- ب ب +

چیستی پژوهش ترکیبی

    برای تبیین مفهوم پژوهش ترکیبی،  ابتدا واژه‌شناسی آن مورد توجه قرار می‌گیرد. بررسی آثاری که از آغاز مطرح شدن ایده ترکیب روش‌های کمّی و کیفی منتشر شده،  نشان می‌دهد که اصطلاحات مختلفی برای توصیف این نوع پژوهش به‌کار رفته است (بلیکی[4]، ترجمه چاوشیان، 1387، ص 337). در مباحث اولیه، برای اشاره به ترکیب پژوهش کمّی و کیفی، واژه طرح چند روشی[5] به کار رفته است. این اصطلاح در پژوهش چند خصیصه‌ای- چند روشی[6] کمبل و فیسک[7] در سال 1959 استفاده شد. مدتی بعد، در حوزه ارزشیابی، اصطلاح رویکرد ترکیبی  به کار رفت (کرسول، گودچایلد و ترنر[8]، 1996، ص 114).
 
   بررسی آثار دیگر نشان می‌دهد عبارتهای گوناگونی برای اشاره به این نوع پژوهش استفاده شده است. برخی از آنها عبارتند از: تلفیق رویکردهای کمّی و کیفی، ایجاد پیوند بین داده‌های کمّی و کیفی، پژوهش‌ تلفیقی و یا پژوهش‌ بر مبنای الگوی ترکیبی (کرسول، گودچایلد و ترنر، 1996، ص 114). در حال حاضر، «پژوهش ترکیبی[9]»، رایجترین اصطلاح‌ برای توصیف این نهضت جدید در قلمرو پژوهش است (جانسون[10]، آنیوگ‌بوزی و ترنر، 2007، ص 118). در کتابها و مقاله‌هایی که پیرامون این نوع پژوهش منتشر می‌شود، عبارت پژوهش ترکیبی کاربرد وسیعی یافته است. همان گونه که در مقدمه گفته شد، در میان حامیان پژوهش ترکیبی جهت‌گیریهای مختلفی در زمینة تبیین چیستی این پژوهش وجود دارد. در نتیجه، این سوال که پژوهش ترکیبی چیست، تنها یک پاسخ نخواهد داشت.
 
    کرسول و تشکری از صاحب‌نظران مشهوری هستند که به طور مشترک، سردبیری مهمترین مجله در زمینه پژوهش ترکیبی را بر عهده دارند. آنها در سر مقاله‌ای که سال 2007 برای یکی از شماره‌های این مجله نوشتند، دیدگاههای مطرح پیرامون پژوهش ترکیبی را معرفی کردند. به نظر  آنها، پیرامون پژوهش ترکیبی چهار دیدگاه روشی[11]، روش‌شناختی[12]، پارادایمی[13] و عملی[14]وجود دارد (کرسول و تشکری، 2007، صص 308-303). در دیدگاه روشی، روی فرآیند و نتایج کاربرد روشها و داده‌های کمّی و کیفی تأکید می‌شود. در این دیدگاه طرح پژوهش دست کم یک روش کمّی (که برای جمع‌آوری اعداد طراحی می‌شود) و یک روش کیفی (که به منظور جمع‌آوری واژه‌ها و گزاره‌ها طراحی می‌گردد) را شامل می‌شود. بر اساس دیدگاه روش‌شناختی، پژوهش ترکیبی به عنوان یک روش‌شناسی متمایز مورد توجه واقع می‌شود که در آن ابعاد مختلف فرآیند پژوهش، مانند دیدگاههای فلسفی، سؤال‌ها، روشها و نتایج حاصل از پژوهش با یکدیگر ترکیب می‌شود.
 
