بحثی در باب نظریهی «معرفتشناسی طبیعیشده»ی کواین - بخش چهارم
ابتنای تحلیلیت Analyticity بر ترادفِ زبانی و صدق منطقی
چنانکه گفتیم، بر مبنای تعریف فرگه، جمله آنگاه تحلیلی است که، اگر و فقط اگر، حدود بهکارگرفته در آن با مترادفهایشان جایگزین شوند و به یک «صدق منطقی» truth of logic تبدیل شود.
بهعنوان مثال، به جملهی زیر توجه کنید:
مردهای مجرد بیهمسرند.
این جمله تحلیلی است، زیرا اگر در این جمله بهجای «مجرد» مترادف آن یعنی «بیهمسر» را قرار دهیم، بهصورت جملهی زیر درمیآید:
مردهای بیهمسر بیهمسرند.
ساخت منطقی جملهی جدید چنین است:
به ازای هر x، اگر آن x مرد باشد و بیهمسر باشد، آنگاه بیهمسر است.
جملۀ فوق قالب جملهی زیر را دارد:
به ازای هر x، اگر آن A x باشد و آن B x باشد، آنگاه آن A x است.
این قالب «قاعدهی حذفِ عطف» در منطق است، که «صدقی منطقی» محسوب میشود.
نقد کواین بر مفهوم تحلیلیت
کواین وجود گزارههای تحلیلی را در معنای حداقلیِ آن میپذیرد، اما آنها را در معنای حداکثری مورد انکار قرار میدهد.
معنای حداقلیِ گزارههای تحلیلی همان صدقهای منطقیاند، یعنی گزارههایی که با هر تفسیر از «حدود نامنطقی»شان non-logical terms همواره صادقاند. به گزارهی زیر توجه کنید:
همهی اسبهای سفید سفیدند.
این گزاره یک صدق منطقی است، زیرا با هر تفسیر از حدودِ نامنطقی «سفید» و «اسب» صدق منطقی دیگری به دست میآید. مانند:
همهی کلاغهای سیاه سیاهاند.
اما گزارههای تحلیلی، در معنای حداکثری، آنهایند که با جایگزینی حدودِ نامنطقی با مترادفهایشان به صدق منطقی مبدل شوند. گزارهی «مردهای مجرد بیهمسرند» نمونهای از یک گزارهی تحلیلی در معنای حداکثری آن است، که توضیح آن گذشت.
اشکال کواین بر ابهام مفهومی «تحلیلیت» است. او تعریف تحلیلیت را دوری میداند، به این ترتیب که مفهوم تحلیلیت به کمک ترادف و ترادف به کمک تحلیلیت تعریف میشود.
ریچارد کریس Richard Creath دور مذکور را چنین توضیح میدهد:
گزارهی زیر را در نظر بگیرید:
مجردها بیهمسرند.
اگر «مجرد» را با مترادف آن یعنی «بیهمسر» جایگزین کنیم، گزارهی زیر را خواهیم داشت:
«بیهمسرها بیهمسرند»، که یک صدق منطقی [گزارهی تحلیلی] است.
اما، در اینجا، اگر کسی از معنای «ترادف» بپرسد و اینکه چرا «مجرد» مترادف با «بیهمسر» است، در پاسخ خواهد شنید که اسناد یکی به دیگری در یک گزاره به تحلیلیبودن آن گزاره بینجامد. به بیان دیگر، «مجرد» از آن رو مترادف با «بیهمسر» است که گزارهی «مجردها بیهمسرند» گزارهای تحلیلی است.
پینویس:
تحلیل ریچارد کریس از دیدگاه کواین از منبع زیر است:
Creath, Richard, "Quine on the Intelligibility and Relevance of Analyticity", in Roger F. Gibson, Jr. (ed.), “The Cambridge Companion to Quine”, pp. 48-49.