- ب ب +

رنج هایی است که قابل علاج نیست

اگر طبیبی را گویند که علاج این رنجور می کنی، چرا علاج پدرت نکردی که بمُرد؟ و علاج فرزندت نکردی؟ و مصطفی(ص) را گویند چرا عمّت را که بولهب است، از تاریکی برون نیاوردی؟ جواب گوید که رنج هایی است که قابل علاج نیست؛  مشغول شدن طبیب بدان جهل باشد. 
و رنج هایی است که قابل علاج است؛ ضایع گذاشتن آن بی رحمی باشد.
 
یکی در زمینی چیزی میکارد، او را گویند چرا در آن زمین ها که پهلوی خانه تُست نکاشتی؟
-زیرا شوره بود، لایق نبود.
 
 
مقالات شمس تبریزی
تصحیح  محمدعلی موحد