سرآغاز تاریخ عقل کجا است؟
ورنر یگر در اثر درخشان پایدیا چنین میگوید و آغاز انسان و به بیان دیگر الانسان Ο 'ανθροπος را یونان میداند. اما پیش ارزیابی صحت و سقم این ادعا بیایید که بررسی که تفاوت این الانسان با سایر آنچه که عرف بشری انسان مینامد چیست. وجه مشخصهی این انسان خاص پایدیا παιδια یا پرورش خویشتن یا self enrichment یا به بیان یونانی bildung است. اما این رخداد پایدیا در چه ریشه دارد؟
در واقع در امکان اتحاد وجود آنتروپوس با العقل یا Ο 'λογος لوگوس به مثابه جوهر وجودی واقع قانون یا نوموس νομος.
انسان میتواند ظرفیت و قوهی وجودی خود به شکلی بسط دهد که به تبع فعلیت یافتن یا εντελεχια انتلخیا نفس وجود او اینهمان با لوگوس یا عقل شود. در این وضعیت میان آنتروپوس، لوگوس و وجود(ειναι) شکلی از اینهمانی شکل میگیرد که تبع آن دوگانگی میان من و هستی که بیانگر وضعیت خائوس χαος است و از طریق لوگوس زدوده میشود و نظمی بنیان حاکم میشود که حیات عقلانی در تاریخ را امکان پذیر میسازد.
اما آیا سر آغاز ظهور لوگوس در تاریخ یونان است؟
آیا اولین بار در یونانی است که انسان از طریق پایدیا لوگوس را بر اجتماع حاکم ساخته و از وضعیت خائوس رسته است؟
در این که یونانیان در دورهای از تاریخ حاملان عقلانیت بودهاند، بحثی نیست اما معمولا دلیل روشن و متمایزی به این جهت ارائه نمیشود. گفته میشود گذر از اسطوره به فلسفه در یونان رقم خورده اما اگر به متون فلاسفه یونانی بنگریم مرز آن با اسطوره چندان متمایز نیست. به علاوه پیمودن راه عقل از طریقی روشمند μεθοδολογια محتاج پیشداشتی از آن چیزی است که لوگوس خواستار پیمودن آن است. به همین جهت راه لوگوس همواره حامل چیزی است که چند قدم از لوگوس جلوتر است و نوای پیمودن راه را برای او سر میدهد و آن همان میتوس یا اسطوره است. بنابراین راه لوگوس از اسطوره جدا نیست بلکه هرگز بون اسطوره محقق نمیشود پس این سرآغاز لوگوس در کجا باید جست و جو کرد؟ العقل چه زمانی به جهان ما پا نهاد و گذر از خائوس به لوگوس ممکن شد؟
به گمان نگارنده بابِل باستان سرآغاز زمینی شدن لوگوس است و گذر از وضعیت خائوس. بیجهت نیست که اولین مدینه قانونمند در بابِل خودش را به ما نمایانده است. و بیجهت نیست که نزاع بنیادین در اسطوره آفرینش بابل باستان؛ یعنی انوماایلیش نزاع قانون و آشوب است که خودش را در جنگ مردوخ( خدای نظم، قانون و عقل) با تیامت( خدای آشوب و ویرانی) نشان میدهد.
ظهور مدینه قانونمند، تربیت مبتنی بر قانون و حتی صوری از دانش حساب همه دال بر آغاز تاریخ لوگوس در بابِل باستان است.
این که چه میشود که لوگوس در میان جغرافیاهای گوناگون سفر میکند، معمای شگفتانگیزی است. چه میشود که لوگوس از بابل سر در میآورد و پس مدتی از بین النهرین وارد ایران میشود و به مرور زمان سر از یونان در میآورد و بعد در روم و سپس در جهان اسلام خودش را آشکار میکند. بعد باز به اروپا بر میگردد اما نه در یونان و بعد ناگهان سر از سرزمینی ناشناخته به نام آمریکا در میآورد. این معما بسیار شگفت است و پرسشی است که هر آنکس که از گرفتاری در وضعیت خائوس در جهان کنونی دنبال رهایی است باید بدان بیندیشد.
سخن لاجرم ناتمام است اما افسار قلم لاجرم به همین حد متوقف میشود.