مکتب رمانتیکگرایی در اروپا
در قرون وسطی کلمه رمانس بر زبان های بومی و محلی تازه ای دلالت می کرد که از زبان لاتین مشتق شده بودند . صفت رمانتیک برای نخستین بار در انگلیس ( ۱۶۵۰ ) به کار رفته است بعد از آن در فرانسه ۱۶۶۱ و در آلمان در سال ۱۶۶۳ ظهور کرد.

در این اثر، ابعاد ادبی، اجتماعی و فلسفی((رمانتیسم اروپایی)) در سه نحله اصلی آن یعنی آلمان، انگلیس و فرانسه شرح و تبیین میشود .نویسنده در مقدمه کتاب یادآور میشود :رمانتیسم به معنی خاص و تاریخی آن، اساسا پدیدهای اروپایی است .فرهنگ و تمدن اروپا در سیر تاریخی خود از دوره رنسانس و روشنگری میگذرد و به وضعیت فرهنگی و اجتماعی خاصی میرسد .این وضعیت تاریخی ویژه که انسان اروپایی در گذار از عصر کلاسیک به مدرن، در اواخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم میلادی آن را طی میکند، رمانتیسم نام دارد .این پدیده اروپایی....بر جنبههای گوناگون فرهنگی و اجتماعی ملتهای غیر اروپایی نیز تاثیر نهاد و به نهضتی جهانی تبدیل شد .نویسنده در فصلهای مختلف کتاب تعاریفی از رمانتیک، رمانتیسم، کلاسیسم،نئوکلاسیسم و رنسانس به دست میدهد .پیش رمانتیسم و ذکر نمودها و ویژگیهای آن، زمینهها و جنبههای فلسفی، دینی و اجتماعی رمانتیسم، انواع رمانتیسم، فردگرایی و قهرمان رمانتیک، نظریه ادبی و نقد رمانتیک، تحلیل رمانتیک، انواع ادبی رمانتیک، و میراث و افول رمانتیسم از دیگر مباحث این کتاب به شمار میآید.
مکتبی که امروزه به عناون رمانتیسم می شناسیم جلوه های آغازینش در انگلستان و بعدها در آلمان بود. این کلمه در آلمان به مناظر اطلاق می شد. فردریش شلگل اولین کسی است که این اصطلاح را وارد فضای ادبی ساخت. بر اساس تعریف شلگل آن چیزی رمانتیک است که موضوع و محتوایی عاطفی و احساساتی را در شکل و صورتی تخیلی و خلاقانه به تصویر در آورد. با توجه به این تعریف شکسپیر را هم می توان رمانتیک به حساب آورد. ویلهلم برادر فردریش رمانتیک را چیزی بیش از یک سبک جدید ادبی به شمار آورد. گرچه ویژگی خاصی برای فرم و محتوا قائل شد اما آن را به معنی یک شیوه جدید ومدرن تجربه ی واقعیت شمرد.
رمانتیک بعدها تعاریف و معانی بسیاری یافت که به چندی از آن ها در این مجال اشاره می کنیم
اشتیاق و آرزوی دست یافتن به لایتناهی در درون متناهی ، اشتیاق و آرزوی پدید آوردن ترکیبی از واقعیت و تخیل. در هنر آن چیزی را بیان کردن که در الهیات آن را اشتیاق وحدت وجودی می نامند.
بازگشت به طبیعت روسو.
آزادی خواهی در ادبیات هوگو.
کوششی برای فرار از واقعیت واترهاوس.
عبارت از سلطه ذهن خودآگاه لوکاس.
پیچیدگی، ابهام و دشواری ها نشان دهنده تعدد رمانتیسم هاست.
تاریخچه رمانتیسم
در قرون وسطی کلمه رمانس بر زبان های بومی و محلی تازه ای دلالت می کرد که از زبان لاتین مشتق شده بودند . صفت رمانتیک برای نخستین بار در انگلیس ( 1650 ) به کار رفته است بعد از آن در فرانسه 1661 و در آلمان در سال 1663 ظهور کرد.
در آغاز این صفت منسوب به رمانس و رمان بود استفاده از این صفت که در ابتدا معنای مثبتی از آن مد نظر نیست بیان عواطف و احساساتی بود که با دیدگاه عقلانی قرن هفدهم هم خوانی نداشت.
بعدها در انگلیس معنای فراتر از داستان های رمانس وار یافت و بر مناظر طبیعی نیز اطلاق گردید. رمانس در این دوره با نوعی سادگی و صفای طبیعت که همراه با نوعی بی نظمی و تخیل بود ، معنا یافت. آن چه می توان از استنباط کرد این است که در واقع هر چیز رمانتیک محصول نوعی تخیل و خیال ورزی و روحیه نابسامان و آشفته تلقی می شد .
در نیمه دوم قرن هیجدهم همزمان با تحولات فکری رمانس نیز معنای مثبت و ارزش و جایگاه خاص خود را یافت . می توان گفت این امر در واقع زمانی رخ داد که عصر خرد جای خود را به عصر احساس داد.
فردریش شلگل اولین کسی است که این اصطلاح را وارد فضای ادبی ساخت . بر اساس تعریف شلگل آن چیزی رمانتیک است که موضوع و محتوایی عاطفی و احساساتی را در شکل و صورتی تخیلی و خلاقانه به تصویر در آورد . با توجه به این تعریف شکسپیر را هم می توان رمانتیک به حساب آورد.
کتاب سیر رمانتیسم در اروپا، مسعود جعفریجزی، نشر مرکز