- ب ب +

اخلاقیات: عدالت

 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ / س.مائده آ. ۸
 
یکی از صوفیان بصره دامن فیض رها نمی‌کرد که ختم کلام دیروز تو مُشکی بود که دامنمان از دست برفت و در معنای آن یکسر حیرانیم. منّـتی نه و ما را از پله اجمال بر سریر تفصیل بنشان. 
فیض: مراد من از انصاف، عدل بود. عدالت دانش اندازه‌هاست و حاکم که اندازه‌دار اعظم است اگر برسبیل عدل حکم کند، دیّاری محتاج نمی‌شود و مردم باکفایت از قناعت جسم به قناعت روح می‌روند. 
صوفی سردرگریبان شد که: ما را اندازه چون شد!
فیض: هرکسی حاکم نظم خویش است و اگر قوای نفسانی خود را به نظم و اعتدال برساند، شاروند شهر نیکان و مجرای عدالت است. 
صوفی: حاکم ظالم چه میشود؟ 
فیض: حکومت ظالم بر مردمی عادل میسر نیست، بندگان صالح و عادل مقیم مرکز عدلند. 
صوفی برخاست و خرقه کشان می‌خواند که: 
 دور فلکی یکسره بر منهج عدل است
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل
 
برچسب ها: رهبر, سایت رهبر,