- ب ب +

رحمانی: نگاه صفر و صدی به تاریخ، همه رخدادها را تهدید می‌داند+ پیشنهاد مطالعه

نویسنده کتاب «من اعتراف می‌کنم» گفت: تاریخ از جهتی بسیار اهمیت دارد، وجهی که حتی در کلام حضرات معصوم هم بدان اشاره شده است. تاریخ از آن‌جا که برای ما نوعی «عبرت» است اهمیت دارد.

به نقل از خبرگزاری فارس: چرا تاریخ خواندن یکی از ضروری‌ترین موارد تحلیل و گام برداشتن در مسیر پیشرفت است؟ چرا باید کتاب‌های تاریخی را خواند؟ آشنایی نسل جوان با گذشته سرزمین خود چه سودی برای آنان دارد؟ مردم در حال زندگی می‌کنند، آن‌ها برای آینده خود برنامه‌ریزی می‌کنند‌ و نگران آن هستند. تاریخ، مطالعه گذشته است و با وجود مشقت‌ها و مشکلات در‌‌ رفع خواسته‌های کنونی و پیش‌بینی خواسته‌هایی که در راه است، چرا باید نگران چیزی باشیم که در گذشته اتفاق افتاده است؟

برای دریافت پاسخ این سؤالات و اساساً اهمیت تاریخ، به ویژه تاریخ معاصر کشورمان با محمد رحمانی، پژوهشگر حوزه تاریخ و نویسنده کتاب‌های «من اعتراف می‌کنم» و «کار من بود» گفت‌وگو کردیم.

معصومین هم مطالعه تاریخ را برای عبرت‌آموزی مهم می‌دانستند

اهمیت تاریخ‌خوانی به خصوص، تاریخ معاصر در چیست؟

وقتی ما از تاریخ صحبت می‌کنیم، در اصل سخنمان درباره تجربیات یک ملت و انسان‌های مختلف است. تاریخ از جهتی بسیار اهمیت دارد؛ وجهی که حتی در کلام حضرات معصوم هم بدان اشاره شده است. تاریخ از آن‌جا که برای ما نوعی «عبرت» است، اهمیت دارد. وقتی می‌گوییم عبرت، یعنی تجربیات و اتفاقاتی که در راستای آن هزینه‌ای داده شده، اشتباهی صورت گرفته و... و طبعاً باید از این تجربیات بهره برد و به قولی آن حافظه تاریخی را زنده نگه داشت. تاریخ از این جهات است که اهمیت پیدا می‌کند. با همین دید، تاریخ معاصر ارزشی مضاعف خواهد داشت؛ چرا که وضعیت حال حاضر ما متأثر از وقایع تاریخ معاصر است. مثلا شرایط ما تحت تأثیر وقایعی نظیر انقلاب مشروطه، سلطنت پهلوی، انقلاب اسلامی و... است که هر کدام بنا به اقتضایی بر زندگی ما تأثیرگذار بوده‌اند. 

باید به وقایع نامطلوب تاریخی، نگاه آسیب‌شناسانه داشت

 در تاریخ ۱۰۰ ساله چه اتفاقاتی افتاده که نظیرش را شاید بتوان در حال حاضر یافت و به نوعی از آن عبرت گرفت؟

بسیاری از وقایع ۱۰۰ ساله ایران می‌تواند برای الآنِ ما عبرت‌آموز باشد. اساساً در کنار هر آنچه به شکل تخصصی مربوط به سیاست، علوم اجتماعی، نهاد علم، سرمایه‌گذاری دانشی و... است، تاریخ می‌تواند به عنوان یک معلم ارزشمند ظاهر شود. البته بسیاری از عبرت‌ها جنبه آسیب‌شناسی دارند و ما باید از اتفاقات نامطلوب درس بگیریم و آن اشتباهات را تکرار نکنیم. در اینجا لازم است بگویم که نباید در این مقطع دچار اغراق شویم و با نگاه صفر و صدی هرچیزی را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. برای تبیین این موضوع، مثالی می‌زنیم. مثلا در باب روشنفکران این که بخواهیم کل افراد این جریان را به عنوان عوامل استعمار و غرب‌زده ببینیم، موجب خطا در نتیجه‌گیری خواهد شد؛ چون این تفسیر غلط است و در مقابل، اساس برخی جریانات روشنفکری در نفی استعمار است. نگاه‌های صفر و صدی که بخواهد با ساده‌سازی موضوعات جریانات و طیف‌های گوناگون سیاسی و اجتماعی را تحلیل کند، مانع از تفکر عمیق تاریخی می‌شود. 

