- ب ب +

از مکتب فلسفی شیراز چه می‌دانیم - بخش اول

یکی از ناشناخته‌ترین و مبهم‌ترین دوران تاریخفلسفه اسلامی، فاصله بین قرن هفتم و دهم یعنی فاصله بین خواجه نصیرالدین طوسی و میرداماد است.
 
عده‌ای این دوران را به غلط دوره «فترت» و رکورد فلسفه اسلامی دانسته اند اما حق این است که فلسفه در این دوران رشد و پویایی خویش را در «حوزه شیراز» دنبال کرد و این دوره را باید دوره «مکتب شیراز» نام نهاد.
 
در تمام این چند قرن، شیراز «دارالعلم» ایران و پاسدار فرهنگ و ادب به خصوص حکمت اسلامی بوده است و علاوه بر این که سعدی و حافظ بزرگ‌ترین ستارگان آسمان ادب ایران متعلق به این دوران هستند، در علوم عقلی نام‌هایی چون:
قاضی بیضاوی
علامه قطب الدین شیرازی
قاضی عضدالدین ایجی
میر سید شریف جرجانی
میرصدرالدین محمد دشتکی در ( سینه سنه )
علامه جلال الدین دوانی
میر غیاث الدین منصور دشتکی
فاضل خفری
و سرانجام ملاصدرا
 
از بزرگترین فیلسوفان و متکلمان قرون هشتم تا یازدهم می‌باشند، و جملگی متعلق به مکتب شیراز هستند.
 
به نحوی که طالبان دانش از اقصی نقاط ایران برای حکمت اندوزی راهی شیراز می شدند و یا بزرگی از شیراز را به سرزمین خویش فرا می خواندند.
از همین رو بسیاری از بزرگان دیگر علوم عقلی را نیز باید پرورده همین حوزه به حساب آورد، هر چند اصلا به شیراز تعلق نداشته باشند. مثلا:
 
سعدالدین تفتازانی شاگرد قاضی عضدالدین ایجی بوده است.
 
ملا عبدالله یزدی صاحب حاشیه معروف بر تهذیب المنطق در مدرسه منصوریه شیراز در محضر جمال الدین محمود شیرازی بزرگترین شاگرد غیاث الدین منصور دشتکی درس خوانده است.
 
حوزه شیراز در این دوران حوزه‌ای است که علوم عقلی در آن نسبت به علوم نقلی از اقبال بسیار بیشتری برخوردار است. چنان که از علوم نقلی نیز «اصول فقه» و «تفسیر» جایگاه ارزنده‌تری دارد. 
 
کتاب مختصرالاصول ابن حاجب توسط علامه قطب الدین شیرازی، قاضی بیضاوی و قاضی عضدالدین ایجی شرح شده است.
 
شرح ایجی بسیار فاضلانه و به شرح عضدی معروف است و پس از ایجی، فضلای شیراز شروح و حواشی فراوان به آن نگاشته‌اند که از آن میان می‌توان شرح میر سید شریف جرجانی و شرح میرزاجان باغنوی را نام برد.
 
تفسیر قاضی بیضاوی تحت عنوان انوارالتنزیل و اسرار التأویل سال‌ها موضوع بحث های تفسیری در حوزه‌های ایران بوده است و به اعتراف محققانی چون شیخبهایی این تفسیر خصوصیات منحصر به فرد تفسیرهای زمخشری، فخررازی و راغب اصفهانی را در خود جمع کرده و آن را با وجوه عقلی و افاضات فاضلانه خود آمیخته است و محققان زیادی چون جلال الدین سیوطی، قاضی نورالله شوشتری و شیخ بهایی بر آن شرح نوشته اند.
 
دکتر قاسم کاکایی، استاد دانشگاه شیراز