مبانی نظری پژوهش ترکیبی - بخش دوم
پیشینة تاریخی پژوهش ترکیبی
پژوهش ترکیبی گذشتهای نسبتاً کوتاه دارد. در منابع موجود، اتفاق نظر وجود دارد که پژوهش کمبل و فیسک از اولین پژوهشهایی است که سال 1959 در حوزه روانشناسی با روش ترکیبی انجام شده است. اگر چه در پژوهش مذکور، تنها بر جمعآوری دادههای کمّی مختلف تأکید شد، اما در ترغیب پژوهشگران برای استفاده از روشهای چندگانه پژوهش و جمعآوری دادهها مؤثر بوده است (هنسن[21] و همکاران، 2005، ص 225). مدتی بعد، عبارت «بررسی چند جانبه[22]» از علوم نظامی اقتباس شد. این اصطلاح در ادبیات پژوهش ترکیبی به این معنا به کار رفت که دادههای کمّی و کیفی را میتوان به صورت مکمّل به کار برد. با افزایش توجه به موضوع ترکیب پژوهش کمّی و کیفی، صاحبنظران مسائلی مانند انواع بررسی چندجانبه و همچنین فواید و دلایل کاربرد آن در پژوهش را مورد توجه قرار داده، ضرورت و چرایی کثرتگرایی روششناختی در قلمرو پژوهش را مطرح نمودند (جانسون و همکاران، 2007، صص 116-113).
از دهه 1960 تا1980 این موضوع به طور جدی مطرح بود که با توجه به اینکه پژوهش کمّی و کیفی از پارادایمهای مختلف نشأت میگیرند، آیا امکان ترکیب آنها با یکدیگر وجود دارد یا خیر؟ در متون موجود از مباحث و دیدگاههای مختلفی که پیرامون امکان یا عدم امکان ترکیب پارادایمها مطرح بوده است، با عنوان مناقشه پارادایمی[23] نام برده میشود (کرلت[24]، 2006، ص339؛ آنیوگبوزی و لیچ، 2005، ص 375؛ هوسن[25]، 1995، ص 5051؛ گیج[26]، 1989، صص 10-4). گروههایی بر این باور بودند که به دلیل اینکه پژوهش کمّی و کیفی و پارادایمهای زیربنای آنها با یکدیگر ناسازگارند، پس امکان ترکیب آنها در پژوهشی واحد وجود ندارد (اسمیت[27]، 1983، صص 13-6؛ اسمیت و هشوزیوس[28]، 1986، صص 12-4). در مقابل، گروههای دیگر در دفاع از ترکیب روشهای کمّی و کیفی پا به عرصه گذاشتند و اذعان داشتند که امکان ترکیب پژوهش کمّی و کیفی وجود دارد (سیبر[29]، 1973، صص1359-1335).
در دهه 1980 صاحبنظران برجسته، آثاری را با عنایت به کاربست علمی این روش عرضه کردند. البته، شکلگیری برخی آثار ارزنده در این دوره، به معنای بسته شدن باب مناظرههای مطرح پیرامون روشهای کمّی وکیفی نیست. در شرایط کنونی علاقهمندی به پژوهش ترکیبی افزایش یافته، آثار متعددی در قالب کتاب و مقاله پیرامون این روش منتشر میشود (هنسن و همکاران، 2005، ص 225). افزون برکتابهایی که در این زمینه به چاپ میرسد، مجلههایی نیز منتشر میگردد که در آنها آثار مبتنی بر پژوهش ترکیبی عرضه میشود. در سال 2007 تحول مهمی در راستای گسترش پژوهش ترکیبی شکل گرفت. این تحول، انتشار «مجله پژوهش ترکیبی[30]» است که با هدف کاربست این نوع پژوهش در حوزه علوم اجتماعی و رفتاری منتشر میشود (تشکری و کرسول، 2007، ص 3). دستاندرکاران این مجله، به صورت خاص به انتشار پژوهشها و مقالههایی اقدام میکنند که به صورت ترکیبی به انجام رسیده است.[31]
در حال حاضر، در نتیجه کوششهای انجام شده، چارچوبهایی برای طراحی و اجرای پژوهش ترکیبی در بسیاری از حوزههای مطالعاتی شکل گرفته است. برای نمونه، این روش پژوهش در زمینههایی مانند تعلیم و تربیت (آنیوگبوزی و همکاران، 2007، صص 160-113) و ارزشیابی برنامه (کیامنش، 1384، صص 291-277؛ استافلبیم[32]، ترجمه یادگارزاده و همکاران، 1386، صص 78-74؛ گرین، 2005، صص 248-242؛ کاراسلی[33] وگرین، 1993، صص 207-195؛ گرین و مکلینتاک[34]، 1991، صص 21-14؛ گرین، کاراسلی و گراهام[35]، 1989، صص 274-255) به کار گرفته شده است.
مرور پیشینه شکلگیری پژوهش ترکیبی نشان میدهد که اگر چه به لحاظ عملی ریشههای این روش به حدود چهار دهه پیش میرسد، لکن نگاه علمی به آن و شکلگیری آثار متعدد در این حوزه، حاصل سالهای اخیر است.