- ب ب +

از لغاتی که لغت نیستند

 کسانی که با فرهنگهای قدیم فارسی، مخصوصاً فرهنگهای هند، سر و کار دارند می‌دانند که لغات بسیاری در این فرهنگها هست که در واقع لغت نیستند؛ یا تصحیف کلمات دیگرند یا تلفظ و معنی آنها جعل فرهنگ‌نویسان است. این جعل معنا گاه حاصل آن است که این فرهنگ‌نویسان معنای لغات در شواهد مورد استنادشان را درست نفهمیده‌اند.
یکی از این لغات «اَروس» است که لااقل از قرن یازدهم هجری تا کنون، به استناد یک بیت پوربهای جامی، معنای آن را «کالا» دانسته‌اند. این بیت را به چند شکل ضبط کرده‌اند، از جمله به شکل زیر در لغت‌نامۀ دهخدا:
یک روز چارپای ببردستم از گله 
روز دگر اروس و قماش از نهاندره
هر فرهنگ‌نویسی احتمالاً می‌داند که تک‌شاهد ابداً باعث اطمینان نیست. پس از فحص و جستجوی بی‌نتیجه دربارۀ این لغت، از آقای دکتر میلاد عظیمی که مشغول تصحیح اشعار پوربهاست یاری خواستم و جواب را نزد ایشان یافتم. ضبط درست (یا نزدیک به درست)، که حاصل جستجوی ایشان در نسخه‌ها و تاریخ آن عصر است و مخصوصاً در آن از یک مقالۀ ولادیمیر مینورسکی مدد خواسته‌اند، چنین است:
یک روز جاردو ببرد اسبم از گله
روز دگر اُروس قماش از نهاندره
بنابراین، اولاً معلوم می‌شود که ضبط بیت به کلی چیزی دیگر است، ثانیاً اُروس (به ضم اول) است نه اَروس (به فتح اول) و ثالثاً این کلمه معنای کالا ندارد. جاردو و اُروس نام دو تن از امرای مغول است که در جامع التواریخ و بعضی تواریخ دیگر نامشان آمده و در شعر پوربها ظاهراً نام عمومی شده بوده برای امرای مغول. آنچه در نوشتۀ آقای دکتر عظیمی خطاب به بنده هست بیش از این است و ایشان خود در آینده آن را نشر خواهند فرمود. این قدر بیان شمه‌ای از دشواریهای فرهنگ‌نویسی فارسی بود و  حق‌گزاری نسبت به کمکی که یکی از دوستان فاضل از روی لطف به حل یکی از مسائل آن کرد.
 
سیداحمدرضا قائم مقامی