- ب ب +

حماسه‌ای برای انسان معاصر

 شاهنامه کتاب سترگی است و نزدیک شدن به کتاب‌های سترگ بسیار دشوار. البته، شمار این کتاب‌ها در جهان زیاد نیست. انسان در این نوع کتاب‌ها حسابی خودش را گم می‌کند. کتاب‌های سترگ قدرت بلعیدن آدم‌ها را دارد. ما در عصری زندگی می‌کنیم که زمینی و غیرحماسی است. من چند داستان شاهنامه را از روی خود شاهنامه خوانده‌‌ام. اما راستش را بگویم بقیه‌ی بخش‌های شاهنامه را از طریق منتخب شاهنامه و چند اثر تحلیلی و تحقیقی مانند کتاب‌های استاد فقید اسلامی‌ندوشن مرور کرده‌ام. در این زمینه خودم را بسیار مغبون می‌دانم. اما از طریق متن اصلی، منتخب، و آثار دیگران می‌دانم که در شاهنامه انبوهی از شخصیت‌های نیک و بد و خاکستری برجسته و مهم و کم اهمیت حضور دارند ـ هم در دوره‌ی اسطوره‌ای هم در دوره‌‌ی پهلوانی و هم در دوره‌ی تاریخی. در میان تمام این شخصیت‌ها، رفتار، شخصیت، منش و کُنش کیخسرو، فرزند سیاوش و فرنگیس، برایم بسیار شگفت‌آور و در خور احترام است.
او در نبرد قدرت برای جانشینی کیکاوس بر رقیبان پیروز می‌شود، با دشمنان می‌جنگد، و سرانجام بر اریکه‌ی پادشاهی می‌نشیند. او پادشاهی است با معیارهای جهان کهن، بسیاردادگر. اما کیخسرو در اوج قدرت، حکومت را به دیگری، و نه حتی فرزندش، واگذار می‌کند. خودش در سفری دور و دراز به کوه‌ها پناه می‌برد. سرنوشتش برای همیشه نامعلوم می‌ماند. آیا حماسه‌ای بالاتر از این برای انسان معاصری که شاهنامه را می‌خواند، متصور است؟ نمی‌دانم... سهروردی، فیلسوفِ عارف و شهید سده ششم ه.ق، نیزبه صورتی گسترده، از زیست ذهنی کیخسرو تاثیر و الهام گرفته است.
 
کامیار عابدی