- ب ب +

جناس تام

 برای ورود به بحث اصلی، شایسته است که به اختصار درباره گونه‌های جناس بحث شود. در میان گونه‌های جناس، تنها جناس تام است که تبیین اختلاف معنایی واژگان در متجانس بودن آن‌ها مؤثر و تعیین‌کننده است. در گونه‌های دیگر جناس، غالباً اختلاف معنایی به‌ اندازه‌ای روشن است که نیازی به تبیین آن نیست. ولی خود همین جناس تام نیز گونه‌هایی دارد و در تمام آنها اختلاف معنایی شرط متجانس شمردن دو واژه نیست. هرچند انواع و تقسیم بندی‌های متفاوتی از انواع جناس ارائه شده است، از آن‌جایی که این دسته‌بندی‌ها حق مطلب را ادا نکرده است در اینجا سعی شده جناس تام و گونه‌های آن تبیین شود، البته با نصرالله تقوی همراه می‌شویم که «اقسام آن [جناس] بسیار است و ذکر همه آنها موجب تطویل» (1317: 314):
 
- گاه هر دو پایه جناس در سخن مذکور است و گاه یکی از دو پایه مذکور نیست؛ گونه اول را جناس لفظی و گونه دوم را جناس معنوی می‌نامند. جناس معنوی نیز خود دو نوع است: جناس إضمار و جناس إشاره.
 
شاید تنها مثال برای جناس إضمار همین بیت معروف ابن طباطبای اصفهانی باشد:
 
مُنَعَّمُ‌الجِسمِ تَحْکَی‌الماءَ رَقَّتُه
وقَلْبُه قَسْوَةً یَحْکَی أبا أَوسِ
 
واژه «أبا أوس» یادآور و تداعی‌کننده واژه «حجر» در ذهن است که نام شاعر مذکور بوده است (الهاشمی، 1425ق: 336).
 
جناس اشاره:
 
یا حَمزةَ اسْمَحْ بِوَصْلٍ
فی ثَغرِکَ اسمُکَ أضحَی
 
وامنُنْ عَلَینا بِقُربِ
مُصحَّفاً وَبقلبی
 
تصحیف اسم به این معناست که با تغییر نقطه‌های اسم مورد نظر، کلمه «حمزة» به کلمات «خمرة» و «جمرة» تبدیل می‌شود. شاعر با این کار، بدون ذکر کردن، به دو کلمه دیگر نیز اشاره کرده است (همان).
 
- جناس لفظی: گاه دو طرف جناس در نوع و شمار و چینش و ریخت واج‌ها با هم تطابق کامل دارند و گاه در یکی یا چندی از این موارد با هم تطابق کامل ندارند؛ گونه اول جناس لفظی تام و گونه دوم جناس لفظی ناقص نام دارد (المراغی، بی‌تا: 354؛ همایی، 1389: 51-53).
 
- جناس لفظی ناقص: در این گونه از جناس بسته به مورد اختلاف دو واژه در واج‌ها، چند گونه جناس خواهیم داشت (عونی، 1/180): جناس لفظی ناقص نوعی (ینهون/ ینئون، أمر/أمن) و (تیر، سیر)، جناس لفظی ناقص عددی یا زاید (حال/محال، هوی/هوان) و (تاب و عتاب)، جناس لفظی ناقص ترتیبی (حتف/فتح، حال/لاح)، جناس لفظی ناقص شکلی یا محرّف ـ این جناس بین واژگان هم‌نویسه پدید می‌آید (جُبّة/جُنّة، بُرد/بَرد، کَرْم/کَرَم)، جناس لفظی ناقص مشوّش (براعة/بلاغة) که در آن بیش از یک مورد اختلاف وجود دارد. هرچند در اکثر کتاب‌های بلاغی اصطلاح «ناقص» را برای جناس عددی به کار می‌برند، ما در اینجا آن را برای جناس غیرتام به کار برده‌ایم. پس از بر‌شمردن شاخه‌های اصلی جناس، اکنون یکی از شاخه‌های مهم آن، یعنی جناس لفظی تام، رده‌بندی می‌شود:
 
جناس مماثل: دو واژه‌ای که بین آنها جناس تام بر قرار است و هر دو از نظر صرفی (فعل، اسم و حرف) همسانند (عتیق، بی‌تا: 197)، مانند: «ویومَ تقومُ‌الساعةُ یُقسِمُ‌المجرمونَ ما لَبِثوُا غیرَ ساعَة» (روم: 55). یا در زبان فارسی «برادر که در بند خویش است نه برادر، نه خویش است» (همایی، 1389: 49).
جناس مستوفی: دو واژه‌ای که بین آنها جناس تام بر قرار است، از نظر صرفی (فعل، اسم و حرف) با هم همسان‌ نیستند (قاسم ودیب، 2003، 115؛ رجائی، 1340: 397)؛ مانند «ارع الجارَ ولو جارَ». خلیل رجائی این شعر کمال اسماعیل را برای این نوع جناس مثال زده است:
 
