- ب ب +

راوی اول شخص

در هر روایت، ارتباط میان داستان و مخاطب، بر عهدة راوی است؛ از این رو، راوی، یکی از ارکان و شالوده​های هر روایت به شمار می​رود. بررسی نقش و کارکردهای انواع راوی، موضوعی است که در دانش روایت​شناسی بتفصیل بدان پرداخته شده و توجه بسیاری از منتقدان روایت​شناس را به خود جلب کرده است؛ به گونه​ای که امروزه مباحث مرتبط با انواع راوی، در دانش روایت​شناسی، بسیار گسترده و متنوّع است.
الف. روایت (راوی) برون داستانی (Heterodiegetic Narrative) [راوی ≠ شخصیت]
در این نوع از روایت، راوی در دنیای داستان حضور ندارد و از مکانی خارج از دنیای داستان، به نقل و گزارش حوادث و رویدادهای داستان می​پردازد. به عقیدة ژنت، راوی در این نوع روایت، در اغلب موارد، سوم شخص است که البته می​تواند «دانای کل»  (Omniscient) نیز باشد.
ب. روایت (راوی) درون داستانی (Homodiegetic Narrative) [راوی = شخصیت]
در این نوع روایت، راوی خود یکی از شخصیت‌های درگیر در حوادث داستان است و در داستان حضور دارد. البته میزان و اهمیت این حضور، همیشه در یک سطح و اندازه نیست؛ زیرا گاه راوی، در جایگاه یک شاهد صرف ماجراهاست و دخالتی در روند حوادث داستان ندارد، اما گاه، قهرمان داستان است و محوری​ترین شخصیت در داستان به شمار می​رود. ژنت این نوع اخیر را «راوی خود-داستانی» (Autodiegetic) می​نامد. چنانکه وی خاطر نشان می​کند، راوی در روایت درون داستانی، در اغلب موارد، اول شخص است (ژنت، 1980: 248).  
راوی اول شخص، چنانکه گفته شد، یکی از زیرمجموعه​های دو مبحث روایت درون داستانی ژنت و روایت اول شخص استانزل است. ژنت تأکید می​کند که مرز درون​داستانی و برون​داستانی بودن روایت، «تجربه​گر بودن راوی در جایگاه شخصیت» است (ژنت، 1980: 247). به سخن دیگر، راوی اول شخص در این نوع روایت، در دو سطح عمل می​کند: روایتگری (که کارکرد راوی است) و تجربه​گری (که کارکرد شخصیت است).
منِ روایت​گر (Narrating I) راوی
منِ تجربه‌​گر (Experiencing I) شخصیت
داستانی که راوی اول شخص بیان می​کند، حوادثی است که او تجربه کرده است و روایت او، «روایت تجربه​های شخصی» است؛ از این رو، ضمیر اول شخص در این روایت، هم به راوی (منِ روایت​گر) و هم به یکی از شخصیت​های داستان (منِ تجربه​گر) برمی​گردد؛ اما حضور راوی اول شخص در دنیای داستان و در جایگاه شخصیت، درجات و مراتبی دارد که مهم​ترین آنها عبارت است از:
- منِ قهرمان(I- as - protagonist): راوی اصلی​ترین شخصیت داستان، یا «قهرمان» است.
- منِ شاهد (I – as- witness): راوی در گوشه​ای از دنیای داستان، نظاره​گر حوادث است.
استانزل، علاوه بر این دو، زیرمجموعه​های دیگری را هم معرفی کرده است مانند:
- راوی اول شخص در جایگاه «قهرمان​یار» (I – as- co-protagonist)
- راوی اول شخص در جایگاه شخصیت فرعی (I – as – minor character)
- راوی اول شخص در جایگاه شاهد- قهرمان (I – as – witness- protagonist)
- راوی اول شخص در جایگاه چشم نظاره​گر بی​طرف (I – as – uninvolved- eyewitness) (استانزل، 1981: 160)
بنابراین راوی- شخصیت در روایت اول شخص، می​تواند نقش​های گوناگونی بر عهده بگیرد و همیشه لازم نیست که قهرمان داستان باشد. از این رو، حضور راوی اول شخص در دنیای داستان، گاه بسیار برجسته و پررنگ است و گاه تنها در حد چشمی است که شاهد و ناظر روند حوادث داستان است.
چنانکه در توضیح تقسیم​بندی ژنت ذکر شد، روایت اول شخص، تجربه​ی راوی را بازگو می​کند بنابراین در آن راوی هم «منِ روایتگر» و هم «منِ تجربه​گر» است. مانفرد جان نیز خاطر نشان می​کند، روایت اول شخص عموما به بیان تجربه​ای می​پردازد که زندگی راوی را تغییر داده و او را به آنچه امروز است، تبدیل کرده است. بر این اساس یکی از زیرمجموعه​های  روایت اول شخص، حسب حال یا خودزندگی​نامه​ی داستانی (fictional autobiography) است.  
لیلا رضایی وعباس جاهدجاه - راوی اول شخص در گلستان سعدی
 
برچسب ها: راوی