   در دیدگاه پارادایمی بر وجود یک دیدگاه غالب یا مجموعه‌ای از دیدگاهها تمرکز می‌شود که مبنایی فلسفی را برای پژوهش ترکیبی فراهم می‌کند. در دیدگاه عملی، پژوهش ترکیبی در حکم ابزار یا مجموعه رویه‌هایی است که مادامی که طرح پژوهش در حال اجراست، استفاده می‌شود. در این دیدگاه، پژوهشگر هر دو رویکرد کمّی و کیفی را در اجرای طرحهای پژوهش سنتی و مرسوم به کار می‌برد. این طرحها می‌تواند حکایی، تجربی، فرا تحلیل، قوم‌نگاری، پژوهش ضمن عمل و طرحهای دیگر باشد.
 
   کرسول و تشکری (2007، ص 308) پس از ارائه این چهار دیدگاه، ابراز امیدواری کرده‌اند که در مسیر توسعه پژوهش ترکیبی، اهمیت دیدگاهها و گفتمانهای مختلف مورد توجه واقع شود. به گمان آنها، صاحبنظران مختلفی که پیرامون پژوهش ترکیبی قلم می‌زنند یا این‌گونه پژوهشها را اجرا می‌کنند، تجارب مشابهی دارند و حمایت سرسختانه از یکی از این دیدگاهها به اختلافهایی که پیرامون پژوهش ترکیبی وجود دارد، دامن می‌زند. در نهایت، اظهار داشته‌اند که این امکان وجود دارد که هر چه با گذشت زمان پژوهش ترکیبی به پیشرفت و بلوغ بیشتری می‌رسد، تمایز این دیدگاه‌ها از یکدیگر کاهش یابد.
 
   افرادی که در زمینة پژوهش ترکیبی فعالیت می‌کنند، کوشیده‌اند تا تعریف روشنی از پژوهش ترکیبی ارائه دهند (لطف‌آبادی، 1386، ص 16؛ لطف‌آبادی و همکاران، 1386، ص 114؛ هاپ‌گرف و لم هنل[15]، 2006، ص 264؛ آنیوگ‌بوزی و لیچ[16]، 2006، ص 474؛ جانسون، آنیوگ‌بوزی و ترنر، 2005، ص 19؛ گرین[17]، 2005، ص 208). تعاریف ارائه شده به میزان زیادی تحت تأثیر دیدگاههایی است که پیرامون ماهیت پژوهش ترکیبی اتخاذ می‌شود. به نظر کرسول و پلانوکلارک[18]  (2007، ص 5) پژوهش ترکیبی طرحی است که دارای مفروضه‌های فلسفی و نیز روشهای پژوهش است. پژوهش ترکیبی به عنوان یک روش‌شناسی بر مفروضه‌های فلسفی تأکید می‌کند که سمت و سوی گردآوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها و نیز ترکیب رویکردهای کمّی و کیفی را در بسیاری از مراحل فرآیند پژوهش راهنمایی می‌کند.
 
    پژوهش ترکیبی در مقام یک روش، بر گردآوری، تجزیه و تحلیل و ترکیب دو نوع داده کمّی و کیفی در یک پژوهش واحد یا مجموعه‌ای از پژوهش‌ها تأکید می‌کند. فرض اساسی این است که کاربست ترکیبی رویکردهای کمّی و کیفی در مقایسه با زمانی که هر یک از این رویکردها به تنهایی مورد استفاده قرار گیرد،  فهم بهتری پیرامون سؤالهای پژوهش حاصل می‌کند (پلانو کلارک و همکاران، 2008، ص 364).
 
   یکی از تلاشهایی که با هدف بررسی جامع تعریفهای ارائه شده پیرامون پژوهش ترکیبی انجام شده، نگارش مقاله‌ای توسط جانسون، آنیوگ‌بوزی و ترنر (2007، صص 133-112) است. این نویسندگان نوزده تعریف از پژوهش ترکیبی را که توسط صاحبنظران ارائه شده است، جمع‌آوری و با بررسی آنها به ارائه  تعریف جامعی اقدام نموده‌اند. از نظر آنها، پژوهش ترکیبی تلفیقی  نظری و عملی بر مبنای پژوهش کمّی و کیفی است. پژوهش ترکیبی سومین پارادایم روش‌شناختی است. در پژوهش ترکیبی اهمیت پژوهش کمّی و کیفی به معنای سنتی و مرسوم آن به رسمیت شناخته می‌شود، اما همچنین امکان انتخاب پارادایم نیرومندی ارائه می‌شود که در بیشتر موارد، مفیدترین وکاملترین یافته‌ها را فراهم می‌کند. از نظر آنها، پژوهش ترکیبی یک پارادایم پژوهش است که دارای ویژگیهای زیر است:
 
● با یکی از گونه‌های فلسفه عمل‌گرایی پیوند دارد.
 
