- ب ب +

چگال و چگالی

 فرهنگستان اول در برابر dense فرنگی و کثیف عربی، به معنای متراکم، لغت چگال را برگزیده است. چگال را اعضای آن فرهنگستان در فرهنگهای لغت دیده بوده‌اند. چگالی در فرهنگهای لغت نبوده، ولی ساختی مطابق قاعده دارد.
 
چگال را فرهنگهای هند، یعنی جهانگیری و برهان و آنندراج و رشیدی، به چیز کثیف و سنگین و درهم‌فشرده معنی کرده‌اند و فرهنگهای اخیر ایرانی مانند انجمن‌آرا و فرنودسار هم آن را تکرار کرده‌اند. همین به لغت‌نامهٔ دهخدا و فرهنگهای معاصر راه یافته و غلط نیز نیست. غلط بیتی است که به شاهد این لغت در لغت‌نامهٔ دهخدا از آنندراج و جهانگیری نقل شده. ساختن این بیت یکی دیگر از دغل‌بازیهای مؤلف رند فریبکار دروغزن فرهنگ جهانگیری است:
 
پیش طبعش گران هوای سبک
پیش حلمش سبک زمین چگال 
 
این بیت را اینجوی دروغزن به رضی‌الدین نیشابوری، شاعر قرن ششم، نسبت داده. در دیوان چاپی رضی این بیت نیست، ولی بعید نیست از او باشد؛ سبک شعر سبک شاعران آن عصر است. بعید نیست از او باشد، اما نه به این شکل. هر کودکی نیز که صد بیت از شعرای قدیم خوانده باشد می‌داند که صورت درست این بیت، که شعرای دیگر نیز نظیرش را ساخته‌اند، باید چنین باشد:
 
پیش طبعش گران هوای سبک
پیش حلمش سبک زمین گران
 
مقایسه شود با این بیت ازرقی (چاپ آقای راستی‌پور، ۱۳۱، و مقایسه شود با پیکرهٔ عمومی فرهنگستان):
با حلم او زمین گران چون هوا سبک
با طبع او هوای سبک چون زمین گران
 
حال چرا اینجوی دغل‌باز، که اگر اکنون بودی، حق بودی که منصبی علمی مطابق تخصصش به او سپردندی، چنین کرده؟ چگال لغتی است به اقرب احتمال هندی، و چون در بین اهل هند تداول داشته، اینجو برای آنکه در مسابقهٔ فرهنگ‌نویسی گوی از همگنان برباید، برای لغت مستعمل اهل آن دیار، و احتمالاً مستعمل مهدی الیه فرهنگش، شاهد قدیم "یافته".
 
در گنجور و پیکرهٔ فرهنگستان یک شاهد از قاآنی از لغت چگال هست. این شاهد معتبر است. ولی می‌دانیم که قاآنی از شعرای "فرهنگ‌باز" است و این لغت را از همان فرهنگهای هند آموخته بوده است.
 
حال از کجا می‌توان به هندی بودن کلمه پی برد؟ در فرهنگ پلاتس، چگال صورت لهجه‌ای به شمار آمده و به چِکارا حواله داده شده. چگال و چکارا در آن فرهنگ به قوی و ضخیم و سنگین و فشرده تعریف شده است. هندیان این لغت را از ایرانیان نگرفته بوده‌اند:
 
John T. Platts, A Dictionary of Urdū, Classical Hindi and English (London, 1911), 434, 437.
 
ذیل: دوستان گفتند که در افغانستان این معنی را هنوز کثیف می‌گویند و چگالی (دانسیته) را کثافت. به یاد آوردم که در اولین اطلس جغرافیایی فارسی به جای آنچه امروز تراکم جمعیّت می‌گوییم، کثافت نفوس نوشته شده بوده است.
 
سید احمدرضا قائم مقامی