وجه تسمیه علم کلام
در آغاز، کلام به صورت یک علم منظم با تعریف خاص و مسائل و موضوعات خاص نبود، بلکه صِرف بحث در مسائل اعتقادی - مخصوصا توحید و صفات، از قبیل اراده، علم، سمع و بصر، و غیره - بود، و این مطلب از وجه تسمیه حقیقی آن به علم کلام واضح می گردد. زیرا اگر کسی در یکی از مسائل اعتقادی از قبیل فعل انسان یا مرتکب کبیره بحث می کرد می گفتند «تَکَلَّمَ فی...» { ... = درباره فلان موضوع سخن گفت و بحث کرد}، و چون بیشتر بحث در برابر کسی بود که با عقیده گوینده مخالف بود، کار به استدلال و مناظره و جدل می کشید. بنابراین کسی که در امور اعتقادی بحث و استدلال می کرد متلکم خوانده می شد، و از اینجا، خود بحث و استدلال و جدل در امور اعتقادی و اصول دینی «کلام» خوانده شد. در اینجا تاثیر دو زبان یونانی و سریانی را نباید فراموش کرد، زیرا، در زبان یونانی، لوگوس (logos) هم به معنی کلمه و هم به معنی کلام (سخن) و هم به معنی دلیل و استدلال آمده است، و در زبان سریانی هم، مَلّل با مشتقات آن به معنی سخن و استدلال آمده است، و تئولوژی در زبان های اروپائی از اصل یونانی آن به معنی سخن و استدلال درباره خدا، و به معنی دلیل و استدلال آمده است، و در زبان سریانی هم، مَلّل با مشتقات آن به معنی سخن و استدلال آمده است، و تئولوژی در زبان های اروپائی از اصل یونانی آن به معنی سخن و استدلال درباره خدا، و در زبان سریانی مَمَلَّل اَلاهایاثا نیز به همان معنی تئولوژی و علم کلام است (سخن یا استدلال درباره خدا). پس، علم کلام یعنی علم سخن گفتن و یا استدلال و جدل (دیالکتیک) درباره خدا.
در کتب کلامی علمای متاخر کلام، که از اصل این معنی آگاه نبوده اند وجوهی برای تسمیه این فن به کلام ذکر کرده اند، که حتی موجه ترین آنها در ظاهر نیز ناموجه است، از قبیل آنکه چون بحث درباره کلام الله و مخلوق یا قدیم بودن آن مهمترین مسئله این علم بوده است آن را به کلام موسوم ساخته اند، در صورتی که بحث درباره کلام الله مهم ترین بحث این فن نبوده است؛ و یا آنکه فصول و ابواب این علم با جمله «الکلام فی...» = سخن درباره ... شروع میشده است، در صورتی که این امر عمومیت نداشته است؛ و یا آنکه مباحث این فقط لفظی و کلامی بوده و با عمل سرو کار نداشته است، در صورتی که این امر درباره همه علومی که با لفظ کار دارند - از قبیل صرف و نحو، لغت و تفسیر، و غیره - نیز صادق است، و اختصاص به علم کلام ندارد.
عباس زریاب خویی - بزمآورد