میرزاده عشقی اولین چکاد رمانتیسم در ایران
رمانتیسم جنبشی ادبی است که در اواخر قرن هیجدهم از انگلستان آغاز شد و اوایل قرن نوزدهم زمانی که به اغلب کشورهای اروپایی، اروپای شرقی و حتی روسیه گسترش یافت به شکل یک مکتب ادبی ظهور کرد.

میرزادة عشقی از جملة شعرا و نویسندگانی است که هم به جهت حضور نسبتاً طولانی خود در ترکیه در جریان مهاجرت رجال سیاسی و فرهنگی ایران به آن سامان در جنگ جهانی اول و هم به سبب آشنایی که با زبان فرانسه داشت با قالب ها و مفاهیم رمانتیسم آشنا شد و آنها را با داعیة نو گرایی در آفرینشهای ادبی خود متجلّی ساخت «مفهوم تجدّد ادبی ارتباطی دقیق و تنگاتنگ با رمانتیسم و گسترش آن در ادبیات مشروطه و بعد از آن دارد و عشقی برجسته ترین نمایندة شعر رمانتتیک عصر خود است» (جعفری،1384 :81). جلوههای بدیع خیال پردازی، رویکردهای نوگرایانه و زبان تند و هجاگوی میرزادة عشقی ویژگیهای بارز اشعار اوست که ماندگاری و نفاذ اجتماعی و ادبی آنها را تضمین کرده است. «عشقی یکی از بلندترین صداهایی است که علیرغم مرگ زود هنگامش طی سالیان پس از آن همچنان با شعرهای رمانتیک و زبان هجا گویش، طنین انداز ماند» (قائد،1377 :15). هر چند بسیاری از محقّقان، افسانة نیما یوشیج را سرآغاز جلوهگری رمانتیسم در ادبیات ایران بر میشمارند (جعفری. 70:1386)؛ امّا اشعار رمانتیک میرزادة عشقی، هم از نظر تقدّم و هم از نظر بسامد و انبوهی مفاهیم و جلوههای رمانتیسم گوی سبقت را در این میدان از نیما ربوده است. اشعار نیما بعد از جرقههای روشنی بخش رمانتیسم که در افسانة او به ظهور پیوست دیگر کمتر از دامنههای مه آلود رمانتیسم عبور میکند و اغلب در جادههای سنگلاخ و البته پرجلوة تصاویر و مفاهیم رئالیستی به مسیر خود ادامه میدهد. گفته میشود میرزادة عشقی در آفرینش پارهای از آثار رمانتیک خود از جمله در منظومة «ایده آل، یا سه تابلوی عشقی» تحت تأثیر فضای رمانتیک منظومة «افسانه» قرار داشته است. پر بیراه نیست، خصوصاً میدانیم که نیما منظومة خود را در روزنامة قرن بیستم منتشر کرده که میرزادة عشقی از گردانندگان و قلمزنان آن بوده و از این رهگذر به یقین از اولین خوانندگان منظومة زیبای افسانه به شمار میآمده است. به هر حال میرزادة عشقی اگر در سرودن منظومة ایدهآل تحت تأثیر نیما یوشیج بوده باشد هم به سبب فضل تقدّم و هم به سبب آثار متعدد رمانتیک نمیتوان اثر گذاری نیما یوشیج را تنها موجد روح رمانتیک در آثار او دانست. به هر حال منظومة «ایدهآل یا سه تابلوی مریم» مهمترین جلوهگاه رمانتیسم در اشعار میرزادة عشقی است. این منظومه از جمله زیباترین آثار میرزادة عشقی است که شاخصهای نوگرایانه و رمانیتک روش ادبی او را باز نموده است. «ایدهآل نوترین و جدّیترین شعر نمایشی عشقی است که شاید در مجموع به اندازة تمامی اشعار وی مقام و موقعیّت شاعری او را در میان نسل نو روزگار خود نامبردار کرده باشد» (یاحقی،73:1367). این منظومه «شامل تمام ایدههایی است که او (عشقی) در نوگرایی داشته است» (زرقانی، 1387 : 127). نگرش و رویکرد ادبی نوین میرزادة عشقی که دانسته یا ندانسته بر شالودة ارزشها و عناصر رمانتیسم استوار شده است با منظومة زیبای «ایده آل» آغاز میشود که خود عشقی آن را انقلابی در ادبیات میشمرده است، چنانکه در مقدمة آن مینویسد: «من شروع کردهام به شکل نوظهوری افکار شاعرانه را به نظم در آورم و پیش خود خیال کردهام که انقلاب ادبیات زبان فارسی با این اقدام انجام خواهد گرفت» (عشقی،1350 :173). اینک بخشی از منظومه ایدهآل که بیشترین جلوههای رمانتیک را در خود دارد:
دو ماه رفته ز پاییز و برگها همه زرد
فضای شمران از باد مهرگان پر گرد
هوای دربند از قرب ماه آذر سرد
پس از جوانی پیری بود چه باید کرد
هار سبز به پاییز زرد شد منجر
به تازه اول روز است و آفتاب به ناز
فکنده در بن اشجار سایه های دراز
روان به روی زمین برگها ز باد ایاز
به جای آن شبیام بر فراز سنگی باز
شستهام من و از وضع روزگار پکر
شعاع کم اثر آفتاب، افسرده
گیاهها همگی خشک و زرد و پژمرده
تمام مرغان سر زیر بالها برده
بساط حسن طبیعت همه به هم خورده
به سان بیرق غم سرو آیدم به نظر
به جای آنکه نشینند مرغهای قشنگ
به روی شاخة گل خفتهاند بر سر سنگ
مام درّة در بند زعفرانی رنگ
ز قال و قیل بسی زاغهای زشت آهنگ
شدست بیشه پر از بانگ غلغل منکر
نحیف و خشک شده سبزههای نو رسته
کلاغ روی درختان خشک بنشسته
ز هر درخت بسی شاخه باد بشکسته
صفا ز خطة ییلاق رخت بر بسته
ز کوهپایه همی خرّمی نموده سفر
بهار هر چه نشاط آور و خوش و زیباست
به عکس، پاییز افسرده است و غم افزاست
همین کتیبهای از بی وفایی دنیاست
از این معامله نا پایدارییش پیداست
که هر که سازد اول کند خراب آخر
(عشقی، 1350 :179)
فاطمه مدرسی و علی صمدی - تأثیر رمانتیسم در آثار میرزاده عشقی