معاد را به پهلوی چه میگفتهاند؟
به کلماتی مانند فرشگرد و تن پسین و مُردآخیز و رستاخیز هر کسی که کتابهای پهلوی را دیده باشد مکرر برخورده است. این الفاظ کمابیش معنی معاد و معاد جسمانی و قیامت دارند. اما این یادداشت دربارهٔ کلمهای کمکاربرد در متون پهلوی است.
در عبارتی از دینکرد نهم (چاپ مرحوم تفضلی، ص ۶۳) آمده است که موضوع فلان موضع از اوستا چنین است: "دربارهٔ عقیدهٔ اهل کفر که جهانِ دیگر (بهشت) وجود ندارد و فرشگرد محقق نخواهد شد و مردگان برنخواهند خواست و آن وردشن نیز نخواهد بود، و نیز دربارهٔ اینکه این اهل کفر دروغ میگویند، چون بهشت هست و فرشگرد محقق خواهد شد و مردگان را برخواهند انگیخت و آن وردشن فراخواهد رسید." (ترجمه قدری آزاد است.)
وردشن یعنی گردش، به معنی دور زدن. این کلمه در این معنی ترجمهٔ urvaēsa اوستایی است. این لفظ اخیر از مسابقات اسبسواری اقتباس شده. در مسابقات اسبسواریِ مردمان اوستایی مسیر اسپریس را نه دور طی میکردهاند، به این نحو که مستقیم میتاختهاند تا به urvaēsa برسند، به تعبیر امروز به دوربرگردان، و نه بار این را تکرار میکردهاند (عدد نه در بین هندیواروپاییان اهمیتی داشته، و از اینجاست سبب کاربرد مکرر ارقامی مانند ۹۹ و ۹۹۹۹۹ در اوستا و متون زردشتی. مقایسه شود با مثلاً neunmalklug در آلمانی به معنی "هفتخط". به مدخل استادانهٔ اعداد در دائرة المعارف هیستینگز رجوع فرمایند). باری این اصطلاح مسابقات اسبدوانی را برگرفتهاند و آن را بر "آخرین بازگشتگاه جهان" (یسن ۵۱، ۶) اطلاق کردهاند، به این معنی که آن نقطه نقطهٔ "بازگشت" به اصل است، "معاد" است. همین کلمهٔ اوستایی را مترجمان و مفسران ساسانی به وردشن ترجمه کردهاند (یعنی دور زدن و برگشتن) و از آن، چنانکه از عبارت آغاز یادداشت پیداست، معاد، یعنی بازگشت به اصل را، پس از رستاخیز اراده کردهاند (به زند یسن ۵۱، ۶ نیز رجوع فرمایند). پس وردشن پهلوی و معاد عربی ( به معنی بازگشت و بازگشتجای) در معنی اشتراک دارند.
آقای دن شاپیرا (ایرانیّات و یهودیّات، ۴، ص ۱۳۱) گفته است که مانویان جمع آمدن نورهای پراکنده در زندان جهان و بازگشت آنها به اصل را
hamwardišn
گفتهاند و احتمال داده که این لفظ تعبیر یا تفسیری باشد از تیابوتا و تیُبتا در زبان ارمانی، برابر با توبهٔ عربی (خود دخیل از ارمانی). اما چنین مینماید که برای یافتن اصل این هموردشن باید به وردشن سابقالذکر نظر داشت. راست است که معنی اصلی توبه و انابت نیز بازگشت است، ولی اگر در زبانهای سامی این کلمات و تشوباه عبری (همان مقاله، حاشیهٔ ۷۸) در معنای معاد و بازگشت به اصل به کار نرفته باشد (تحقیق این معنی برای بنده میسر نیست)، سخن آقای شاپیرا بیاعتبار میشود. هموردن یعنی جمع شدن و گرد آمدن و انجمن کردن و هموردشن دوباره جمع آمدن نورهای پراکنده و به تعبیر دیگر معاد جمعی است که در مانویت البته روحانی است، چنانکه معروف است.
ممکن است این هموردشن با وردشنِ متون زردشتی نیز بیارتباط باشد و صرفاً معنی گرد کردن و گرد شدن بدهد که در لفظ هست، ولی ارتباطش با توبه و انابه ظاهراً بسیار دورتر یا هیچ است.
دربارهٔ رأی آقای شاپیرا مقالهٔ او را ملاحظه فرمایند در:
Irano-Judaica, iv.
در آنجا، به استناد سخن فن تنگرلو، گفته شده که این کلمه در متون ترکی مانوی نیز به کار رفته است.
پانزده سالی قبل که مطلبی را در یکی از نوشتههای خود دربارهٔ وردشن میآوردم، از نظر آقای شاپیرا بیاطلاع بودم. بعدها که مطلع شدم، تا امروز از نظر خود بازنگشتهام، مگر آنکه دیگران به ضد آن دلایلی اقامه کنند.
دکتر سید احمدرضا قائمیمقامی