● از منطق پژوهش ترکیبی پیروی می‌کند (شامل منطق اصل مبنایی و هر منطق مفید دیگر حاصل از پژوهش کمّی و کیفی که برای کسب یافته‌های قابل دفاع و کاربرد، مفید باشد).
 
● بر دیدگاههای فلسفی، جمع‌آوری داده‌ها، تحلیل داده‌ها و فنون استنباط و نتیجه‌گیری[19] پژوهش کمّی و کیفی مبتنی است که موارد مذکور بر مبنای منطق پژوهش ترکیبی و به منظور پاسخگویی به سؤال یا سؤالهای پژوهش با یکدیگر ترکیب می‌شوند.
 
● در این پژوهش نسبت به نیازها، منابع و واقعیتهای سیاسی- اجتماعی محلی و فرامحلی آگاهی و حساسیت وجود دارد (جانسون، آنیوگ‌بوزی و ترنر، 2007، ص 129).
 
    افزون بر این، پارادایم پژوهش ترکیبی رویکرد ممتازی برای ایجاد سؤالهای پژوهشی مهم ارائه می‌دهد و پاسخهای موجهی را برای این سؤالها تدارک می‌بیند. این نوع پژوهش باید زمانی  استفاده  شود که مشخص شود پژوهش ترکیبی در یک موقعیت احتمالاً نتایج و یافته‌های پژوهشی برتری را در قبال سؤال‌ یا سؤال‌های پژوهش حاصل خواهد کرد. در این تعریف بر دیدگاه پارادایمی تأکید ویژه‌ای شده است.
 
    صاحب‌نظرانی که در این عرصه فعالیت می‌کنند، معتقدند که تعریف پژوهش ترکیبی همچنان در حال شکل‌گیری است و تنوع دیدگاهها در این زمینه طبیعی است. در منابعی که پیرامون پژوهش ترکیبی به نگارش درآمده، علاوه بر تبیین چیسـتی این پژوهش، الگوهای متعددی برای انجام پژوهش عرضه شده است. در هر یک از این الگوها نیز اصول متفاوتی بر شیوه ترکیب حاکم است. بنابراین، وجود تنوع، منحصر به تعریف پژوهش ترکیبی نیست و در الگوهای آن نیز به چشم می‌خورد.
 
پیشینة تاریخی پژوهش ترکیبی
پژوهش ترکیبی گذشته‌ای نسبتاً کوتاه دارد. در منابع موجود، اتفاق نظر وجود دارد که پژوهش کمبل و فیسک از اولین پژوهش‌هایی است که سال 1959 در حوزه روانشناسی با روش ترکیبی انجام شده است. اگر چه در پژوهش مذکور، تنها بر جمع‌آوری داده‌های کمّی مختلف تأکید شد، اما در ترغیب پژوهشگران برای استفاده از روشهای چندگانه پژوهش و جمع‌آوری داده‌ها مؤثر بوده است (هنسن[21] و همکاران، 2005، ص 225). مدتی بعد، عبارت «بررسی چند جانبه[22]» از علوم نظامی اقتباس شد. این اصطلاح در ادبیات پژوهش ترکیبی به این معنا به کار رفت که داده‌های کمّی و کیفی را می‌توان به صورت مکمّل به کار برد. با افزایش توجه به موضوع ترکیب پژوهش کمّی و کیفی، صاحبنظران مسائلی مانند انواع بررسی چندجانبه و همچنین فواید و دلایل کاربرد آن در پژوهش را مورد توجه قرار داده، ضرورت و چرایی کثرت‌گرایی روش‌شناختی در قلمرو پژوهش را مطرح نمودند (جانسون و همکاران، 2007، صص 116-113).
 