امید لذت و عیش از مدارِ چرخ، مدار
که در دیار کرم نیست ز آدمی دیّار
 (1340: 397)
 
نکته آنکه خاستگاه این دو گونه از جناس مشترک‌های لفظی هر زبان است و فصل ممیزه آنها ریشه در علم صرف دارد. البته واژه‌های چندمعنا که یا خود دارای معانی متعددند یا به دلیل تحول معنایی یا تغییرات کاربردی دچار چندمعنایی شده‌اند هم می‌توانند موضوع این دو گونه از جناس باشند. این همان مسئله‌ای است که نیاز به تحقیق دارد تا روشن شود ملاک در اختلاف معنای واژگان متجانس چیست و کدام نوع اختلاف معنایی منظور است.
 
جناس مرکب یا ترکیب: از دو واژه متجانس یکی مرکب و دیگری مفرد باشد (طبیبیان، 1388: 458؛ همایی، 1389: 53). این نوع خود به چند نوع تقسیم می‌شود.
أ‌) جناس مرفوّ: آن است که یکی از ارکان جناس مفرد و دیگری مرکب از دو کلمه باشد (عتیق، بی‌تا: 204) مانند:
 
قِفْ طالباً فضلَ‌الإلهِ وسائِلاً
دور است سرِ آب از این بادیه هش‌دار
 
 واجعَل فواضله إلیه وسائلا
 (ابن‌معصوم مدنی، بی‌تا: 16)
 
تا غول بیابان نفریبد به سرابت واجعَل
 (حافظ، 1381: 15)
 
ب‌) جناس ملفَّق: که هر دو طرف جناس واژه مرکب هستند (همان)، این جناس بسیار نادر است؛ مانند شعر اسدی طوسی:
 
که تا زنده‌ام هیچ نازارمت
بانُوا فَهانَ دَمی عِندی فَها نَدَمی 
 
 برم رنج و همواره نازارمت
(همایی، 1389: 54)
 
عَلَی مُلفَّقِ صَبری بَعدَ بُعدِهم
(ابن‌معصوم مدنی، بی‌تا: 21)
 
نکته 1. اگر دو کلمه ترکیب‌شده در نوشتار یکی پنداشته شوند، جناس ملفّق موافق، و اگر دو کلمه پنداشته شوند، جناس ملفّق مفارق نام دارد. معیار این تفاوت روی هم نوشتن دو واژۀ ترکیب‌شده است.
 
بنا بر تقسیم‌بندی فوق تنها در دو گونه از جناس تام مورد اختلاف معنا مؤثر است؛ چون اختلاف معنا در دیگر گونه‌ها کاملاً مشهود است و بحث‌ بر‌‌انگیز نیست. همان‌گونه که در ذیل جناس تام مماثل و مستوفی بیان شد، واژگانی بحث می‌شوند که از نظر لفظی و آوایی کاملاً یا تقریباً با هم همسان باشند، ولی از نظر معنایی با هم اختلاف داشته باشند. در واقع، می‌توان این واژگان را مشترک‌های لفظی یا چندمعنایی به شمار آورد. چون هم مشترک لفظی به چندمعنایی منجر می‌شود و هم یکی از ریشه‌های چندمعنایی اشتراک لفظی است. دیگر ریشه‌های چندمعنایی تغییر در کاربرد، تحول معنایی و وجود معانی فرعی در یک واژه است، که در ادامه بحث می‌شود.
 
شایان ذکر آنکه باید در نظر داشت مبحث جناس و رده‌بندی گونه‌های آن بی‌تردید خاستگاه زبان‌شناختی دارد و بر‌گرفته از مباحث زبان‌شناختی گذشته است؛ یعنی بدیعیان خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه تحت تأثیر دیدگاه‌های زبان‌شناسان گذشته بوده‌اند، بلکه شماری از بدیعیان علاوه بر آگاهی و آشنایی از مباحث زبان‌شناسی، خود نیز زبان‌شناس به شمار می‌آمده‌اند. به همین رو، بایسته است مشترک لفظی و تعدد معنایی را از منظر زبان‌شناسان گذشته و معاصر مرور کرد، تا تعریف و انواع آن به طور دقیق و علمی تبیین و احصا شود. این مسئله بی‌گمان به نوبه خود به روشن شدن چالش اختلاف معنا در جناس تام می‌انجامد.