بحثی در باب «معرفتشناسی طبیعی شده»ی کواین - بخش اول
این نوع طبیعتگروی نخستین بار توسط کواین (منطقدان و فیلسوف برجستهی تحلیلی آمریکایی معاصر) در مقالۀ مشهورش، «معرفتشناسیِ طبیعیشده-Epistemology Naturalized » ، در سال 1969 مطرح شد. معرفتشناسیِ طبیعیشده نوعی طبیعتگروی به حساب میآید که، بر مبنای آن، معرفتشناسیِ سنتی با دانشِ روانشناسی جایگزین میگردد. کواین در این مقاله معرفتشناسی را «فصلی از روانشناسی» محسوب میکند. او معتقد است که برای تبیین و توصیف اینکه چگونه نظریات خود را دربارهی جهان شکل میدهیم باید از روانشناسی بهره برد.
اینکه کواین معرفتشناسی را با کدام شاخهی روانشناسی جایگزین میکند، خود، تصریحی بر آن ندارد. اما، ازآنجاکه در زمان او رفتارگروی جایگاه برجستهای دارد و خود او نیز تحت تأثیر افکار روانشناس و طبیعتگرای آمریکایی بی. اف. اسکینر B. F. Skinner است، شاید شاخهی روانشناسی موردتوجه او رفتارگروی باشد.
کواین، در سخنرانیِ مذکور، معرفتشناسیِ سنتی و بهخصوص نظریة مبناگرویِ سنتی را مورد نقد جدی قرار میدهد. او معتقد است که فیلسوفان پیشین، مانند دکارت، معرفتشناسی را نوعی نظریهپردازی میدانند که بر مبنای آن انسان میتواند به باورهای معقول از جهان اطراف خود دست یابد.
از دیدگاه آنان، معرفتشناسی مستقل از علوم تجربی و مقدم بر آن است. ازاینرو، در غیاب نظریههای معرفتشناختی نمیتوان هیچ نظریهپردازیای در علوم تجربی داشت.
کواین درونگروی را بهشدت مورد انتقاد قرار میدهد و از نوعی برونگرویِ تندروانه دفاع میکند. او معتقد است کار معرفتشناسی توصیف- description -است و نه توصیه- prescription - و به بیان دیگر، معرفتشناسی، مانند روانشناسیِ شناختی، به بررسی توصیفی از رابطهای میپردازد که میان تحریک حواس بهعنوان علت و باورهای انسان بهعنوان معلول وجود دارد. از دیدگاه کواین، تنها راه شناخت عالم خارج تجربة حسی از آن است. ازاینرو، از دیدگاه او معرفتشناسی به تجربهگروی فروکاسته می شود.
طبیعتگرویِ بنیادین دو تفاوت عمده با اعتمادگروی (به عنوان یکی دیگر از نظریه های برونگروانه) دارد:
1. در اعتمادگروی، باورِ صادق آنگاه معرفت است که حاصل فرایندی اطمینانبخش باشد. این فرایند میتواند ادراک حسی، استدلالِ معتبر، درونبینی و یا هر فرایند مطمئنِ دیگری باشد، درحالی که در طبیعتگروی تنها فرایند مطمئن ادراک حسّی است.
2. طبیعتگرویِ بنیادین شاخهای از علوم تجربی محسوب میشود، درحالیکه اعتمادگروی مانند نظریههای توجیه معرفتشناسیِ سنّتی مستقل از علوم تجربی و مقدم بر آنها است.
دکتر عبدالرسول کشفی ( استاد دانشگاه تهران)