- ب ب +

تحول افسانه‌ها

 بهار: خیلی جالب است. بگذارید شاهنامه را، که یک اثر دورهٔ اسلامی است، با اساطیری که از دورهٔ اوستایی داریم، مقایسه بکنیم. خیلی از شخصیت‌هاشان واحد هستند. مثلاً ضحاک که در شاهنامه که به صورت «اژی‌‌دهاکه» در اوستا هم هست. اژی‌‌دهاکه در اوستا عبارت است از یک اژدهای واقعی، یک اژدهای سه سر و شش چشم که غول عظیمی است. از این‌گونه اژدهاها در اوستا زیاد می‌بینیم، مثلاً گرشاسپ یک روز صبح تا عصر بر پشت اژدهایی، از دم تا سرش راه رفته تا عصر رسیده به سر آن و بعد زده و اژدها را کشته است.
 
یا کیومرث در شاهنامه هم هست، در اساطیر پهلوی هم هست. در آنجا کیومرث در واقع شاه نخستین نیست و شکل انسانی ندارد. کیومرث در اساطیر پهلوی یک موجود گرد است که درازا و پهنایش مساوی است و اصلاً شکل انسان ندارد، بلکه شکل یک نطفهٔ بزرگ انسانی دارد: نماد یک نطفهٔ انسان است. در اوستا و در ادبیات پهلوی مثال‌های فراوان دیگری از این نوع داریم. این شخصیت‌ها در اوستا و اساطیر پهلوی شکلشان به کلی نسبت به جهان اسلامی فرق کرده است. در دورهٔ اسلامی، ضحاک که همان اژی‌دهاکه است، یک پادشاه ستمگر می‌شود که از شانه‌هایش بر اثر بوسیدن ابلیس دو مار روییده است. چرا این تحول ایجاد شده؟ علتش این است که اگر می‌خواستند آن‌گونه اژی‌‌دهاکهٔ اوستا را در شاهنامه مطرح بکنند، با جهان فکری دورهٔ اسلامی اصلاً تطبیق نمی‌کرد.
 
 
شفیعی کدکنی: معذرت می‌خواهم، آقای بهار، آیا در خداینامک‌ها که سال دورهٔ پیش از فرمانروایی تفکر اسلامی است این قضیه به صورتی که جناب‌عالی می‌فرمایید بوده و مثلاً در عصر سامانیان و دوران تسلط طرز تفکر اسلامی این تغییرات در آن ایجاد شده است؟ شاید این تغییرات در دورهٔ قبل داده شده باشد... به احتمال قوی.
 
بهار: کاملاً.
 
شفیعی کدکنی: پس مسئلهٔ اسلام نیست. باید عامل دیگری را جست‌وجو کرد.
جز این...
 
بهار: کاملاً. اژی‌‌دهاکه کاملاً با حرف شما تطبیق می‌کند. اژدی‌هاکه تحولش به صورت پادشاه مربوط به دورهٔ اسلامی نیست، از دورهٔ ساسانی است. ولی کیومرث به صورت یک نماد نطفهٔ انسانی کاملاً در ادبیات پهلوی وجود دارد، و تکیه‌ای جدی بر نقش پادشاهی او نیست گرچه لقب «گل شاه» دارد.
 
شفیعی کدکنی: گل شاه؟
 
بهار: در فارسی به صورت گل شاه آمده که همان پادشاه کوه است. توصیفاتی
که راجع به کیومرث در ادبیات پهلوی  هست، به کلی با توصیفات شاهنامه مغایرت دارد. این‌ها از دورهٔ اوستایی به این طرف دایماً در حال تحول بوده است.
 
از اسطوره تا تاریخ
دکتر مهرداد بهار، صص ۳۷۶–۳۷۴