای سیاسی میپردازد، مردم حضور چندانی ندارند و غالباً روابط و امیال و آرزوهای طبقات بالای جامعه بیان شده است.
به طور کلی نگرش و فرهنگ سیاسی خاصی در رفتار و افکار قهرمانان و شخصیتهای داستانی تأثیر گذاشته است. حتی برخی از این رفتارها هنوز هم کم و بیش جزء ویژگی های مردم شرق(هند، ایران وعرب)به حساب میآید. از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: عدم صراحت و کاربرد فراوان کنایه ها، پوشیده گویی، پنهان کاری، تعارف، تملّق و ریا، بدبینی و عدم اعتماد و...
علی رغم این که نویسندگان اثر با توسّل به پند و اندرزهای فراوان کوشیدهاند رفتارهای اخلاقی و نیک را به مخاطب خود القا کنند؛ ولی طرح و ساختار بسیاری از داستان ها با این پند و اندرزها سازگاری ندارد. در واقع برخلاف دیالوگهای اخلاقگرای اثر، بسیاری از شخصیتها برای دست یافتن به اهدافشان از توطئه، فریب، حیله، فرصت طلبی و... استفاده میکنند. چنین ساختاری خواسته یا ناخواسته به این مفاهیم وجهی مثبت می بخشد و تلویحاً این اصل مشهور ماکیاولی را به مخاطب یادآور میشود که هدف وسیله را توجیه میکند.
جواد دهقانیان - بررسی کارکرد قدرت و فرهنگ سیاسی در کلیله و دمنه