- ب ب +

صائب: وجودگرای نازک‌خیال

 ما شاهد یک چرخش فکری و بوطیقایی در دیوان صائب تبریزی بزرگترین شاعر قرن یازدهم هستیم. با گراییدن به اندیشه‌های وجودی، این شاعر بزرگ، روش خود را از شاعران مشهوری که برای آنها احترام بسیار قائل بود جدا کرد، و اسلوب شعری نوینی را ساخت که خود او آن را شیوۀ «نازک‌خیالان» می‌نامید. این مکتب جدید با روش میکروسکوپی، به ذرات هستی در درونۀ وجود و انسان می‌نگریست و همین نگرش بود که در جان شاعران این مکتب اضطراب‌های وجودی انداخت و شکلی از وجودگرایی ذره‌گرا از درون شعر فارسی برآمد. (کتاب صُوَرِ خیالِ مُتعالیه، ص 71)
 
برای این مدعا دهها بیت در سخن خود صائب می‌توان یافت: 
به چشم دقت اگر در وجود سیر کنی
عیان شود که دل ذره تنگ‌میدان نیست 
 (دیوان صائب، 2/ 888)
 
باریک شو چو رشته درین بوتۀ گُداز
در قطره سیرِ بحرِ گهربار را ببین 
(همان، 6/ 3114)
 
در خوش‌قماشی از برِ رو دست برده‌ام
باریک شو مشاهده کن تار و پود را
 (همان، 6/ 3639)
 
بـه فکر معـنی نازک، شدم چو مو باریک
چـه غم ز مــوی‌شکافان خُرده‌بین دارم 
(همان، 5/ 2772)
 
محمود فتوحی