- ب ب +

سنایی در مقالات شمس تبریزی

 سنایی، شاعری است که شعرهای او دچار دگرگونی‌‌های بسیار است. برخی شعرهایش، محصول سال‌های جوانی است؛ چراکه این شعرها، ویژگی‌های دارد که به این سال‌ها مربوط می‌شود. اما در شعرهایی که اکثر جامعه از او شنیده‌اند، وی به پند و حکمت می‌پردازد. 
  شعرهای او متفاوت است و تضادهای زیادی در آن دیده می‌شود. برخی از شعرهای او بسیار مستهجن است. رکیک‌ترین هجویات در آثار او دیده می‌شود؛ شعرهایی که در چنین مجالسی، حتی قابل مثال‌زدن هم نیست. اما در عین‌حال او شعرهای بسیار پندآموز دارد. عده‌ای معتقدند که او بعد از برخورد با دیوانه‌ای سرودن هجویات را کنار گذاشته، توبه کرده و به حج رفته است. البته حج‌رفتن او هیچوقت اثبات نشده است. در شعرهای او نشانه‌ای از سفر حج وجود ندارد.
  محققان می‌گویند هیچ مرزی بین شعر روشن و تیره ی او وجود ندارد. شفیعی کدکنی در مقدمه یکی از کتاب‌هایی که درباره قصیده‌های سنایی منتشر شده است، می‌گوید که این نظریه را که بین شعر جدی و هجو او مرز وجود ندارد و او دچار تضاد است، نخستین بار احمد آتش، ایران‌شناس ترک بیان کرده است؛ اما من معتقدم که شمس در سده‌‌های گذشته، نخستین کسی بوده است که از تضادهای شعری سنایی حرف زده است.
 
 شمس معتقد بود که سنایی، نظامی، خاقانی و عطار چهار سخنور بزرگ شعر پارسی هستند که او از آنها بهره برده است. او این چهار نفر را شیران حوزه ی سخنوری می‌داند. اما از میان آنها توجه ویژه‌ای به سنایی دارد. البته این حرف را زمانی می‌توان مورد توجه قرار داد که از آن سخن معروف شمس که می‌گوید «دو بیت خاقانی می‌ارزد به کل دیوان سنایی» چشم‌پوشی کنیم.
 پیش از شمس سیدبرهان‌الدین محقق، لالای مولانا (کسی که مراقب رفتار عرفانی مولانا بوده است) از مریدان خاص سنایی بوده است. همچنین شمس از بین پدر مولانا، سنایی و سیدبرهان‌الدین، سنایی را بیشتر پسندیده است. 
 فکر نمی‌کنم درباره مقام سنایی در شعر فارسی بحثی وجود داشته باشد. او از نوابغ شعر فارسی است و تردیدی نیست که او را می‌توان جزو بزرگترین شاعران ایران دانست، اما من در صحبت‌هایم می‌خواستم به معمایی بزرگ اشاره کنم و آن این است که کسی که شعر می‌نویسد دنیای شعری او با دنیای واقعی‌اش متفاوت است.
 
دکتر محمد علی موحد