از دهه 1960 تا1980 این موضوع به طور جدی مطرح بود که با توجه به اینکه پژوهش کمّی و کیفی از پارادایم‌های مختلف نشأت می‌گیرند، آیا امکان ترکیب آنها با یکدیگر وجود دارد یا خیر؟ در متون موجود از مباحث و دیدگاههای مختلفی که پیرامون امکان یا عدم امکان ترکیب پارادایم‌ها مطرح بوده است، با عنوان مناقشه پارادایمی[23]  نام برده می‌شود (کرلت[24]، 2006، ص339؛ آنیوگ‌بوزی و لیچ، 2005، ص 375؛ هوسن[25]، 1995، ص 5051؛ گیج[26]، 1989، صص 10-4). گروههایی بر این باور بودند که به دلیل اینکه پژوهش کمّی و کیفی و پارادایم‌های زیربنای آنها با یکدیگر ناسازگارند،  پس امکان ترکیب آنها در پژوهشی واحد وجود ندارد (اسمیت[27]، 1983، صص 13-6؛ اسمیت و هشوزیوس[28]، 1986، صص 12-4). در مقابل، گروههای دیگر در دفاع از ترکیب روشهای کمّی و کیفی پا به عرصه گذاشتند و اذعان داشتند که امکان ترکیب پژوهش کمّی و کیفی وجود دارد (سیبر[29]، 1973، صص1359-1335).
 
در دهه 1980 صاحبنظران برجسته، آثاری را با عنایت به کاربست علمی این روش عرضه کردند. البته، شکل‌گیری برخی آثار ارزنده در این دوره، به معنای بسته شدن باب مناظره‌های مطرح پیرامون روشهای کمّی وکیفی نیست. در شرایط کنونی علاقه‌مندی به پژوهش ترکیبی افزایش یافته، آثار متعددی در قالب کتاب و مقاله پیرامون این روش منتشر می‌شود (هنسن و همکاران، 2005، ص 225). افزون برکتابهایی که در این زمینه به چاپ می‌رسد، مجله‌هایی نیز منتشر می‌گردد که در آنها آثار مبتنی بر پژوهش ترکیبی عرضه می‌شود. در سال 2007 تحول مهمی در راستای گسترش پژوهش ترکیبی شکل گرفت. این تحول، انتشار «مجله پژوهش ترکیبی[30]» است که با هدف کاربست این نوع پژوهش در حوزه علوم اجتماعی و رفتاری منتشر می‌شود (تشکری و کرسول، 2007، ص 3). دست‌اندرکاران این مجله، به صورت خاص به انتشار پژوهش‌ها و مقاله‌هایی اقدام می‌کنند که به صورت ترکیبی به انجام رسیده است.[31]
 
  در حال حاضر، در نتیجه کوششهای انجام شده، چارچوب‌هایی برای طراحی و اجرای پژوهش‌‌ ترکیبی در بسیاری از حوزه‌های مطالعاتی شکل گرفته است. برای  نمونه، این روش پژوهش در زمینه‌هایی مانند تعلیم و تربیت (آنیوگ‌بوزی و همکاران، 2007، صص 160-113) و ارزشیابی برنامه (کیامنش، 1384، صص 291-277؛ استافل‌بیم[32]، ترجمه یادگارزاده و همکاران، 1386، صص 78-74؛ گرین، 2005، صص 248-242؛ کاراسلی[33] وگرین، 1993، صص 207-195؛ گرین و مکلینتاک[34]، 1991، صص 21-14؛ گرین، کاراسلی و گراهام[35]، 1989، صص 274-255) به کار گرفته شده است.
 
   مرور پیشینه شکل‌گیری پژوهش ترکیبی نشان می‌دهد که اگر چه به لحاظ عملی ریشه‌های این روش به حدود چهار دهه پیش می‌رسد، لکن نگاه علمی به آن و شکل‌گیری آثار متعدد در این حوزه، حاصل سالهای اخیر است.