نگاه صفر و صدی به تاریخ موجب می‌شود هر چیزی را تهدید بدانیم

انگاره‌های ما از تاریخ چگونه در تصمیمات سیاسی و اجتماعی و بینش ما اثرگذار است؟ 

پس از انقلاب بسیاری از سرمایه‌داران مورد محاکمه قرار گرفتند و اموالشان مصادره شد. در نگاه و دیدگاه اول، من خودم را اگر حامی انقلاب و نظام می‌دانم باید به هر نحوی این اتفاقات را توجیه کنم و هرجور شده آن را تأیید کنم. یا در نگاه مخالف چون من نسبتی با انقلاب ندارم، سعی در ناعادلانه جلوه دادن این اتفاقات دارم. در چنین نگرشی ما از انباشت تاریخی عبرت نمی‌گیریم و از تاریخ بهره‌مند نمی‌شویم. در نگاه دیگر، وضع متفاوت است و باید بین افراد و مصادیق دست به یک تفکیک زد و با توجه به مثالی که زده شد، تمام این اتفاقات را به پای نظام ننوشت؛ چرا که این نوع برخوردها در دوره یک دولت موقت و با متأثر شدن از شعارهای چپی صورت گرفت و بسیاری از بزرگان هم با آن مخالفت کردند. برخی محاکمات بحق بود و گاهی هم شاید زیاده‌روی‌هایی صورت گرفت. به هرحال در پهلوی دوم ما سرمایه‌داران محترمی هم ـ که به نفع منافع ملی فعالیت می‌کردند ـ فراوان داشتیم. نگاه صفر و صدی به وقایع، شخصیت‌ها و حاکمیت‌ها موجب می‌شود ما هر آنچه را غیر خودی است، نوعی تهدید تلقی کنیم.

ما پس از انقلاب در ذیل تاریخ‌نگاری‌های زرد و ژورنالیستی، نگاهی تقلیلی به افراد داشتیم و به طور مثال دائماً در پی نقد و خائن جلوه‌دادن رؤسای جمهور هستیم. تاریخ هیچ‌گاه یک طرفه به قاضی نرفته و همه چیز را از دریچه نقد و منفی‌بینی روایت نکرده است. به هر حال فعالیت‌هایی برای حفظ ایران صورت گرفته و نباید این فعالیت‌ها نادیده گرفته شود. ما می‌توانیم جهان‌بینی و دیدگاه افراد را نقد کنیم، اما اینکه مصرّانه بخواهیم صرف اختلاف، آنان را به چالش بکشیم، موجب می‌شود تاریخ در آینده ما را رسوا کند و این نوع تاریخ‌نگاری اساسا با مشی رهبری هم در تضاد است.

باید کتاب‌های بد را هم شناخت تا کتاب خوب انتخاب کرد

اگر بخواهید برای نسل جوان و دانشجو چند کتاب تاریخی، به ویژه تاریخ معاصر معرفی کنید، آنها چیست؟

پاسخ به این سؤال قدری دشوار است؛ چون علایق و حوزه مطالعاتی افراد متفاوت است و از طرفی هم تاریخ‌نگاری‌های ما متأسفانه متأثر از نگاه‌های سیاسی و ایدئولوژیک بوده است، اما با تمام این اوصاف، کتاب «ایرانیان» از همایون کاتوزیان، «خاطرات احمد احمد»، «خاطرات عزت شاهی»، «سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام» و «اختناق ایران» از مورگان شوستر و «کتاب بر بال بحران» که شرح حال علی امینی است، آثار خوبی هستند. البته این نکته را هم باید بیفزایم که شناسایی آثار بد تاریخی در بازار نشر هم در انتخاب کتاب خوب مؤثر است.

پایان پیام/