- ب ب +

نکته‌ای کوچک‌ در تاریخ ایلخانان

ایلخانان، نام سلسله‌ای مغول است که از سال ۶۵۴ تا ۷۳۶ ه‍.ق معادل ۱۲۵۶ تا ۱۳۳۵ میلادی به مدت ۷۹ سال در ایران حکومت می‌کردند و فرزندان چنگیز خان بودند.
 برتولد اشپولر در کتاب «تاریخ مغول‌ در ایران» (ترجمه فارسی: ۸۳) نوشته‌است که احمد تکودار (تگودار)، هیئتی برای صلح و اتحاد با سلاطین مملوک مصر به دربار قلائون (قلاوون) فرستاد ولی ایشان را به سردی پذیرفتند و تا مرگ ایلخان به ایشان اجازه ندادند از مصر مراجعت کنند. 
اینجا از جاهایی است که در کتاب اشپولر بی‌دقتی رخ داده‌است. احمد تگودار درواقع دو هیئت مجزا به دربار قلاوون فرستاده‌است. هیئت نخست تقریباً با موفقیت و به سرعت با پاسخ سلطان مصر بازگشت و هیئت دوم بود که با بی‌میلی قلاوون مواجه شد و عملاً با مرگ احمد تگودار رسالتش بی‌معنی شده‌بود. پیتر هولت در مقاله‌ای (۱) این دو رسالت را به تفکیک بررسی و معلوم کرده که جز دو نامهٔ معروف ایلخان به سلطان مصر و پاسخ سلطان -که همه جا نقل شده‌اند- نامهٔ سوم و هیئت دومی هم در کار بوده‌است. در واقع ابن عبد الظاهر، نویسنده‌ای که متن این نامهٔ سوم را نقل کرده (نک. تشریف الایّام، تصحیح مراد کامل و محمد علی النجار، ۱۹۶۱: ۶۹ به بعد)، خود از افراد متنفذ دربار مملوکان مصر بوده و گواهی‌اش سندی مهم است. من این نامه را جز دو منبع هولت در «عقد الجُمان» بدرالدین علی عینی هم دیده‌ام (جلد ۲: ۲۹۷ به بعد) و شاید در منابع دیگری هم باشد که متخصصان بدانند. 
 
مشابه این خطا به اشپولر منحصر نمانده‌است. زنده‌یاد عباس اقبال نیز در کتاب «تاریخ مغول و اوایل ایام تیموری» (۱۳۷۶: ۲۲۵) شیخ عبدالرحمن را -که رسول نوبت دوم بوده- با اعضای رسالت نخست خلط کرده‌است و کلا از رسالت دوم سخنی به میان نیاورده‌است (نک. ۳۰-۲۲۰). 
 
در بررسی تاریخ ایلخانیان به‌خصوص روابط ایشان با مصر باید از تکرار این اشتباه پرهیز کرد. من در تاریخ ایلخانی و به‌خصوص روابط ایشان با مصر تبحر و تخصصی ندارم. شاید این که نوشتم پیشتر و کامل‌تر و درست‌تر هم نوشته شده‌باشد، منتها، به‌خصوص چون ما اهالی ادبیات غالباً برای پشتوانه تاریخی پژوهش‌های خود به کتاب‌های معروف و جاافتاده ولی نسبتاً قدیمی بیشتر مراجعه می‌کنیم و در معرض تکرار اشتباه ایشان هستیم، بد ندیدم اینجا به آن اشاره‌ای بکنم.
 
۱. نک.
Holt, P. M., "the Īlkhān Ahmad 's Embassies to Qalāwūn: Two contemporary Accounts", BSOAS 49 (1986): 128-32.
 
علی شاپوران