- ب ب +

مقوله‌بندی افعال حرکتی در شطحیات عرفانی

 یکی از ویژگی‌های درخور توجه در شطحیات عرفانی، تحرک، پویایی و شور و وجد حاکم بر این دسته از سخنان است. به‌طور اساسی، چنانکه روزبهان نیز به این موضوع اشاره می‌کند، شطح در قاموس زبان عربی به معنای حرکت است: «در عربیّت گویند شطح یشطح؛ اذا تحرّک. شطح حرکت است و آن خانه را که آرد در آن خرد کنند مشطاح گویند از بسیاری حرکت که در او باشد» (روزبهان بقلی، 1374: 56). ازنظر روزبهان شطحیات عرفانی برگرفته از شور و وجد درونی عارفان و به تعبیر دیگر حرکات اسرار دل آنان است (همان). بررسی شطحیات عرفانی ـ که ازجمله ناب‌ترین بازنمودهای کلامی مواجید عرفانی است ـ نشان می‌دهد که تحرک و پویایی حاکم بر این تجربه‌ها به‌طور آشکاری بر تعبیرات برخاسته از آن نیز تأثیر گذاشته است؛ این تأثیر در سطوح مختلف کلام و ازجمله واژگان مشاهده می‌شود. در این میان شیوة کاربست افعال که البته در هنگام بیان تجربة عرفانی، حاصل گزینش آگاهانه نیست، درخور توجه می‌نماید.
 
بخشی از افعال به کار رفته در شطحیات عرفانی بر نوعی حرکت و به تعبیر دیگر سیر درونی دلالت می‌کند. این افعال که در این پژوهش با عنوان افعال حرکتی از آنها یاد می‌شود، نمایانگر شور و وجد و حرکت درونی و نیز سیر الی الله سالکان است. تجربه‌های عرفانی ساخت‌هایی در ذهن عارف به ‌وجود می‌آورد که آنها را به زبان خود متنقل می‌کند. دایرة واژگان حرکتی در بسیاری موارد از حوزة مفاهیم عینی و مادی به حوزه‌های انتزاعی منتقل می‌شود و به این ترتیب برای ترسیمِ سیری درونی به کار می‌رود. در شرح شحطیات روزبهان بقلی نیز طرح‌وارة حرکتی به صورت‌های مختلفی ترسیم می‌شود و البته این حرکت چنانکه روزبهان آشکارا به آن اشاره می‌کند، حرکتی باطنی و درونی است: «سیر، سیرِ سرّ است» (همان: 632).
 
توصیف مسیر این حرکت و شیوة پیش‌رفت سالک در آن به صورت‌های مختلفی در افعال نمود می‌یابد. البته اهمیت و بسامد همة افعال در شطحیات یکسان نیست. شناخت و تعیین مقولات پایه‌ای که درواقع زیربنای تفکر و شناخت گوینده را نشان می‌دهد، در شطحیات عرفانی اهمیت ویژه‌ای دارد. در بین افعال مختلف حرکتی در شطحیات عرفانی، «سیرکردن» و «سفرکردن» را می‌توان مقولة پیش‌نمونه به شمار آورد که دیگر واژگان بر محور آنها شکل می‌گیرد. در هرکدام از واژگان نامبرده بخشی از حرکت ترسیم می‌شود: رفتن، عبورکردن، رسیدن و امثال آن. اما سیر و سفر همة مراحل سلوک الی الله را در بر می‌گیرد. به‌ طور کلی در متون عرفانی مجموعه مراحلی را که عارف باید برای رسیدن به حق تعالی طی کند، سفر یا سیر و سلوک نامیده‌اند. دو علت برای این نامگذاری وجود دارد: به سفر در متون عرفانی بسیار توجه می‌شود؛ در قرآن و احادیث نیز بر سیر آفاقی و سیر انفسی تأکید شده است؛ و دیگر اینکه عارفان برای آنکه تشریح کنند سلوک عرفانی چیست و چگونه انجام می‌گیرد، بر مبنای شباهت میان سلوک باطنی و سفر از تشبیه استفاده کرده‌اند (دهباشی و میرباقری‌فرد، 1386: 202‑203). شباهت فراوان میان سیر باطنی و سفر باعث شد تا اصطلاح سیر و سلوک برای اشاره به سیر الی الله سالکان به کار رود. البته با طرح این تشبیه شناخت فرایند سیر معنوی و تشریح جوانب مختلف آن نیز راحت‌تر صورت می‌گیرد. به‌طور اساسی یکی از ویژگی‌های مفهوم‌سازی شناختی انسان این است که حوزه‌های انتزاعی تجربه را برپایة حوزه‌های عینی درک و مفهوم می‌کند.
 
نظر به اینکه سیر درونی و سلوک لازمة دست‌یابی به حقیقت است، می‌توان در میان افعال حرکتی، اهمیت ویژه‌ای برای سیر و سفرکردن در نظر گرفت. بر این اساس دیگر واژگان حرکتی در سطوح پایین‌تر مطرح می‌شود.